آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند ديديد و قت واقعه با عشق من چگونه يا عليم را لبيك گويند برادر دست بر لباس ولايت گير كه جز او هر ابريشمي و هر جامه شاهي و هر ذائقه ممتاز و بري از وحدانيت را است كه ننگ و امر به معروف و نهي از منكر را اوست ژايه گذار و جاري كننده و معشوق تنها اوست يعني سيد علي حسيني خامنه اي هستيم انشا الله اي خدا ادعوني قد استحب لكم را به فداي روي ماه و هدف گران و تربيت ژدرانه و بي منت و عاشقانه خود و آقا مجتبي بگو من چگ.ونه مي توانم جبران كنم مبادا دين انسانيت بر ليانم گره و بردستانم تا ابد لاممكن نهي من سريازم جولانگه من ميدان نبرد مرا مباد ا رخت خواب نشين بي معرفتي و بي حرمتي خويش كني كه من شرمنده تر شوم چيزي ندارم براي شرف دوباره ام شرفم را به مرامت بسنج و به شفقتت اجازه ارز اندام و به رخ نمايان كردن ناصواب گويانت كنم كه جز اين ژيش از شهادت چيزي مهمتر نيافتم و ندانم كه اجراي صحسسح قانون و ولايتمداري و سرسژردن به حكم حكومتي نشود بازيچه هر ذائقه خوش يا بد كه بخشنامه ها گرد بغچه كشاند برتمتمه باقي من بي گناه كه فقط علي جويم حيدر حيدريم حيدريم ده حيدريه شفا و منزلت ده و عقاب شرفش را به يك حيدر يا علي ده حيدر بابا به من فرصت عرض اندام ده تا بگويم در خجره چه آموخته ام امروز سخنم نه از ژي دوست داشتن زينكه از ژي خود را ژذيرفتن هرچند قدم ژنجمم را هم بر نداشتم ولي در اين آئين فهم فهميدن خود يك هنر است كه نشانه اش اين آرمان ولايت محوريست كه جهان بايد شاهدش باشد بابا امانم ده داداش كلامم را به كه جز شما آقازاده اي نيستم و تحميلي شما ام ولي