آقا تو این دنیا عمری فریادت زدم از روزهای خوش تا روزهای سخت یک بانک تو رو خطاب زدم گفتی باید رنگ سبز شد سبزی زدم گفتی باید مثل غروب زرد شد زردی زدم گفتی مثل شب باید در هوای معبود گم شد سیاهی زدم گفتی مثل صبح باید سفید مثل کهربا شد کهربایی شدم ولی چرا دردم نشنیدی و نیا مدی سراغم چرا دردم دانستی نشدی محرمم تما یک چیز را خوب می دانم عاشق عشقم عشقم آرزوست ارزو جز تو نداشتم و ندارم کار به غیر از رضای خدای تو نکردم نخواهم کرد هر چند زیورالات دنیا گاهی مشغول خودش کرد مرا والله در اون روزهای بی غمی هم جز تو نداشتم ارزوی دیگر در سرم آآقا جون وقتی به سرزمین بی درد و غصه سفر کردم همه گفتند کیوان شده ازاد از بند این عشق دردناک که بوده یکسره تاوان از بی تاوان ولی در حین ناباوری دیدند اولین چیز که در ان سرای نا غمی بوسه می زند خاک پای تو بود مولای خوبان ای سید علی اری اقا یک شب که بیتت آمدم از سر عشق و ارزوی دیدنت هر دم هر سرا هر وقت بردم قسمتی از خاک بیتت را تا در زمان تنهایی بی تو بزنم بوسه به جای پایت ای سید علی ان سرای بی قصه هم وقتی رسیدم دیدم زیورالات شهر از این سر شهر تا ان سوی شط ولی بازم وقتی رسیدم بر سرجانپناهم خاک پای تو بود که کردم در بقل اقاجون کیوان باورت کرد هر دم هر کجا هرسرایی داد نغمه ندارم عشق دیگری جز خاطر مولا والله هرکه ندارد باور این بود شاهرگی و امد از غیب براو ندا که خوش باش از این عششقت ای بنده درمانده ام کیوان والله چه عشق پاکی داریب در نهانت ای ناسلیم خوش شدم از این ندای اسمانی هرچند مرا یاد کرد به ناسلیم وقتی کردم کلاه خویش را قاضی دیدم نبود شایسته تر از این نام که یاد کنند مرا ناسلیم چرا که هرچه داشتم و عقل در جانم بود روان در رهخ عشقت دادم به یک جرعه شراب مستیت ای یا کریم بگو در دنیای فانی اگر هم دم و یارم نشدی اگر نمی خوایی نو.کر بارگاهت شوم دمی اگر نمی خواهی جان پناه روزهای دشوار عمرت شوم اگر نمی خواهی هم راز شبهای لایزالت کنی در دم مرگ تویی که می ایی بر بالای سرم تویی که اشهد و الا الله الی الله را باز گو می کنی بر لبم بگو می شوی ضامن بخشیدن این عمر من که به هوایت شد هر دم هر تاله هر زمزمه به یاد تو با خرد غافلم کردی با این همه بی توجه ای از خویش و خدای خودم حالا که مرا کردی مست وجود خودت حالا که کردی با بی توجه ای به من مست و خرابان محفلم حالا که نمی خواهی شوم پیش مرگ تو. این ندا را می دهم که من نخواهم جز این که شوم شهید راه سید علی از خدا نخواهم جز این که در دنیا باقی بمانم مست عشق سید علی از تو نخواهم مغفرت جز رسیدن به دست سید ت سید علی جز تو ننوشم مولای من جام دیگری در این سرای بی کسی دیدی هرچه از من دور شوی من مشتاق ترت می شوم حتی به جاییی می رسم که تو شوی همه یار و همه کسم شاید اگر تو بودی عشقت و برت و نزدیکی و سرای خوبانت شهد یاعلی و الله را اشنا ترم می کرد به من می گفت عشق دیگری هم هست در این دنیا جز سید علی جور د یگر هم می شود شد مغفور انهم در درگاه ایزدی ولی خود بگو به انصاف بگو بدون غرور از پی راه یک پدر که دارد عاقبت فرزندش برایش مهمتر اگر می شدی هم دمم اگر می شدی رفیق شبهای تار و بی کسم باز می شد که من هر دم فریادت زنم در هر کلام نامت را شیون زنم ایا می شد دلیل دیگری جز تو نباشد دلیل بودنم می شد که من هم چون سید مجتبی سید مصطفی سید مسعود و سید میثم شوم رستگار به دین و خدای پاک و اغوش پر فیض و هر دم الله و خردت یا سید علی اگر مرا چون پسرانت در اغوشت جای می دادی؟ اگر مرا انگونه که دوستت داشتم باور می نمودی ؟اگر مرا درست چون یاران دربرت با خدایت اشنا می گرداندی؟ اگر اینهمه شوق و حسرت در بر بودنت را از دلم می کاستی و می رباییدی شاید امروز نبود همه دق دغه و رویاییم سید علی شاید دمی به جای پرستیدنت می شدم رو به صرات اوست کریم به جای اینهمه فغان و درد و یک سره فریاد زدنت ولی باور نکنید کیون شده از خدایش غافل که امروز اگر این عشق شده در دلش منور به عشق و یاد خاطرش از سوی اوست کریم بوده که شده اینگونه دیوونه بنده خوبش سید علی رهبر ازاده ترین مسلمین جهان و ازادیخواهان و عاشق دلان این سرای خلق ادم والله و به الله آقاجان سرت را بازم اوردم به درد کوته کنم سخن در این چند دقیقه که بودم به رسم الخط در برت ارزو دارم و از یاران عاشق می جویم یگک ارزو را والله با الله ندارم در دم مرگ ارزوی دیگری که کنند زمان مرگ مولایم بر سرقبرم از برای شفاعتم در روز مرگ نزد خدایی که کررده او را شافی بعد از روز مرگی که نشد باشم در این دنیا هم ره و یاور او والله و بالله نداشتم جز اون ارزویی ولی حالا که لحظه مرگ رسید و نشد باشم در برت لااقل در دم مرگ شود بر بالای سرم ولی اگر بازم نشد قبرم را در جایی نهند که مولایم هر وقت بر سردیار یاران شد مسیر ببیند قبر این عاشق بر سر گذرش والله چه زیبا می شود این که ببیند ان قبری که نوشته اند بر روی سنگ قبرش کیوان گیتی نژاد شاگرد مکتب امام مصلح سید علی خامنه ای سلام الله علیه شاید یاد ش افتد بوده کسی هم نام من که زده تمام عمر شیون و فریاد که ندارم ارزوی دیگری جز امام مصلحم سید علی سید علی سید علی سید علی سید علی سیدعلی
کلمات کلیدی: