روز جمعه مصادف با روز جهانی قدس مردم ایران در دفاع از آرمان های امام راحل، همچون سال های گذشته به خیابان ها آمدند.
امسال از هر نظر شرایط منطقه ای ویژه و حساس است، چرا که بحران غرب آسیا با نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران می رود تا با پیروزی جبهه مقاومت همراه گردد.
از سوی دیگر ایران با ورود موشکی به بحران سوریه، خود را در جایگاه کشوری مقتدر و پر قدرت در عرصه های جهانی نشان داد.
در چنین شرایطی که به خاطر پیروزی های بزرگی که در صحنه عمل اتفاق افتاده همه توجهات به سوی ایران است، واکنشی در راهپیمایی روز جهانی قدس در تهران رخ می دهد که آن همه دستاورد را تحت الشعاع خود قرار می دهد.
فرضیه اول: مظلومیت دولت
یک فرضیه که می توان در باره اتفاق روز قدس در تهران ارائه داد، این است که احتمال می رود چنین رفتاری که در مقابل رئیس جمهور محترم انجام شد، اقدامی از جنس خودزنی باشد!
به این مفهوم که برخی با این اقدام سعی کردند تا دولت را در جایگاه مظلوم قرار دهند و در مقابل حاکمیت را در جایگاه ظالم!
با نگاهی به فضایی که از اتفاق روز جمعه شکل گرفت این ادعا را می توان مطرح کرد. اکثر روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب در روز شنبه تیتر، عناوین و عکس های اصلی صفحه اول خود را به همین موضوع اختصاص دادند در حالی که مهمترین موضوع برگزاری روز جهانی قدس بود.
عده ای اندک و قلیل با سر دادن شعارهایی در حضور رئیس جمهور که در راهپیمایی شرکت کرده بود، باعث شد که آقای روحانی صحنه راهپیمایی را ترک کند.
در این که این ماجرا باید محکوم شود و با عوامل آن هم برخورد گردد هیچ شکی نیست، اما چنین اتفاقاتی را نباید سطحی نگریست بلکه نیازمند بررسی دقیق است.
پس فرضیه اول را به نوعی خودزنی میتوان تعبیر کرد که احتمال زیاد حتی دولتمردان هم از آن بی خبر بودند اما نتیجه ای که برای دولت به دست آمد مطلوب و دلخواه بود.
فرضیه دوم: ایجاد فتنه
فرضیه دوم که شاید بتوان گفت از اولی محکم تر باشد، به سابقه آنهایی باز می گردد که در روز قدس سال 1388 همراه با فتنه ای که ایجاد کردند، در پی فتنه ای دیگر هم بودند.
روز قدس سال 88 که مصادف بود با اغتشاشات و فتنه انتخاباتی در آن سال، فتنه گران و هواداران سران فتنه که به گرایش سیاسی اصلاح طلبان وابسته بودند، با حضور خود در راهپیمایی روز جهانی قدس سال 88 با سر دادند شعارهای ساختار شکنانه و ضد جبهه مقاومت، نه تنها سعی در تخریب آرمان های بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران داشتند، بلکه سعی کردند در آن راهپیمایی اغتشاش و آشوب دیگری در کشور ایجاد کنند.
شعارهایی همچون نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، در روز جهانی قدس سال 88 از سوی افرادی سر داده شد که چندین ماه کشور را به آشوب کشانده بودند و خود نیز نمی دانستند که چه می خواهند؟!
آیا اکنون و حتی از سال های گذشته جبهه مقاومت، که شاخص آن حزب الله لبنان است، در کنار رژیم اسرائیل به دفاع از جمهوری اسلامی ایران نمی پردازد؟
افرادی که در قدس 88 حضور داشتند یا فریب خورده بودند و یا آگاهانه و با سرسپردگی وارد میدان شده و تیشه برداشته و به ریشه انقلاب و اسلام می زدند، اما پس از چندی اکثریت آنها با حقایقی روبرو شدند که آنها را از همراهی بازداشت.
روز قدس سال 88 تحت تأثیر اتفاقاتی قرار گرفت که فتنه گران تدارک دیده بودند، رسانه های داخلی و خارجی به انعکاس حضور پرجمعیت هواداران سران فتنه در آن راهپیمایی و شعارهای آنها پرداختند.
در آن سال باز هم اصل راهپیمایی روز جهانی قدس به حاشیه کشیده شد و حاشیه ها به اصل تبدیل گشت.
روزنامه ها و رسانه های اصلاح طلب تیتر و عکس صفحه اول خود را به همین ماجرا اختصاص دادند و آن را با بزرگنمایی که شگرد چنین رسانه هایی است، باز هم در مسیر ضدیت با نظام و انقلاب گام گذاشتند.
اما همان روزنامه ها و رسانه ها همه اقدامات ساختار شکنانه که مغایر با منافع ملی بود، بی توجه به امنیت و آرامش کشور بدون این که نظام جمهوری برای آنها محدودیتی ایجاد کند، به دروغ پردازی های خود پرداختند همانطور که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دروغ بزرگ تقلب را با فرافکنی و اصرار نابجا مطرح کردند.
اما روز جهانی قدس سال 1396 چگونه رقم خورد؟ اکنون اکثریت افکار عمومی جامعه از اتفاقاتی که در آن روز افتاد با خبر است، مقایسه رفتاری طیف سیاسی اصلاح طلب و روزنامه ها و رسانه های وابسته به این طیف در سال 88 و اکنون در روز قدس سال 96 میتواند باعث روشنگری شود.
در روز قدس سال 88 رسانه های اصلاح طلب داخلی همسو با رسانه های معاند خارجی به بازتاب و پررنگ کردن حضور هواداران فتنه را در دستور کار خود داشت و در روز قدس سال 88 نیز انعکاس پر رنگ اتفاقی که برای دو مسئول کشور در این روز افتاد در دستور کار آنها قرار گرفت.
نگاهی به روزنامه های روز شنبه طیف سیاسی اصلاح طلب نشان می دهد که هماهنگی دقیقی میان آنها در انتشار و انعکاس یک اتفاق کوچک آنچه که در روز قدس افتاد وجود داشته است.
حال آن که در این روز تنها چند نفر از مردمی که مشخص نیست از کجا و از چه کس و کسانی خط گرفته و آن واکنش را نشان دادند، همین تعداد اندک با بزرگنمایی مبالغه آمیز در رسانه های طیف سیاسی اصلاحات روبرو می شود.
البته باز هم تأکید می شود که هر گونه بی احترامی و اهانت به رئیس جمهور و هر مسئول دیگری از سوی هر فرد و گروهی مذموم و غیر قابل قبول است، و البته حق اعتراض برای مردمی که مطالبه به حق هم دارند محفوظ است، اما به قاعده.
فرضیه سوم: منتقدین دولت
و سومین فرضیه ای که می توان به آن پرداخت تلاشی است که از سوی برخی عوامل در داخل و بیشتر در رسانه های خارجی می شود و آن انداختن گناه اقدام روز جمعه به گردن منتقدین دولت است.
شاید نامی از طیف سیاسی مقابل برده نمی شود، اما به آسانی می توان نیش و کنایه های گفته شده در رسانه های وابسته و از زبان برخی وابستگان دولت فهم کرد که روی خطاب آنها کجاست.
منتقدین دولت و طیف سیاسی اصولگرا هیچگاه و در هیچ شرایطی دست به چنین کاری نزده و نخواهد زد، چرا که آنقدر از عقلانیت سیاسی برخوردار است که بداند، هر چه از اینگونه اتفاقات برای دولت بیفتد باعث مظلوم نمایی او می شود.پس از سال ها کار سیاسی، ندانستن الفبای سیاست در اردوگاه اصولگرایان بعید به ئنظر می رسد.
اصولگرایان در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 96 بلوغ سیاسی و عقلانیت خود را ثابت کردند و فهماندند که برای دستمالی قیصریه را به آتش نمی کشند.
هم اکنون هم باید در انتظار بود و دید که بررسی های قضایی موضوع به کجا می انجامد آنگاه می توان دقیق تر نظر داد.
کلمات کلیدی: