تاکنون بارها پیش آمده که افراد متعددی در مقاطع مختلف به بیان مصادیقی از زندگی ساده و بدون آلایش رهبر معظم انقلاب پرداخته و نکات و بعضا خاطراتی را بیان کردهاند. اما آنچه در زیر می خوانید بخشی از خاطرات امیر خلبان تورج دهقانی زنگنه فرمانده آشیانه جمهوری اسلامی ایران است که برای اولین بار با موضوع سفرهای رهبر انقلاب با هواپیما به مناطق مختلف کشور در خبرگزاری فارس منتشر میشود. امیر دهقانی زنگنه به واسطه مسئولیتی که در آشیانه جمهوری اسلامی ایران دارد یکی از کسانی است که در بسیاری از سفرهای مقام معظم رهبری ایشان را همراهی میکند. * سفر به کردستان با هواپیمای عادی معمولا حضرت آقا با تهیه بلیت با هواپیمای عادی سفر میکنند. برای نمونه در سفر ایشان به استان کردستان، رهبر معظم انقلاب همچون گذشته با پرواز عادی به همراه دیگر مسافران به این استان سفر کردند. * تلاوت اذان در گوش یک نوزاد در پرواز تهران-مشهد در یکی از سفرهای معظمله به مشهد مقدس بود که آقا از تیم همراهشان خواستند ممانعتی برای کسانی که می خواهند ایشان را ببینند، ایجاد نشود. اشتیاق مسافران برای دیدار باعث شد تا حضرت آقا تا پایان سفر حتی فرصت برای نوشیدن یک استکان چای هم نداشته باشند. در همین پرواز بود که یک زوج جوان فرزندشان را که تازه متولد شده بود خدمت آقا آورده و ایشان نیز در گوش کودک اذان گفتند. چند نفر لبنانی هم در این پرواز حضور داشتند که توانستند با آقا دیدار و گفتوگو کنند. در یکی دیگر از سفرها خانمی حدود 40ساله به همراه مادر 70 سالهاش به فاصله دو سه ردیف صندلی با آقا نشسته بودند. با شروع پرواز، دختر آن خانم به او گفت که چند ردیف جلوتر از ما، آقای خامنه ای نشسته اند. مادر که باورش نشده بود، گفت آقا که با هواپیمای معمولی سفر نمیکنند و پس از اینکه از حرف های دخترش قانع نشد، برگشت از من که لباس نظامی به تن داشتم سؤال کرد و گفت: واقعا ایشان آقای خامنهای هستند؟ من هم گفتم بله. باز پرسید: آن خانمی که پشت سر ایشان نشسته، همسرشان است؟ مجددا گفتم بله. بعد اجازه خواست تا برود و با همسر آقا چند کلمهای صحبت کند. میگفت میخواهم کمی با ایشان در مورد مشکلات پیری و بیماری که دارم درد دل کنم. * ماجرای یک بسته میوه اضافی برای آقا در یک سفر دیگر قرار شد حضرت آقا با پرواز ایرانایر بروند. مسئولان پرواز بعد از اینکه متوجه حضور رهبر انقلاب در این هواپیما شدند، علاوه بر خوردنیهای معمول، که برای پذیرایی مسافران در نظر گرفته شده بود، یک بسته میوه اضافه هم برای ایشان آوردند. آقا با دیدن این بسته میوه ناراحت شده و به یکی از همراهان خود اعتراض کردند که این بسته میوه را بردارند و ببرند. در واقع ایشان اصلا اجازه نمیدهند که برای سفرهایشان تدارک خاصی دیده شود و معمولا در پروازها تنها با یک استکان چای (از همانی که به مسافران داده میشود) و یک کیک کوچک که از فروشگاههای بیرون تهیه شده از ایشان پذیرایی میشود و اجازه نمیدهند چیز دیگری به اینها اضافه شود. منبع:فارس
آقا نقاشی آرمیتا را باخودش برد/ارمیتا:پس چرا عکس بابا رو نشون ندادن./حاشیه های خواندنی حضور رهبر انقلاب درمنزل شهید رضایی نژاد
وقتی اقا خلاف رسم همیشگی به جای((شهیدتان))فرمودند:((شهیدمان))/حاشیه های خواندنی حضور رهبر انقلاب در منزل شهیداحمدی روشن
مهدی قزلی
صبح روز کریسمس یعنی عید پاک ارامنه، آقا فرمودند خانة چند ارمنی و عاشوری اگر برویم خوب است. ما آدرسی از ارامنه نداشتیم. سری به کلیساهایشان زدیم که آنها از ما بیخبرتر بودند. رفتیم بنیاد شهید، دیدیم خیلی اطلاعات ندارند. کمی اطلاعات خانوادة شهدا را از بنیاد شهید، مقداری از کلیساها و یک سری هم توی محلهها پیدا کردیم و با این دیدگاه رفتیم. صبح رفتیم گشتیم توی محلة مجیدیه شمالی، دو سه تا خانواده پیدا کردیم. در خانوادهها را زدیم و با آنها صحبت کردیم. توی خانواده مسلمانها ما میرویم سلام میکنیم و میگوییم از هیئت آمدیم از بسیج، پایگاه ابوذر، بالاخره یک چیزی میگوییم و کارتی نشان میدهیم. بین ارمنیها بگوییم که از بسیج آمدیم که بالاخره فرهنگش... بگوییم از دادستانی آمدیم که باید دربروند. کارت صداوسیما نشان دادیم و گفتیم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هستیم. امشب شب کریسمس که شب پاک شماهاست میخواهیم فیلمی از شماها بگیریم و روی آنتن بفرستیم.
خاطرات امیر سرتیپ بازنشسته سیاوش جوادیان، فرمانده اسبق قرارگاه عملیاتی آجا در غرب کشور از حضور آیتاللهالعظمی خامنهای در مناطق عملیاتی غرب کشور
عراق هم میدانست
منطقهی غرب کشور ما نزدیکترین نقطهی ایران به بغداد است و از طریق این منطقه و شهرهای قصر شیرین و مهران، راه دسترسی به بغداد بهخوبی وجود دارد. صدام هم خوب میدانست که ما توانایی داریم که آنچنان بغداد را مورد تهدید قرار دهیم که سرنوشت جنگ را عوض کنیم. بر همین اساس ارتش صدام قدرت پدافند مستحکمی را شکل داده بود و نیروهای بسیاری را سازماندهی کرده بود و در هجوم سراسری که به منطقهی غرب کشور داشت ارتفاعات و نقاط استراتژیک را تصرف کرد. در واقع اهمیت این منطقه از لحاظ
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع در تاریخ 60/2/7 برای بازدید از مناطق عملیاتی غرب به سنندج آمدند. بنده آن زمان مسئول عملیات لشکر 28 سنندج بودم. از آنجا به همراه ایشان عازم مریوان شدیم. به دلیل شرایط خاص منطقه شبها حرکت نمیکردیم. در طول روز هم در بین مریوان و سنندج پایگاههایی تأسیس شده بود و افرادی عهدهدار حفظ امنیت در نقاط کور مسیر بودند. در بین راه با حضرت آقا دربارهی حفظ امنیت مسیر گفتوگو میکردیم که ایشان پیشنهاد دادند در یکی از نقاطی که احتمال کمین دشمن وجود داشت، پایگاه ایجاد کنیم. ما هم دستور ایشان را اجرا کردیم. البته بعدها دقت ایشان در این مورد بهخوبی برای ما روشن شد، چرا که ما قبلاً هم از آن نقطه آسیب دیده بودیم و با تأسیس پایگاه در آن نقطه شرایط امنیت بهخوبی فراهم شد.
پیشنهاد حضرت آقا مبنای حرکت شد
در زمانی که رهبر معظم انقلاب در مریوان بودند، بنا شد که همراه ایشان برای بازدید به سمت ارتفاعات پایین دِزلی مریوان و ارتفاعات مشرف به سلیمانیهی عراق برویم که طی عملیاتی تازه تصرف کرده بودیم. هنگام حرکت، یک گروه پنجاه نفری متشکل از نیروهای سپاه و ارتش و ژاندارمری آمده بودند. به پیشنهاد من، تنها فرمانده لشکر و فرمانده سپاه به همراه آقا رفتند و باقی نیروها در دزلی ماندند. در همین هنگام جنگندههای عراقی، دزلی را بمباران کردند و توپخانهی ما را زدند که هفت هشت نفر شهید و مجروح شدند.
ایشان پس از بازدید از منطقه و در هنگام بازگشت به مریوان در ماشین فرمودند که تصرف این نقطه میتواند یک مبنای حرکت برای شما باشد و باید روی آن کار کنید. به موجب همین فرمایش، طرحی به نام «محمدرسولالله» تهیه کردیم و در دیماه سال شصت با همکاری فرمانده سپاه مریوان -حاج احمد متوسلیان- و فرمانده سپاه پاوه -شهید همت- و حمایت فرماندار پاوه -شهید ناصر کاظمی- و با حضور شهید بروجردی این طرح را اجرا کردیم. این اولین عملیات منظم نیروهای اسلام علیه نیروهای بعثی در مناطق بیاره و تویره و شمال سلیمانیه بود. در این عملیات 132 نفر از نیروهای دشمن اسیر گرفتیم و امکانات دو تیپ عراق نصیب ما شد. این تدبیر رهبر انقلاب باعث شد که صدام چند تیپ از تیپهای گارد مخصوص و مرزی خود را در منطقه مستقر کند و این امر موجب شد که فشار نیروهای عراقی مستقر در جنوب بر روی رزمندگان ما کم شود.
استقرار در مرز
در چهار سال آخر جنگ، من به عنوان نمایندهی نیروی زمینی در شورای عالی دفاع حضور پیدا میکردم و گزارش جبههها را خدمت حضرت آقا میدادم که آن هنگام رئیسجمهور و رئیس شورای عالی دفاع بودند. در مرداد ماه سال 67، که سال پایانی جنگ تحمیلی بود، ارتش عراق از پدافند متحرک استفاده میکرد. بیراه نیست اگر بگویم که حضرت آقا به صورت شبانهروزی در واحدها و قسمتهای عملیاتی بودند. چندین بار در بیاناتی که در جمع رزمندگان داشتند، آنان را تشویق به پیشروی کردند. حتی هنگامی که قطعنامه 598 پذیرفته شد، تدبیر ایشان این بود که همهی نیروها جلو بروند و در مرز استقرار پیدا کنند.
نظر همسر مقام معظم رهبری درباره حجاب، خانه داری و تجملات
»به نظر من «بهترین پوشش برای خارج از منزل،چادر،میباشد» البته شرعا پوشیدن انواع دیگر پوشش در صورتی که بدن را کامل بپوشاند و جذب و تنگ نباشد اشکالی ندارد.اما به طور کلی چادر ترجیح دارد. .
»اگرچه معمولا خسته از کار روزانه می باشند اما سعی دارند تا جو خانه را از مشکلات محیط کارشان به دور نگهدارند. .
»سالهاست که ما اشیای تجملاتی را به خانه مان راه نداده ایم.زیبایی خوب است اما نباید خودمان را درگیرزندگی تجملاتی بکنیم.ما در خانه مان دکوراسیون به معنای متداول آن،فرشها و پرده های قیمتی،مبلمان و غیره نداریم.
تأمین امنیت کشور و از طرف دیگر حضور نیروهای صدام و منافقین بهخوبی مشهود بود.
کلمات کلیدی: