کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
با اعطای القاب فوق و ساخت یک برخواست رسانه ای هزینه ""عدم احراز صلاحیت"""احتمالی نیز افزایش یابد.... -
کلمات کلیدی:
بسم الله الرحمن الرحیم
در این نوشتار سعی شده در خصوص هدف جدید گروههای فتنه گران و جریانهای نفوذی در کشور که به قصد تغییر در ماهیت انقلاب و نظام دارند و در مجلس خبرگان رهبری نیز به فکر نفوذ افراد با طرز تفکرهای جناحی خود به قصد تضعیف اختیارات و جلوه وجودی ولایت فقیه می باشند به تحقیق و توضیح پرداخته شود جریان خرابکار و ملحدی که حتی بیت امام خمینی ره را هم از هجمه خائنانه خود مستصنی نکرده و در لیست تخریبی خود قرار داده است و در حال حاظر در حال مسموم کردن اذهان ملت به سویی است که در آن گفته می شود انقلابیون و ولایتمداران از حضور حاج حسن خمینی به مجلس خبرگان وحشت داشته و هرگز مایل به حضور ایشان در مجلس خبرگان نمی باشند ادعایی مضحک و بی پایه که به این جناح مومن در کشور نسبت داده می شود جناحی که بیش از هر گروه و دسته ای خود را مدیون راه و منش امام خمینی ره می داند و بی شک هیچ دشمنی و حراسی از حضور یک فرد که او هم یک شخص از افراد این سرزمین است و داشتن کنیه خمینی برای او در جریان تایید صلاحیت و حق برخورداری رای به عنوان یک شهروند ایرانی کم نمی کند به هر شکل اگر ایشان تایید شوند و به مجلس خبرگان رهبری وارد شوند اگر به فرض دشمنان فتنه گر و نفوذی که می گویند معادله به نفع اصلاح طلب ها و فتنه گران در محدود کردن اختیارات رهبری و ایجاد پل برای گذر از مسئله آمریکا گریزی و کدخدا گریزی به نفع دول استعمارگربرخواهد گشت خیالی واهی بدین معنا که مجلس خبرگان محدود و مختوم به حضور ایشان نبوده و حتی در زمانی که اقای هاشمی به عنوان رییس این مجلس قرار داشت که امروز به عنوان یکی از منتقدین کلیدی در محدود کردن اختیارات رهبری و تبیین انقلابی بر خلاف انقلاب اسلامی خمینی و القا یک انقلاب مخملی به سبک انقلاباتی که دول غربی و استعمارگر در دول کدخدا محور ایجاد کردند بود نتوانست در رسیدن به این مقصود در این مجلس فائق شود پس اینکه امروز جبهه انقلابیون از وجود حاج حسن اقا خمینی به ظن اینکه به حمایت گروهک های فتنه گر و نفوذی و برای القاءخواهش ها و اندیشه های انها وارد مجلس خبرگان شود و به این دلیل جبهه انقلابی احساس خطر برای احیاءخواسته های براندازانه آیشان و حامیانشان شود امری مضحک و خوش باورانه است که بر خلاف واقع جریانهای نفوذی و فتنه گر قصد القاءآن در جامعه برخلاف آنچه به واقعیت در حال وقوع است دارند در ضمن اینکه حاج حسن آقا تا به امروز هیچ حرکت و هیچ جبهه ای را که موید این باور باشد که ایشان در حال تبعیت از نقشه خیالی جبهه فتنه گر و نفوذی باشد از خود نشان نداده است و انچه تا امروز دیده شده است از نحوه برخورد با مسئله انقلاب و ولایت فقیه تا حدود زیادی مطابقت دارد با آنچه حضرت امام ره و یاد گار ایشان در طی وصیت و آموزه های انقلابی شان از ایشان و دیگر خواهر و برادران ایشان و بطور کل از بیت ایشان خواستار بوده اند و اینگونه می شود نتیجه گرفت که امروز دشمن خائن و سفاک قصد دارد اینگونه در جامعه القاءکند که امروز حتی فرزندان امام ره در خصوص آنچه راه و منش امام خمینی در خصوص بحث انقلاب اسلامی و اصل لایتغیر ولایت فقیه به یادگار گذاشته اند حتی توسط بیت ایشان هم مورد هجمه و انتقاد قرار گرفته است و حتی نزدیک ترین اشخاص از باب انتساب نسبی و سببی به ایشان از این ارمانها و اصول دلسرد و گریزان و به قصد تغییر در این اصول برامده اند و اینگونه وانمد نمایند که راجع به اصول اساسی انقلاب اسلامی در میان انقلابیون و مسئولین فاصله و خلع ایجاد شده است که الحمد الله با توجه به عنایات حضرت بقیه الله العظم و با توجه به وجود نازنین نایب برحق ایشان امام مصلح حضزت ایت الله العظمی حاج سید علی خامنه ای هستی مان به فدایش اینبار هم نقشه های شوم دشمنان نظام و انقلاب به خود نامیمونشان برخواهد گشت و افراد خائن و فتنه گر و نفوذی به خانه همیشگی خود یعنی زباله دان تاریخ رجعت خواهند نمود انشاءالله
کیوان گیتی نژاد(حیدری)
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
دوستان در این یادداشت در پاسخ به یکی از دوستانی که دلیل شکستن حصر عاملان فتنه 88 و در تایید و اعلام صلاحیت برخی از مسئولین رده اول گذشته و حال و اتی به در خط امام بودن و مورد تایید امام و رهبری بودن ایشان اشاره و تاکید کرده بود و در جاهایی مقبولیتشان در پست های حساس و برخی سخنانشان به ظاهر در تایید خط امام و رهبری عنوان شده بود را مورد نقادی قرار داده و در ان به راهای نفوذ در نظام مقدس انقلاب اسلامی و رخنه در پست های حساس نظام و انقلاب تا حد و درجه ای که افراد اصیل و شناخته شده انقلاب و حتی شخص امام ره و رهبری معظم انقلاب آن ها را در برهه هایی تایید کرده و می کردند و ممکن است هنوز هم بشوند ولی صورت ضاله و پریشانشان هنوز در پرده ای از نفاق و مکرر و سیاست اجانب استعمارگر ملحوظ و معلوم و مبرهن بر نظام اصیل انقلاب اسلامی و رهبری مقتدر و ارزشمند و با وفای نظام ما نگشته است در الگوها و شکل های مختلف پرداخته ام و با استناد به مدارک و واقعیات ملموسی که همگی ما بیش و کم از وجودش و از خیانتشان آگاه شده ایم و اگاهیم ولی فلسفه و وجودش هنوز در پرده ای از ابهام در نظر ما قرار دارد پرداخته ام و به توضیح مسائل و جوانب خیانت و نفوذ امریکا و استعمار و دیگر دشمنان داخلی و خارجی و حتی نزدیک و امین و عالی رتبه نظام با استناد به شواهد و مدارک پرداخته ام انچه در این تحقیق و نوشتار می خوانید همه به واسطه تحقیق در جهتی بود که به موجبش خواستار بودم به گونه ای طرق نفوذ و راههای خیانت خائنین به نظام و امام و رهبری را رسد به گوش برادران انقلابی و ولایتمدار خود برسانم و به انها بگویم هرگز اینکه کسی در ابتدای انقلاب جان برکفی کرده و یا در خط امام ره و رهبری بوده و است و یا از نزدیکان امام رهبری بوده و می باشد یا مسئول عالی رتبه و پست اول و حساس نظام و انقلاب بوده و یا به شمار می رود نمی تواند الگوی خوبی برای تمیز وفاداران و خائنین به نظام اصیل انقلاب و امام و رهبری فقید و آگاه امت در همیشه در صحنه حزب الله حضرت امام مصلح سید نا و شریفنا االعبد العابد و حاذق و عالم حیدر حی و حاضر به عمل عصرما ابالمصطفی الحاج علی حسینی خامنه ای هستی ما بود به فدایش باشد امیدوارم زیاده گفتار من موجب ازرده گی خاطر مستمعین گرام نشود و روده درازی بنده را بگذارند به حساب انچه از پی نیت من که اگاهی و اعلام شناخت نسبت به نفوذ و خائن و دشمن در این برهه حساس انتخاباتی که همه الگو از افرادی که شما در این نوشتار خواننده ان هساید محتمل الحضور هستند و نباید از وجود انها و نفوذ دشمن حتی در پایین ترین اتفاقات و مناسب کشور چه برسد انتخابات مجلس شورای اسلامی که شاهرگ تصمیم گیری های کلان نظام جمهوری اسلامی ایران هرچند با فقاهت و نظارت مقام معظم رهبری و شورای نگهبان می باشد ولی در سیاه کردن و گلالود کردن صحنه نظام و حکومت اسلامی ولایی ما بی اثر نمی باشد در ذیل شما شاهد پاسخ هایی هستید که در جواب این دوست پریشان ما که خود را حامی دموکراسی و انقلاب سکولار و یا اعتدالی و اصلاحی انقلاب اسلامی ایران معرفی می کند و در این راستا از شخصیت ها و افراد سرشناس با مناصب خاص و ویژه در حال و گذشته دفاع می کند به جدال پرداخته و در این راستا نوشتاری که از سمع و بصرتان می گذرد انگاشته و به تحریر امده است امیدوارم در جهت اگاهی برادران ولایتمدار خود که به نظام اصیل حکومت اسلامی و ولایتمدارانه انقلاب اسلامی ایران معتقد و پایبند هستند از این نوشتار بهره لازم و کافی را برده و در اخر برای سلامتی یوسف کنعانم امام المصلح و عبد عابد و عالم و حاذقم ابا المصطفی حاج علی حسینی خامنه ای هستی ما به فدایش و برادر عزیز از دنیا رفته ام صلوات و فانحه ای عرض بدارند شاید از برکات این صلوات برمولایم و فاتحه بر روح برادرم عایدی هم هرچند ناچیز به من بنده سراپا از گناه برسد امین یا رب العالمین
کیوان گیتی نژاد حیدری استشهادی ذولیمین الهویدای امام المصلح سید نا و شریفنا الحاج علی حسینی خامنه ای هستی من بود به فدایش امین یا رب العالمین
ولی در نهایت ترورر نخست وزیر و رییس جمهور توسط ایشان رقم خورد(عامل نفوذ ) -
ناخدا بهرام افضلی:که عملیاتهای موفقی چون مروارید را هدایت کرد و از افراد مورد وثوق امام ره به شمار می رفت و عضو حزب توده و جاسوس شوروی بود افضلی در چشم مسئولان نظام فردی متدین و وفادار به میهن بشمار ر می رفت افضلی فرمانده نیروی دریایی شدقصد جاسوسی نداشت ولی بهره برداریهای حزب توده باعث شد وی به جاسوسی کشیده شود -
بیژن کبیری:عضو شاخه حزب توده و از جاسوسان شوروی بود در ابتدای انقلاب دست راست ایت الله بوشهری در دادگاه های انقلاب ارتش بود حتی در اعدام قطب زاده کبیری مهم ترین نقش را ایفا کرد بعداگر مجتهد بودن از شروط اصلی وزیر اطلاعات به شمار نمی رفت قطعا کبیری وزیر اطلاعات می شد -
نفوذ هرچند در ابتدا مسئله جاسوسی و خیانت را در اذهان متبلور می کند ولی در واقع نفوذ نظام تصمیم گیری در جمهوری اسلامی را نشانه گرفته است چرا که امروز نظام اسلامی اینقدر قوی و پیشرو ظاهر شده است که حرف از روش های براندازی قبلی خیالی عبث بیش نیسا حتی رهبر امریکا به حضرت اقا نامه ای می نویسد و در ان می گوید تلاشی برای براندازی به روشهای سنتی نمی کند -
با تصمیمات کلیدی بگیرند نفوذ یعنی مذاکره با امریکا یعنی روابط با امریکا یعنی ربط دادن اب خوردن به تحریم ها نفوذ یعنی کندن سانتی فیوژها بدون تضمین کتبی نفوذ یعنی سقوط رشد علمی در کشور یعنی سرخواب سفید اب کردن جنایات آمریکائیها و در یک کلام نفوذ یعنی تاثیر بر تصمیمات نظام -
اسنادی که رشته رشته شده بود در سفارت امریکا اسناد را دوباره کنار هم کردن و انها را مورد تحقیق و تفحس قرار دادن که گفتنش جالب است هرچند سخن را به درازا بکشد و بنده را به گفتن و سرودن شعر و قصه محکوم کنند -
افراد نفوذی چه طور نزدیک می شدند به افراد خوش سابقه و انها را به کار می گرفتندو استخدام می کردند در بالاترین رده های نظام حتی که اینجا خود با ذره ای امعان نظر به هویت انها خواهید رسید -
خوندن دسات این هاست که تو خط و خطوط سیاسی فرهنگی اقتصادی چه جوری طبقه بندی می کنند دوستانشون و و دشمنانشون و چه طور یارگیری می کنند و چطور پروزه هاشون به دست افرادی که اطلاع ندارندبه منسه عمل می رسانند بازخوانی لانه جاسوسی خیلی برای درک نفوذ میان مسئولین حتی نزدیک به امام می رسد -
کمک می کنه بشناسیم توطئه و ضد توطئه را و باور اینکه این اتفاقاتی که شاهدش بودیم در عرصه انقلاب به وضوح در فتنه 88توهم توطئه نیست تئوری توطئه نیست واقعا توطئه استمنتها بعضی ها نخواسته و یا ندانسته و بعضی هم دانسته و از عمد در پروژه نفوذ و توطئه دشمن ایفای نقش و انجام تکلیف می کنند و به قصد مزدوری وارد جدال شدند و می شوند -
حذف و ترور شخصیت های برجسته نظام و انقلاب کسانی که در کنار امام بودن که کمک می کردن در پیشبرد انقلاب و افشاء توطئه های دشمن و انها که نمی توانند گوش کنید انها را که نمی توانند ترور شخص کنند .....ترور شخصیت کنند.....که اینها جایگاهی نداشته باشند در جامعه کاری که امروز نسبت با اصولگرایان و پیروان خط رهبری می کنند با نامیدن ولاییون دلواپس و تندرو و ضد اپوزیسیون و مخالف صلح وووو -
اغتشاش و ضد و خورد در دانشگاهها و تعطیلی شان -
تقویت و حمایت احزاب و گروههای مخالف خمینی در ان زمان و امروز تقویت و حمایت گروههای مخالف ولایت و رهبری -
تقویت احزاب و مطبوعات مخالف امام ره و انقلاب و امروز تقویت احزاب و مطبوعات جهت دار با نظام انقلاب و رهبری و ارمانهای بنیادین و اساسی انقلاب و بنا گذاشته از سوی رهبری مثل حرف هایی که با سفسسته اینکه باید هرکسی را نقد کرد پس رهبر را هم نقد می کنیم تا انجا که رهبر اشتباه می کند می گوید رابطه با امریکا محال است و ما مثلا شام میز اباما میل و رقبت داریم ولی افسوس بی خبر که این شام تاوانی بس -
استفاده از محمل های فرهنگی وهنریما باید از کوچک ترین فرصا ها استفاده کنیم از کلاسهای اموزش زبان از سمینارهای علمی و ّژوهشی از جذب چهره های شناخته شده و نخبه مثلا اینجا خواننده معتاد رو دو سه بار گرفته بودنش یک مرتبه رفت امریکا انقلابی شد ترانه های سیاسی علیه نظام و انقلاب و ولایت و امثالهم -
تقویت رسانه های معاند مثلا می گوید باید فوری رادیو امریکا و رادیو بی بی سی برنامه های فارسی ان تقویت و در جهت براندازی نظام انقلاب اسلامی کارایی لازم پیدا کند و امروز تلویزیونهای معاند یا به اصطلاح اپوزوسیون خواهان انقلاب اسلامی متعادل و اعتدال و کلید و امثالهم بگذریم تحقیق شود -
نفوذ تو رده های بالای رژیم می گه از هیچ کس مایوس نشید چهره های حتی درجه یک رژیم اند اما با امام و امروز با رهبری زاویه هایی دارند اینها را باید روشون کار کنید و امروز می بینیم اوجش در فتنه 88 و حامیان و دنباله روان و الگوبردارانش چه خوب موفق و نمایان شد هرچند عقیم و بی اثر شد ولی غفلت تاوانی به مراتب بدتر دارد اگکر از حیله و مکر و زاویه این افراد نفوذی غافل شویم -
برنامه ریزی می کنند به فلان شخصیت چطوری نزدیک شیم مثلا در خصوص شهید چمران هم زاویه داشتند می گفتند ایشان در امریکا درس خوانده پس با الگوهای حکومتی و استعماری ما اشنا و اخت گرفته ولی در مورد نفوذ بر ایشان دیدیم شکست خوردن هرچند راجع به برخی از مسئولین و حتی نزدیک ترین افراد به امان ره و حتی رهبری دیدیم توفیقاتی داشتنذد که غفلت تاوانی گران دارد -
اسم اقای بهشتی هست که برنامه ریختند در ایشان رخنه کنند تا به نظام انقلاب اسلامی اصیل رخنه کنند ولی شکست خوردند اسم اقای مطهری هست بعضی اسناد ولی در بعضی ها و هرچند در خود بعضی از ایشان ناکام ماندند ولی در فرازی دیگر تلاش برای رخنه در اولاد و اهل بیت اینان یا همان اقازاده ها داشتند برای سواستفاده و رخنه که دیدیم و می بینم موفقیت هایی بدست اوردند -
پیدا کردن سرپل میان روشنفکران اعتدالی و روحانیان میان رو که با خط فکری میان رو تر و رغیب حضرت اقا و امام ره باشنداین ها حتی برای مرجع تقلید برنامه ریختند و موفق شدندیک کتاب توضیح می دهد چگونه به اقای شریعت مداری دارای رساله نزدیک شد و روش کار کرد و موفق شد -
اینها روی دو تا از شخصیت های رده اول و نزدیک به امام ره برنامه ریزی کردن و و.قت گذاشتن و در نفوذ به ایشان موفق شدندیکی اولین رییس جمهور ایران توی اسناد می گه ایشان بالاخره قبول کرد بعد از مذاکرات که ما ماهی هزار دلار به ایشان بدهیم البته نه به حساب مستقیم ایشان به عنوان اینکه شما مشاور اقتصادی امریکا هستید خود نماینده سیا می گه این ادم اینده داره باید روش کار کنیم -
چند ماه بعد از بازرگان این ادم می شود رییس جمهور منتخب ایران و امام ره با اون وصف و حال رای که شاهدش بودیم و می بینیم میزان رای که برخی از اصلاح طلب ها دلیل بر تایید خود بر انقلابی و خط رهبری بودنشان ارائه می کنند نمی تواند تمیز خوبی برای خائن به نظام انقلاب اسلامی اصیل امام و رهبری باشد -
استفاده از تنش های مرزی با عراق که در این زمینه هم توفیقاتی داشتند و دیدیم و اکنونهم هنوز اثار و توابع جنگ 8 ساله دارد قربانی می گیرد و این هم به دلیل دست کم گرفتن ئ نادیده گرفتن پروزه نفوذ و تسلط و اشتی و مصالحه و مذاکره با دشمنان خونین اسلام و انقلاب و امام و رهبری است که امروز برخی ها صدایش را در سرنا کرده و متاسفانه برخی از انها به عنوان معتدل و اصلاح طلب یاد می کنند
ایجاد تردید در مردم و مایوس کردنشان از همراهی با امام و امروز رهبری بصیر و اینده نگر و فتنه شناس و دشمن کوب نظام اسلامی در جهان است می گه باید به مردم القا کنیم این امام این رهبر افراطی است برای شما اینده نمی زاره -
اینجا در این اسناد نامی از افراد نزدیک به امام ره است که می گوید اینها را باید از طریق اولاد و بستگانشان به انها نفوذ کنیم که نمونه بارزش را همه می دانیم و نیار به نام بردن نیست یعنی یارگیری از داخل سیستم -
از این اسناد لانه جاسوسی چیزی که می فهمیم کسی جاسوس و خائن به دنیا نیامده است همه ما نقطه ضعف هایی داریم اما دو عده یک عده جاسوس ها و عاملان کم هزینه و ارزان و سهل و النفوذ و یک عده یک عده پر هزینه سرسخت تر و نیازمند مانورهای جذب متغیرانه تر
مثلا یکی با پول یکی با قدرت یکی با شهوت یکی با کمک به تسهیل ایجاد قدرت و انتقام مثلا فلان مسئول نظام که خود را بیش از هرکس دیگری نزدیک و محرم امام ره می شناخت و در کارنامه اش هم جز وفاداری به امام ره در زمان حیات ایشان نبود ولی به محض ولایت حضرت اقا هستیمان به فدایش احساس کرد جایگاهش لحاظ نشد و از در کینه و انتقام درامد و با مکر و استفاده های ابزاری از سخنان و راه امام اما در جهت سفسته -
نابودی رسالت امام به عنوان راه امام اعتدال گونه یعنی درست بر خلاف رفتار انقلابی و امامی خود یک مرتبه جامه عوض و از طریق مکر و باقصد ضربه به ولایت و اصل نظام برای کسب جایگاهی که خود را لایقش می داند و به او از طریق اساعمار و دشمنان خونین نظام القاء گشته و او هم ان وعده وعیدها و ان کینه خود را به روش و منطق استعمار در حال پیاده کردن و به دست اوردن جایگاه اصلی خیالی و انتقام از ولایت و نظام برای غصب -
جایگاه فرضی القاعیش می باشد که با کمی تفحس در تاریخ و رویدادهای اخیر و گذشته انقلاب تمیز اینگونه رفتارها و افراد جای زیادی برای تعمل و کنکاش نمی افریند تنها ذره ای بصیرت که از خداوند منان ایجادش را در خود تمنا داریم -
دسته دوم طرف روشن فکر مطرح یک روحانی مطرح و دست اول در خط امام ره که حتی در برهه ای و حتی فی الحال هم شعار مرگ بر امریکا سرداده یا می دهد تو حکومته اونجا می گه پرونده شخصیتی برای این ها تشکیل می دهند مثلا می گه فلانی جاه طلب یا حسادت یا از شکاف بین احزاب که طرف به خاطر شهوت و پول اینا خودش و نمی فروشه ولی برای انتقام و جاه طلبی می فروشه که من توضیح دادم که امیدوارم مسمع سمع رسیده باشد -
امام ره می گوید تذکری کهبه شوراها لازم استداده شود ولو اینکه خودشان توجه کنند یکی این است که:توجه کنند در شوراها افراد نفوذی از منحرفین به اسم اسلام و مقدس معای وارد نشوند اینها که شیاطین هستند همانگونه که شیطان به شکل های مختلف وارد می شود انسان را گول می زند اینها هم همان شیطانها هستند که وارد می شوند وانسان را گول می زنند -
مقام عظمای ولایت و امامت هستیمان به فدایش در این خصوص می فرمایند:ملت ملت بزرگ ایران این شیطاان بزرگ را از کشور بیرون کرد نباید بگذاریم دوباره برگردد نبایدبگذاریم از در رفت از پنجره برگردد نباید بگذاریم نفوذ پیدا کند دشمنی اینها و فریب خوردگان و رهروان انان تمام نشده و نمی شود باید هشدار بود و جلوی نفوذ را به هرشکل ممکن گرفت -
و در اخر باز امام ره فرمود:دنیا باید امریکا را از بین ببرد و تا وقتی اینها هستند این بدبختی ها
هست -
و امام ره باز می گوید ما امروز مواجه هستیم با یک دشمن بزرگی با اینکه ما متوجه هستیم با دشمنی که می خواهد اسلام را از بین ببرد اساس انقلاب را نابود کند.... -
و باز مقام عظمای ولایت هستی من بود به فدایش می فرماید:الان همینا الان در حال توطئه اند علیه ایران خبرهایی که به ما می رسه همین حالا افرادی در کنکره امریکا در حال مصوبه ای هستند برای اذیت کردن برای اغفال فریب خورده ها و مستعدین فریب و خیانت و ورود سلطه به داخل کشور -
و در اخر اخر اامام ره فرمود:خداوند شر شیطان بزرگ و شیاطین بزرگ و کوچک را رفع کند انشا ء الله
کلمات کلیدی:
اولاد صالحش یعنی حیدر ثانی ملت من استاد و اگر بپذیرد برادر مجاهد من آیت الله حاج آقا مجتبی حسینی الخامنه ای به قدری از درجه اجتهاد و بزرگی و بصیرت رسیده است که دشمنان داخلی و خارجی جهان اسلام و ایران از او وحشت دارند و به تاثیر گذار بودن او هرچند در جهات و مواضعی به کذب و زیاده گویی و زیاده عملی از جانب این بزرگ مرد آنها را به اظهار نظر راجع به ایشان واداشته و از بیم و وحشتشان نسبت به مولایم آنها را به اذان و اعلام آن ترقیب نموده است.و این نوع عکس العمل چه از جانب عاشقان و دوستداران و شاگردان حضرتش و چه از جانب حسودان و دشمنان و زخم خوردگان از حلم و بصیرت و معرفتش بی شک و تردید به دلیل اوج معرفت علمی و دینی و سیاسی این بزرگ مرد تاریخ یعنی حیدر ثانی ما که به قدر الیقین لایق این لقب بعد از والد حیدر خویش نایب برحق حضرت قائم العجل الله تعالی فرج الشریف الامام مصلح سیدنا و شریفنا و قاعدنا ابالمصطفی الحاج علی حسینی خامنه ای ولی امر مطلق جهان اسلام (هستی کیوان بود به فدایش)ایشان را مزین فرموده است بوده و می باشد. من کیوان حیدری گیتی نژاد به عنوان احدی از عاشقان و شاگردان مکتب این خاندان پر فضیلت برخود واجب دیدم که در بیان آنچه دفاع از آرمانهای این خاندان کرامت و امامت از آن برمی شمارم و در دفاع از حقایق زندگی دینی و شخصی و سیاسی استاد و مراد خویش یعنی ولد الصالح و الثانی ولی مطلق حی خویش یعنی (حیدر ثانی آیت الله الحاج سید المجتبی الحسینی خامنه ای (جانم به فدایش)}بپردازم و در بیان و گفتار حقایق پیرامون این ولد الصالح ولی مطلق حی زمان خویش را به قدر و توان خود بر عاشقان و طالبان حقیقت روشن گردانم بی شک انجام این عمل را فضیلتی بس گران می دانم که برکات بیان و انگاشتش به من رسیده است . باشد توانسته باشم ذره ای از حقایق و دین خود به استادی که به من آموخت در برابر بیان حق و حقیقت از هیچ چیزی بیم و ترس نداشته باشم در دفاع از حق مظلوم و ذی الحق از جان و مالم مایع بگذارم و هزاران پند و آموزه های اخلاقی دیگر که استاد و مراد دینی و اخلاقی من یعنی حیدرالثانی بر من آموخت و امیدوارم من بتوانم حافظ خوبی در حفظ و بیان و عمل به این معارف و واجبات دینی و انسانی باشم سخن را با یک شهادت برادر مسلمانی آغاز می کنم که عینا از مطلب این برادر دینی خود برداشت نموده و در راس بیانات خود می نگارم به امید اینکه مقدمه ای نیک و ارزنده باشد در بیان و معرفت شخصیتی که اینجانب جویای بیان گوشه ای هرچند ناچیز از زندگی دینی و اخلاقی و سیاسی این بزرگ مرد خاندان ولایت و امامت یعنی حیدر الثانی آیت الله الج السید المجتبی الحسینی الخامنه ای (جانم به فدایش)باشد خداوند از این عمل من راضی و خشنود باشد آمین یا رب العالمین .
کیوان گیتی نژاد حیدری استشهادی الامام المصلح سیدنا و شریفنا و قاعدنا الحیدر قادر جهان اسلام الحاج علی حسینی خامنه ای و اولاد الشریف و الصالحش (هستی و جانم به فدایش)
صالح همهی آنچه میخواهید درباره سیدمجتبی خامنه ای بدانید. اینجا را کلیک کنید (+) (از مالکیت ایرانسل؛ تا فروش نفت و درمان در لندن و…)
ّپیش از پرداختن به هر مبحث و هر سخن هر ابتدا و اخروی باید یک حقیقت را بگویم
مجتبی خامنه کیست؟ دوستان لطفا دقت کنید مجتبی خامنه نه سید مجتبی حسینی خامنه ای داستان از آنجا شروع شد که عده ای در شبکه Voa از جمله پرویز ثابتی نفر دوم ساواک و... ادعا کردند پسر رهبر ایران تاجر است و حال اصل ماجراچیست ؟ آقای مجتبی خامنه شخصی ست که از پدری ایرانی و مادری اهل دبی به دنیا آمد نامبرده بواسطه ثروت مادری در عنفوان جوانی بعنوان یکی از ده تاجر برتر دبی به فعالیت خود ادامه می دهد که هم اکنون در خیلی از شهرهای ایران هم سرمایه گذاری نموده است و این شخص هیچ گونه ارتباطی با خانواده مقام معظم رهبری نداشته و با توجه به اینکه نام ایشان تقریبا با نام آقا سید مجتبی خامنه ای همخوانی دارد تهمت های زیادی را متوجه پسر رهبر کرده که خیلی از این موارد از طریق شبکه های ماهواره ای در اختیار مردم ایران قرار می گیرد حواسمان باشد کارشناسان voa وقتی می خواهند دروغ بگویند جوری دروغ می گویند که قابل باور باشد و متاسفانه برخی از مردم ما هم باور می کنند در ضمن اطلاعات مجتبی خامنه ای در سایت اقتصاد و دارایی دبی موجود است نه روحانیست و نه فرزندرهبربدانید سید مجتبی حسینی خامنه ای با مجتبی خامنه ای فرق دارد
(اول روی خط بالا کلیک کنید بعد این مطلب را بخوانید) پارسال در میان دوستانی که با آنها در خصوص وقایع بعد از انتخابات صحبت میکردم، بودند کسانی که خیال میکردند این حوادث اعتراضی است به نتایج انتخابات. اما هر چه بیشتر زمان میگذاشت خود این دوستان هم واقف میشدند که این آشوبها در واقع عقدههای فروخفتهی ضدانقلاب است که با توجه به فضاسازیهای دو کاندیدای شکست خورده ؛ مجال بروز پیدا کرده است.
همانگونه که مشاهده میشد، نوک پیکان شعارها و توهینها نه به کاندیدای پیروز بلکه به سمت ستون خیمهی انقلاب یعنی ولایت فقیه بود.
حضرت امام خمینی سخنی دارند که میفرماید:” تصور ولایت فقیه،عین قبول آن است” یعنی تعریف درستی از ولایت فقیه را ، به هر عقل سلیمی که ارائه بدهی، ناگزیر از پذیرش آن است و اساسا نیازی به اثبات ندارد و من با مخالفین ولایت فقیه که بحث میکنم همیشه شبهاتشان ناشی از تعریف اشتباهی است که از ولایت فقیه دارند و وقتی تعریف درست را میشوند، ناگزیر از پذیرش میشوند.
حال وقتی ضد انقلاب با اینچنین منطقی مواجه میشود، هیچ راهی ندارد الا اینکه به روشهای القای رسانهای رو بیاورد برای اینکه در ذهن کسی شبههی دیکتاتوری بودن ولایت فقیه را ایجاد کند. یکی از این روشهای این هیاهوی رسانهای هم تشبیه ولی فقیه با دیگر رهبران است که مثلا فرزندانشان به شدت در امور مملکتی دخالت میکنند. و از همین روست که شعارها و حملات وسیعی علیه”آقاسیدمجتبی خامنهای” صورت میگیرد! یعنی ضمن توهینها به این بزرگوار باز هم هدف همان کوبیدن ولایت فقیه است.
البته در خصوص تخریب شخصیت بیسابقه علیه این بزرگوار دلایل دیگری هم قابل ذکر است از جمله :
-حسادت بعضیها که چرا فقط فرزندان آنها باید متهم به مفاسد اقتصادی و مورد لعن و نفرین ملت باشند !
– فقدان دلیل کافی برای اثبات تقلب در انتخابات و رو آوری به حواشی
-بهانه قراردادن ایشان برای ایجاد اتهام و انتقام گیری از مقام معظم رهبری
-تأثیر روانی اتهام زنی به اشخاصی که زوایای شخصیتی شان کمتر مورد شناخت عمومی قرار دارد
– و . . . .
اما سیدمجتبی خامنهای کیست؟
(سیدمجتبیخامنهای همراه رهبر انقلاب/ کردستان)
رهبر معظم انقلاب اسلامی داری چهار فرزند پسر به نامهای : “سید مصطفی”،” سید مجتبی”، “سید محسن(مسعود)” و “سید میثم” میباشند که هر چهار بزرگوار صرفا مشغول به تحصیل علوم دینی هستند.
افرادی که مدتی به حوزهی قم رفت و آمد داشته باشد، متوجه واقعیتی خواهند شد. آری فرزندان شخص اول مملکت در حد اضعف طلبهها زندگی میکنند. دشمن ما از این واقعیت اطلاع ندارد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بارها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده اند که بر خلاف نوه حضرت امام بدون هیچ تشریفاتی ، البته گاه با یک یا دو محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می پردازند . طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه ای فراگیر ، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و پا منبریهای خویش در همه نقاط ایران رسانده اند و عملا نقشهی دشمن را نقش برآب کردهاند
دوستی می گفت آقاسیدمصطفی فرزند ارشد رهبر انقلاب را دیده که مانند اضعف طلاب، مسیر قم تا تهران را بدون حتی یک محافظ و با مینیبوس! طی میفرمودند.
دیگر فرزندان معظم له نیز اینچنین. اما نکتهی قابل ذکر اینکه آقاسیدمجتبی،که داماد جناب حدادعادل هم هستند، به اعتراف همهی طلاب ، گنجینهای از معارف اسلامی است و اگر محدودیتهای ناشی از فرزند رهبری بودن را نمیداشت، بدون تردید هم اکنون اجتهادش همانگونه که زبانزد خاص هست زیانزد عام هم میشد!
# پاسخ به اتهامات اقتصادی
با وجود اینهمه تهمت، بسیار بسیار به ندرت دیدم که اتهام اقتصادی را به آقاسیدمجتبی وارد کنند! سبک زندگی مولای مطهر ما و منسوبین به ایشان در زمینهی اقتصادی آنقدر واضح است که دشمن هم به آن معترف است! اینجا کلیک کنید
همین اتهامات اندک هم، جملگی بدون دلیل و مدرک بوده است. اما علاوه بر بدون دلیل بودن این اتهامات یک سوال وجود دارد و آن اینکه آدمی پول را میخواهد برای چکاری؟ برای تفریح و خوشگذرانی و سفر به اروپا و امریکا(!) و دبی(!) نه اینکه مثل ضعیفترین طلبهها در سالهای بعد از ازدواج تا کنون سه بار منزل اجارهای عوض کند ! و سبک کلی زندگی هم به این صورت : اینــــجا را کلیک کنید
# پاسخ به اتهام دخالت در امور سیاسی
شاید در مقام پاسخ همین کافی باشد که بدانید این اتهام را اولین بار شیخ مهدی کروبی، مطرح کرده است!
اما پاسخ کاملتر اینکه هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات این مدعا موجود نیست. بنابراین عقل حکم میکند هیچ چیزی را بدون دلیل نپذیریم. کما اینکه بنا به ادعای مطرح شده، دخالت ایشان در امور سیاسی باید به یک طریقی اعمال شود، خوب این طریق چیست که هیچ اثری برجای نمیگذارد؟ تا به آن استناد کنند. اما اگر بخواهیم این ادعا را بدون دلیل و مدرک هم بپذیریم به نتیچهی جالبی میرسیم!: الحق که شایستهی مدبریت بر کُل جهان است کسی که تنها یک فرزندش میتواند فتنهی عظیمی که در آن همهی استکبار متحد شده بودند را با این اقتدار خنثی کند!
و در آخر هم یک نکتهی کنکوری:
برایم بسیار جالب است که سایتهای ضد اتقلاب هزاران سطر تهمت و اتهام به “آقاسیدمجتبی” وارد میکنند ولی در متن خودشان از تصویر “آقاسید مصطفی” استفاده می کنند ! : )
دکتر حداد عادل در خصوص وصلت دختر خود با حیدر ثانی اینگونه می فرمایند
کلمات کلیدی:
امروز می خوام از رازی پرده گشایم که زندگی مرا زیر و رو کرد مرا از یک انسان بی حوده به یک انسان تبدیل کرد دوستان اگر بگویم عشق من به یوسف ابتدایی داشته گذاف بوده چرا که من از روزی که یاد دارم
خاطر عاشقش بودم ولی زمان شروعش برمی گردد به زمانی که من در دوران ابتدایی کلاس چهارم دبستان سالهای 66یا 65 هجری می بود که من در ان زمان که مولایم در حکم ظاهری و شناساننده عامه
دنیوی رییس جمهور ایران ولایی ما می بودند بر می گردد من در ان روز غرق دیدار ایشان در برنامه تلوزیونی بودم که ایشان را در حال باز دید از یک موزه نقاشی یا عکس ظاهر و هویدای افاق و جمع نموده بود
یاران و دوستان حیدری من بادیدن مولایم سید علی یوسف زیبا و تنهاییم یک حس غریبی به من دست داد با دیدنش چراغی در دلم روشن شد که تا ان روز با نورش غریب و نااشنا بودم گویی هزار سال بود می
شناختمش و میلیاردها سال بود که در عشقش می سوختم و نجوا سر می دادم دوستان برای اولین بار حس عاشق شدن را امتحان می کردم به این تفسیر که من فردای ان روز به کتاب فروشی دم دبستان که
عکسهای بزرگان را هم می فروخت مراجعه و با انکه نام یوسفم را نمی شناختم با در اختیار گذاشان عکس بزرگان چون امام ره و بزرگان که یوسفم یکی از این بزرگان و ماهان افاق من بود یوسفم را جدا کردم و
با خود به محمل تنهایی و عشقمان بردم از ان روز هر شب که می خواستم طعم عشق را بشناسم و تجربه کنم عکس مولایم را بر روی قلبم می گذاشتم و ارام می گرفتم دوستان نمی دانم عشق را تجربه
کرده اید یا خیر عشق حس عجیب و غریبی دارد بدین نحو که وقتی عکس و نماد معشوق را می بینی و بر قلبت می نشانی نفسهایت تند تند می شود دلت خالی می شودآرام می گیری انگار همه نداشته
هایت را یافته ای انگار همه ناداشته هایت را یکجا یافته ای و دیگر هیچ غمی جز هجران یار در دل نداری من برای اولین بار و اخرین بار عهاشق شدم انهم عاشق کسی که همه دلیل زندگی و همه دلایل داشتن
ها و خواستن ها وو باید های از ان پس زندگی بعد از ان من شد دوستان من عاشق شده بودم عاشق کسی که دنیایی فاصله از هر لحاظ که فکرش کنید با من داشت ولی انچه از همه بیشتر من زرا می ازورد
این بود که نمی دانستم او هم مرا دوست دارد یا او هم همچون حسی به من داشت و دارد سوالی که تا امروز در ذهن من است و دلم را می ازرد و می ازارد بگذریم زمان گذشت و من هم بزرگ شدم ولی
همچنان این عشق را در دل دارم و به نوعی او را می پرستم کفر است ولی اورا به شکلی خاص دوست دارم و به طوری ویژه به او علاقه دارم دوستان حی می خوام تفره برم و همه چی رو نگم از عشقم و به
شکلی به داستان عشق خود و یوسفم پایان دهم ولی می بینم و پیش خود می گویم کیوان تا کی می خواهی راز عشق خود و یوسفت را تنهایی یدک بکشی بگو و بزار همه از راز عشقت با خبر شن بزار همه
بدونن چرا تو او را اینگونه دوست داری و اینگونه غریبانه و عاشقانه از او یاد می کنی و می طلبیش دوستان داستان عشقم به انجا رسید که موضوع به امتحانات اخر سال کلاس چهارم دبستانم سالهای 65 و 66
مقارن با بمباران شیمیایی حلبچه توسط صدام حسین خون خوار شد در ان سال که مدرسه ها هم تق و لق بود و ما بعد از گذراندن دوران کلاس چهارم در شهرستانهای امن چون شمال به مدرسه امده بودیم و
مدرسه من در ان دوره دبستان وحدت واقع در خیابان اریاشهر بود برای امتحانات اخر سال در موضوع امتحان انشا ما موضوعی عنوان شده بود راجع به بمباران شیمیایی حلبچه که باید بود راجع به ان موضوع انشا
می نوشتیم و دوستان و خواهران و برادران حیدری و حیدریه من بنده برخلاف موضوع انشا مدرسه و در جهتی متقابل با موضوع انشا تعیین شده شروع کردم به نوشتن انشا راجع به مولا و ولیم عشق و داشاه و
نداشته و همه چیم امام مصلحم یوسف شبهای تنهایی و بی کسیم سید علی حسینی خامنه ای هستیم به فدایش و از او به عنوان ولی و رهبرم یاد کردم و او را رهبر جهانی نام بردم که در ان دوره طفولیت از
ان به جهان یساد می کردم واین درست در زمانی بود که رهبر کشور ما امام ره بود و هنوز مولایم یوسفم هنوز ولایت علنیشش هویدا و ظاهر نشده بود و این امر باعث شد که مدیر و معلم پرورشی مرا به دفتر
بخوانند و از مسئله خانواده و دلیل اینکه من تا ان موقع نمی دانستم رهبر و ولی کشور کیست پرس جو و باز خواست کنند و در همین راستا پدر و مادرم را خواستند و از همه ان بالاتر نمره انشا کمن را نمره 14
دادند که خیلی دلم را سوزاند انها درکم نکردند نگفتند یک بچه شاید دلیلی دارد که اینگونه از یک شخص یاد می کند و برای او ان شخص همه چی و همه داشته و نداشته هایش است ولی دوستان زمان ثابت
کرد که من ان روز دروغ و بی جا ننوشتم و انچه دل من از ان خبر داده بود دروغ و چیز غریب و غیر ممکنی نبود نمی دانم در ان روز معلمان من بعد از شنیدن حقیقت ولایت یوسفم و علنی شدن ولایتش از ان
توبیخ و اجهافی که برمن داشتند شرمگین شدند یا نه هرچند برمن مهم نبود و برمن هرانچه مهم بود عشق و عشق و عشق بود چیزی که قوه متحرک من برای زندگی بود چیزی که شخصیت و کنش من در
زندگی را تشکیل داذ دوستان عشق مولایم یوشسف برای من عشقی ازلی بود باوری زاده شده با تن و روح من بود من وجودش راهمیشه کنارم حس می کنم و در باور و ارزوهایم همواره او را به نام پدر و
فرزندان شریفش را به عنوان برادر و خواهر خود فرض می کردم و به یاد یادشان می کردم ارزویی که من ان را در بازیهای کودکانه خود با خویش و داشته ها و خواسته های امروزی خود می دیدم و می بینم اری
من به این خانواده عشق می ورزیدم و می ورزم چه کنم منهم اینگونه عاشق شدم همواره از خدا خواستم و می خواهم که انها را به من هدیه کند انها هم همانگونه که من دوست و باورشان داشاه و داشته ام
باورم کنند و امروز هم می دانم و لایق شدم بر این باور و خدا را شاکرم دوستان هر روز صبح یباد صبا و نسیم صبح گاهی شمیم مولایم یوسفم حیدر و حیدر ثانیش حاج مجتبی را برایم به ارمغان می اورد و من با
شمیم این دویار ارزنده خویش روزم را شروع می کنم و با دعای خیر این دو عزیز به پایان می برم رابطه من با یک شعر اغاز شد انان که خاک را به نظر کیمیا کنند ایا شود نظری به من کنند این بیان من از شعر
سر تا پا غلط بود ولی در عین اشتباه بودن بیانگر حس و علاقه حقیقی و قلبی من به یوسف و حیدر ثانیم بود خدا را شکر که از پی ازمون و امتحان سربلند بودم تا به امروز و ثابت کرده ام عشق من و باور من و
نیاز من به یوسفم و حیدر ثانیش تنها عشق و برای عشق و خواستن و داشتن عشق بوده و بس و خدا را شاکرم برای این نعمت عظیم و ستودنی دوستان عاشق را برای داشتن عشق و دوست داشتن و
عشق ورزیدن به معشوق نباید مزمت کرد و برای مجنونیتش او را تنبیه و سرزنش کرد عاشق مجنون است و هرچه درد و خواهد و می بیند در غالب معشوق و از برای معشوقش می بیند و می خواهد سخن می
گوید بی معشوق نیست راه می رود جدا از معشوق نیست حرف می زند خالی از وجود معشوق نیست در یک کلام هرچه هست اوست و هرچه نیست بی اوست من هم اینگونه بودم و اینگونه زیستم می دانم
دوران فراغ و تنهاییم روزی به پایان می رسد و روزی می رسد که یوشسف و حیدر ثانیم مرا به خانه می برند و در جوار خویش ارامم می گردانند می دانم در اخر راه در راه یوسف و حیدر ثانیم شهید می شوم و بر
روی زانوان یوشسفم در حالی که یوسفم با اشاره به من می گوید کیوان من از تو راضی بودم خدا از تو راضی باشد به دیاری پا می گذارم که شافع و شفیع بعد از مرگ من جز یوسفم نخواهد بود دنیایی که در
ان هم بی صبرانه انتظار معشوقم را می کشم چرا که می دانم بی معشوق نمی توانم انجا سرکنم چرا که همیشه تحمل این را نداشتم که یوسفم غیر من متعلق به کس دیگری باشد همیشه به دیگران که
نزدیکتر از من از بعد فیزیکی به یوسف و حیدر ثانیم بودند حسد می ورزیدم و از خدا برای اینکه چرا از یوسف و حیدر ثانیم دورم شکوه می ورزیدم ولی می دانم سردار تنهایی همیشه تنها و جدا از یوسف و
حیدریان طریق یوسف و حیدر ثانیس نخواهد بود و او هم روز وصالی دارد چون شمایی که هستی و می خوانی ولی نمی دانی که یوسف و حیدر ثانی می رسد ان روز که سردار تنهایی کیوان را با خود به خانه
می برند و پسسر و برادرشان را از حیث برکات وجود پر مهر و پربرکتشان مستفیظ می گذردانند اری دوران هجرت به پیایان می رسد من این را باور دارم و به این امید است که امروز را فردا و فردا را به فردایی
موعود ختم می کنم گلبرگ را به سنبل مشکین نقاب کن یعنی که رخ بپوش و جهانی را خراب کن بشقاب عرق زچهره اطراف باغ را چون شیشه های دیده ما پرگلاب کن ایام گل چو عمر برفتن شتاب کرد ساقی
بدورباده گلگون شتاب کن بگشابشیوه نرگس پرخواب مست را وزرشک چشم نرگس رعنا بخواب کن بوی بنفشه بشنو وزلف نگار گیر بنگر برنگ لاله وعزم شراب کن زانجا که رسم و عادت عاشق کشی توست با
دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن همچون حباب دیدهبرروی قدح کشای وین خانه راقیاس اساس زحباب کن حافظ وصال می طلبد از ره دعا یا رب دعای خسته دلان مستجاب کن مستجاب کن مستجاب کن
مستجاب کن سردار تنها حیدری کیوان گیتی نژاد استشهادی امام مصلح عبد عابد سیدنا شریفنا قاعدنا اباالمصطفی حاج سید علی حسینی خامنه ای هستی کیوان بود به فدایش امین یا رب العالمین
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
آقا تو این دنیا عمری فریادت زدم از روزهای خوش تا روزهای سخت یک بانک تو رو خطاب زدم گفتی باید رنگ سبز شد سبزی زدم گفتی باید مثل غروب زرد شد زردی زدم گفتی مثل شب باید در هوای معبود گم شد سیاهی زدم گفتی مثل صبح باید سفید مثل کهربا شد کهربایی شدم ولی چرا دردم نشنیدی و نیا مدی سراغم چرا دردم دانستی نشدی محرمم تما یک چیز را خوب می دانم عاشق عشقم عشقم آرزوست ارزو جز تو نداشتم و ندارم کار به غیر از رضای خدای تو نکردم نخواهم کرد هر چند زیورالات دنیا گاهی مشغول خودش کرد مرا والله در اون روزهای بی غمی هم جز تو نداشتم ارزوی دیگر در سرم آآقا جون وقتی به سرزمین بی درد و غصه سفر کردم همه گفتند کیوان شده ازاد از بند این عشق دردناک که بوده یکسره تاوان از بی تاوان ولی در حین ناباوری دیدند اولین چیز که در ان سرای نا غمی بوسه می زند خاک پای تو بود مولای خوبان ای سید علی اری اقا یک شب که بیتت آمدم از سر عشق و ارزوی دیدنت هر دم هر سرا هر وقت بردم قسمتی از خاک بیتت را تا در زمان تنهایی بی تو بزنم بوسه به جای پایت ای سید علی ان سرای بی قصه هم وقتی رسیدم دیدم زیورالات شهر از این سر شهر تا ان سوی شط ولی بازم وقتی رسیدم بر سرجانپناهم خاک پای تو بود که کردم در بقل اقاجون کیوان باورت کرد هر دم هر کجا هرسرایی داد نغمه ندارم عشق دیگری جز خاطر مولا والله هرکه ندارد باور این بود شاهرگی و امد از غیب براو ندا که خوش باش از این عششقت ای بنده درمانده ام کیوان والله چه عشق پاکی داریب در نهانت ای ناسلیم خوش شدم از این ندای اسمانی هرچند مرا یاد کرد به ناسلیم وقتی کردم کلاه خویش را قاضی دیدم نبود شایسته تر از این نام که یاد کنند مرا ناسلیم چرا که هرچه داشتم و عقل در جانم بود روان در رهخ عشقت دادم به یک جرعه شراب مستیت ای یا کریم بگو در دنیای فانی اگر هم دم و یارم نشدی اگر نمی خوایی نو.کر بارگاهت شوم دمی اگر نمی خواهی جان پناه روزهای دشوار عمرت شوم اگر نمی خواهی هم راز شبهای لایزالت کنی در دم مرگ تویی که می ایی بر بالای سرم تویی که اشهد و الا الله الی الله را باز گو می کنی بر لبم بگو می شوی ضامن بخشیدن این عمر من که به هوایت شد هر دم هر تاله هر زمزمه به یاد تو با خرد غافلم کردی با این همه بی توجه ای از خویش و خدای خودم حالا که مرا کردی مست وجود خودت حالا که کردی با بی توجه ای به من مست و خرابان محفلم حالا که نمی خواهی شوم پیش مرگ تو. این ندا را می دهم که من نخواهم جز این که شوم شهید راه سید علی از خدا نخواهم جز این که در دنیا باقی بمانم مست عشق سید علی از تو نخواهم مغفرت جز رسیدن به دست سید ت سید علی جز تو ننوشم مولای من جام دیگری در این سرای بی کسی دیدی هرچه از من دور شوی من مشتاق ترت می شوم حتی به جاییی می رسم که تو شوی همه یار و همه کسم شاید اگر تو بودی عشقت و برت و نزدیکی و سرای خوبانت شهد یاعلی و الله را اشنا ترم می کرد به من می گفت عشق دیگری هم هست در این دنیا جز سید علی جور د یگر هم می شود شد مغفور انهم در درگاه ایزدی ولی خود بگو به انصاف بگو بدون غرور از پی راه یک پدر که دارد عاقبت فرزندش برایش مهمتر اگر می شدی هم دمم اگر می شدی رفیق شبهای تار و بی کسم باز می شد که من هر دم فریادت زنم در هر کلام نامت را شیون زنم ایا می شد دلیل دیگری جز تو نباشد دلیل بودنم می شد که من هم چون سید مجتبی سید مصطفی سید مسعود و سید میثم شوم رستگار به دین و خدای پاک و اغوش پر فیض و هر دم الله و خردت یا سید علی اگر مرا چون پسرانت در اغوشت جای می دادی؟ اگر مرا انگونه که دوستت داشتم باور می نمودی ؟اگر مرا درست چون یاران دربرت با خدایت اشنا می گرداندی؟ اگر اینهمه شوق و حسرت در بر بودنت را از دلم می کاستی و می رباییدی شاید امروز نبود همه دق دغه و رویاییم سید علی شاید دمی به جای پرستیدنت می شدم رو به صرات اوست کریم به جای اینهمه فغان و درد و یک سره فریاد زدنت ولی باور نکنید کیون شده از خدایش غافل که امروز اگر این عشق شده در دلش منور به عشق و یاد خاطرش از سوی اوست کریم بوده که شده اینگونه دیوونه بنده خوبش سید علی رهبر ازاده ترین مسلمین جهان و ازادیخواهان و عاشق دلان این سرای خلق ادم والله و به الله آقاجان سرت را بازم اوردم به درد کوته کنم سخن در این چند دقیقه که بودم به رسم الخط در برت ارزو دارم و از یاران عاشق می جویم یگک ارزو را والله با الله ندارم در دم مرگ ارزوی دیگری که کنند زمان مرگ مولایم بر سرقبرم از برای شفاعتم در روز مرگ نزد خدایی که کررده او را شافی بعد از روز مرگی که نشد باشم در این دنیا هم ره و یاور او والله و بالله نداشتم جز اون ارزویی ولی حالا که لحظه مرگ رسید و نشد باشم در برت لااقل در دم مرگ شود بر بالای سرم ولی اگر بازم نشد قبرم را در جایی نهند که مولایم هر وقت بر سردیار یاران شد مسیر ببیند قبر این عاشق بر سر گذرش والله چه زیبا می شود این که ببیند ان قبری که نوشته اند بر روی سنگ قبرش کیوان گیتی نژاد شاگرد مکتب امام مصلح سید علی خامنه ای سلام الله علیه شاید یاد ش افتد بوده کسی هم نام من که زده تمام عمر شیون و فریاد که ندارم ارزوی دیگری جز امام مصلحم سید علی سید علی سید علی سید علی سید علی سیدعلی
کلمات کلیدی: