سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در کتاب نخستین نوشته شده است : ای پسرآدم! رایگان یاد ده؛ همان گونه که رایگان یاد گرفتی . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
ولی امر مسلمین جهان امام مطلق سید علی س
پیوندها
لحظه های آبی
upturn یعنی تغییر مطلوب
در سایه سار ولایت
گل رازقی

منتظر ظهور
فرصت ها
فانوس عشق
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
بندیر
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
سلام
شقایقهای کالپوش
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
کلبه بصیرت
*تنهایی من*
بلوچستان
هم نفس
آسمون آبی چهاربرج
دنیای آسان
اشک شور
نگارستان خیال
هواداران همای پرواز
نغمه ی عاشقی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنی
حبیبی حسین
سرچشمـه فصـاحت و بلاغت
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
امامزاده میر عبداله بزناباد
بـــــــــاغ آرزوهــــــــــا = Garden of Dreams
صراط مستقیم
برترین لحظه ها
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
مقبلی جیرفتی
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
کربلا
عشق مشعلدار
سارا احمدی
.: شهر عشق :.
پیامنمای جامع
دلـتنگــ همیـشـگـــــــــی
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
شهادت به روز
بنده ی ناچیز خدا
سلام آقاجان
محمدمبین احسانی نیا
*bad boy*
سرزمین رویا
گوناگون
فرمانده آسمانی من
پرستاری 91
مرام و معرفت
جاده خاکی عشق
من.تو.خدا
سربازی در مسیر
دل شکســــته
♥ღ تنــــهایــــی من ღ♥
دل نوشته
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
من و اریکان
تبیان
عشق
قــلــب هــای آبــی انــاری
ترخون
زیبا ترین وبلاگ
علمدار بصیر
مشکات نور الله
در آغوش خدا
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
پسران علوی - دختران فاطمی
sajadb.tk
تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل
عمارمیاندواب
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
مردود
profosor
دهکده کوچک ما
گروه اینترنتی جرقه داتکو
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
دختر و پسرای ایرونی
متین
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
*(: دنـیــــای مـــــــن :) *
آتیه سازان اهواز
دهکده علم و فناوری
شادِ شاد
کشکول
چی کار؟
عشق پاک
دوستانه
باران نامه
« « عاشقی » »
شخصی
نمی دونم بخدا موندم
کشاورزی نوین
تینا!!!!
باکری میاندوآب
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
محبین
یک عاشقانه ی ساده برای من......
::₪ °اینجا همه چی در همه° ₪ ::
خنده بازار 2
دخت خورشید
به رنگ آبی
عـــــــــــاشــــــــقانــــــــــــه هــا
دلو بزن به دریا
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
بهار عشق
دل شکسته
*(حرفهای نگفته)*
حرفهایی ازجنس بهشت
تجربه های مربی کوچک
آخرین اخبار شرکت های مربوط به موبایل
شادی ، تفریح ، پیامک
تینا
♥ღردپای عشق♥ღ
Chamran University Accounting Association
مقاله های تربیتی
عزیز دل
به نام خالق عشق
فــردا
سکوت عاری از صداست.
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
vagte raftan
*...بانو...*
مسعود رضانژاد فهادان
از یک انسان
جک
کمپین حمایت از باقری لنکرانی
فــــــــــــــــــــ ر یـــــــــــ ا د
صداقت
جوجو
بازی
چیزهای جالب
جالب انگیزناک
آسمان آبی
نوجوونی از خودتون
اتاق دلتنگی
سه ثانیه سکوت
هزاره
جوک و خنده
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
sindrela
آشنای غریب
آخرین منجی
شخصی
عشق بی انتها
من هیچم
حدائق ذات بهجة
پسران جوان
والفجر8
کافه ترانزیــــــــت
____نازیانه_____
معماری نوین
شهدای کوهسرخ(مکی)
کد تقلب کرک و ترینر بازی ها
حکمت
عاشقانه
کلاه بافتنی
bakhtiyari20
بروزترین ها

عین عمار

کیست مرا یاری کند

نمی دانم با نمایش بگریم و آرزو کنم که می‌شد آن روز در سپاه امیرالمؤمنین حیدرکرار بودم ندای یاریش را پاسخ می دادم و نفرین بر جهل خوارج.  و لعنت بر ناکثین و مارقین و فاسقان و اهل تزویر می نمودم و می گفتم قرآن ناطق علیست آنچه سر نیزه است پوست و چوبی بیش نیست ولی تاریخ ای کاش تکرار میشد که این به دور از عقل و تکبیر و وعده و سخن اللهی ست که لحظه کنونی فرصتی ست مغتنم که اگر بجای نیاوری شاید لحظه ای بعد افسوس اجابتش را ورکشید آری ما تنها یکبار زاده و صدبار نه هزار بار می میریم ولی باز نمی فهمیم مرگ ما لحظه جهلیست که ابو جهل ها را فاسق و ظالم و فقیران و تهی دستان و مظلومان را خرد و بی دفاع می کند که اگر نظر علمی یا دینی یا شرعی کنیم با مرگ هر یک از آنان بر منی که لبیک خدا وولی خدای را شنیدم ولی دست یاری ندادم و نیازش را اجابت ننمودم در مرگ آنان با آنان شریکیم دوستان من ای کاش امروز بجای تایلند و نمی دونم دلسوزی برای قربانیان فلان زلزله در آن سوی دنیا و برای آمریکایی و فلانی و ما را دره ای به خود آرد و یاد آن شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران اندازد که لبیک مولا و ولی حی و صالح عصر خویش را شنیدیم و صدای ظلم استکبار را با خراب شدن بام هر مسلمون محبوس در غزه با چشمانی وزق زده دیدیم های هات من ذله را نمایش را گرفتیم جان مسلمان را گرفتند اعتبار مسلمین را سخره گرفتند ولی ما اینجای کار ولی خدا را سنگدل و جنگ طلب برای آنانکه ما را و برادران ما راکشتند و بمب شیمیایی و میکروبی و کوفت و زهر مار انداختن و کشتند و معلول و گمنام و شهید مفقود الاثرهای بی پایان تا امروز را داشته باش چون ولی حی ما گفت در دوستی با ابلیس برنده قابل تصور نیست چراکه ابلیس هم عمری عبادتش را سر خیره سری خود برباد داد هیچ جهان نادانی را فریفت بگذریم ولی ولی خدا که می گوید غزه آری لبنان آری ولی توب در زمین کفاری که به جان ما تشنه اند بی محابا و بی پایه و بی تضمین محال اندر محال است جنگ طلب است برادرم خواهرم حیدرکرار را جهل امتش و بیعت شکنی ملتی که او را خلافتش را جار میزد به جایی رساند که زمانی که فرقش را در محراب خصم اهل زمانش گشود ندای فزت ورب الکعبه سرداد و گفتند علی مگر نماز می خواند که در محراب شهیدش کردند این عین همین جنگ طلب خواندن ولی خدایی ست که با جهل اهل زمانش عین عمار سر داد شنیدیم لبیک هم گفتیم اما کاری از پیش نبردیم عین عمار امروز یعنی دوستی با آمریکا یعنی منافقین خلق که دست دوستی دادند بعدا شدند همان تروریسم چون مریم رجوی سفاکی جاهل بود و دنبال عیش و حال خود بود و لاس‌وگاس و آتش قدرت در دلش بود اسرائیل باید از صحنه روزگار باید حذف شود را شنیدیم اما دلیلش را نجوییدیم پس از کسانی که خواستند دلیلش را با نادانی خود نادم شدیم  و وووو که باقی را به شما و ایما.  ن شما و ندای درونی و امام ذاتی و عینی و ندایش و فقط دعا برای این بنده تواب فراموش نشه

مکتب حیدری

حیدریم حیدری در پی حیدر است

لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار

حیدری یسارا ذولیمین هویدا استشهادی کیوان گیتی نژاد سردار تنهایی لبیک یا حیدر حی و ثانی


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 102/4/6:: 9:34 عصر     |     () نظر

 

 

این خیلی سخته که بگیم در ایام فتنه بعدی ما کجا قرار داریم.پیروز شایسته نترس خیرو برکت حکمت شفقت تزویر. تلقین تکبیر تشبیه تسریع تدبیر تعدیل و تشریح همه این اوصاف که مهمترینش در برابری و پیروزی بر آنچه بر ما می خواهد مسلط شود و باعث شود یک انسان از مرتبت انسانیت به مراتب بیشتر یا پست تر نزول کنیم این است که پیش از تصمیم خود را به خود ثابت کنیم اگر ذره ای تعمق کنیم و شرایط و اسباب و احتمالات زندگی پیشرو و توقعات آتی خود و دلگیریها و تاسی ها و تشریح و تدبیر و تدوین تغییرها چقدر در ما و تفکر و ایمان و اخلاص و ترقی و یا تکدی و تغییر داشته ها به سوی پستی یا تکوین پارسایی را در چه بینیم و اینکه امروز اگر نسبت به خود اینگونه باور داریم یعنی اینکه ارزش‌های ما امروز چقدر برای ما عزیزند و چه عواملی باعث می‌شود ما در خصوص باورهایمان فردا چه حسی پیدا مب کنیم بهترین راه مقایسه و مداومت بر پای اعتقادات و آثار ایمان و تزویر و تقلید و تفهیم امور و مسائلی که بی شک می تواند در تصمیم و باور کنونی ما نقش بازی کنند یا اینکه ارزش‌های خود را به چه قیمت و به چه تدبیر و به مدد کدامین هبه زمینی و آسمانی و بر اساس چه تاسی ذاتی و علمی و تجربی و دینی و تعلقی تعالی و تدبیر و تشریحی و تخصیصی و تعریفی کسب نماییم و چگونه امروز منیت ما شکل می گرفته و بر لوح انسانیت و حیوانیت ما چگونه تدوین و کسب گردیده این خود ب،رگترین تفهیم است که یک انسان را می توان خود یا دیگری و یا افرادی که این معنا که شما چگونه و تا چه حد در برابر آنچه که تا امروز از لحاظ معنویت و تعقل هر یک به چه اندازه و تحت تاثیر چه عوامل و تقدیر چگونه و ایمان و تشخیص و تدبیری که به ما نشان می دهد ایمان ما بر پایه چه اصول و چه نقدهایی و چه فلسفه وجودی.  و وجودی که موجب فهم ما از محیط پیرامونی خود چه در کسب شناخت اولی و اللهی به چه میزان به آن رب النوع خود یا پروردگاری که ما را در برابر امور و مسائل و معنویات و تقلیدهای آتی و فعلی و اکنون ما می تواند تا چه اندازه در مسیر زندگی ما موجب فهم و تقدیر و تخیل و تحول درونی و بیرونی ما نقش داشته باشد یعنی ما تا چه اندازه به خداوند و تاثیر او بر جهان پیرامون و در تدوین امور فعلی بعدی و اخروی و دنیوی و فهم و باوری که مبین تاثیر و تشریح و تفکر ما و تحیر ما بر پایه این اصول و این تعلیمات اکسیر ی و متاثر از کدامین طریق یعنی به شکل اکتسابی له آنها رسیده باشیم یا به طریق تدوینی و تشریحی و تقویمی و تکمیلی و تجمیعی و تعلیمی خود یا دیگران این عوامل را در جلوی امور خود و باورهایی که امروز باورهای ذاتی یا باورهایی که بیانگر ما از باب ایمان و میزان تعقل در امور یا اینکه بر پایه فلسفه زندگی و اللهی توانسته بر ما سایه بی افکند این باورها و تعلیمات و تعلیماتی که ما از طریق اعمال و به رشته تحریر و تحقیق قرار گرفتن این اصول و فروع و امور دینی علمی و تفکری و تعالی باعث شده امروز ما از امور و اتفاقات پیرامون خود که موجب اتفاقات و حوادث پیرامون زندگی ما قرار بگیرند یعنی مسائل واقع گشته در زندگی ما از چه مسیری و از چه دید و مسلک و مکتب و تعقل تعقل و تفکر و تعلیماتی و تصمیماتی که ما امروز راجع به وقایع دور و اطراف خود از قبیل فتنه ها و انقلابها و کلیه اتفاقات سیاسی و دینی و باوری و ایمانی که موجب نشان دادن و تاثیر گذار در وقایع اینگونه در زندگی و مقابله و مواجه ما نسبت به این رویدادها و وقایعی که برای ما و زندگی ما و جایگاه هایی که از طریق تشریح و تاثیر گذاری این افعال و اعمال در پاسخگویی و عکس العمل فعلی و آنی و آتی و بعد این ما توانسته تاثیر گذار و تحلیل های آتی راجع به خود یا دیگران نسبت به ما دارا می شوند و به نوعی آزموده و آموزنده و موثر و تحلیل هایی که در آنها این وقایع و این اصول و امور بی شک متاثر و تاثیر گذار می شوند به چه اندازه می توانیم بگوییم و یا گفته شود ما آیا این جایگاهی که امروز در برابر این حقایق پیرامون کوقایع بع. این از لحاظ جایگاه و برابر افکار و ایمان امروزی ما هستند و می شوند آیا نقش ما و عمل امروز ما که در طبقه اجتماعی و گروه های سیاسی و تشکیلات اعتقادی موثر در زندگی فعلی و آتی ما تاثیر گذار و مبین و متولد و معتمد و یا بی اعتمادی و یا موجب تزویر بوده که شاید موجب شود چند روزی یا چند دهه و حتی چند ساله ای که شاید بشود از طریق تزویر و برای کسب جایگاه‌های برتری که می‌شود به موجب آنجور رفتار و عمل یا به شکی که بیانگر سیرت و تشریح و تجلیل ما و تکفیر و تشریح و مقایسه و مصاحبه و مشایعت خود و دیگران شده که ما چه از طریق ایمان و چه از طریق فریب و تزویر و نفاق و دروغهای فرقه ای و تفکرات لحظه ای و یا اعمال کنونی که از خود نشان می دهیم و یا نشان داده می‌شویم از طریق ایمان یا از طریق نفاق و تزویر موفق به کسب آن مرتبت و جایگاه شده یا شده ایم خیلی می تواند در جایگاه و نظر و تشخیص و تحلیلی که دیگران می توانند از ما در حال حاظر عنوان و تحلیل یا تشخیص باوری و عملی ما را در برابر فتنه ها و وقایع و اعمال کنونی و رفتار بعد این و روش بیان و تحلیل جاری یا فعلی یا اینکه رفتار امروزی که داشتیم نسبت به طبقه اجتماعی که من با شما در مقابل نشان دادن یا طبقه فعلی اجتماعی ما از لحاظ قرار گرفتن در جایگاه‌های فردی و اجتماعی و سیاسی و شغلی ما چگونه و به چه شکل و به چه میزان تاثیر نشانه‌ای عملی و تفکری و تحلیلی و عملکردی که در مقابل فتنه ها و عوامل پیرامونی که مشرح آنی یا بعدی و تاریخی باقی و جاری فعلی و تعلی و عالی ما در زندگی حال و امروزی ما و نقش کنونی ما تاثیر گذار و منتشر و تحلیل و تکمیل و شود بسیار تعیین کنده ب ای نقش و تاثیر ما از وقایع فعلی و به زندگی آتی و بعدی ما و نقش‌هایی که ما در آنها ایفای نقش می کنیم موثر و تاثیر گذار می باشد به طور مثال امروز اگر می گوییم ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند چند درصد این افراد در برابر ولی خدا که دارند این شعار را سر می دهند بر پایه چه موقعیت و جایگاه و تعالی و رفتار و منش و باورهای ولایی و امامی و هویتی و جایگاهی این رهبر فرزانه و معتقد قرار گرفته باشد بسیار موثر در تشخیصی است که خود می توانیم نسبت به خود یا دیگرانی که ما را و نحوه کسب باورهای ما و تاثیراتی که می‌شود در چه امور و چه وقایعی موثر واقع شوند که مای امروزی می توانیم در مقابل آن به آنچه باور کزده ایم و امروز شعار آن را سر می دهیم موثر واقع شوند یا تاثیر گذار شوند تا بتوان تحلیل نمود از روی این آخصه ها به این حرف و به این شعار پایبندی و مقاومت داشته باشیم و یا در همین مسیر بی پیشرفت ادامه دهیم یا اینکه این افعال ممکن است باعث شود ما در باورهایی که ایمان ما را که نوع والا ومثل بنزین سوپر با بنزین معمولی تمثیل شود که بنزین سوپر را اگر ایمان فرد وصف کنیم یعنی اعتقاداتی اصولی تر و کسب آن از طریقی قوی‌تر و محکم تر بر باورهای ما مورد تشخیص و تاثیر قرار گیرد بسیار تعیین کننده در اعلام و تشخیص و تعیین کننده در ایمان یا رفتار حسی و فوق حسی که تنها حس های روحی صرف نبوده باشد و یک حالت حسی یعنی عشقی که باعث شده که ما امروز این شعار ساختاری را شرح دهیم بسیار تعیین کننده و تشریح کننده این باشد که آیا چند نفر ما توانسته ایم امروز چهار بار این شعار را تکرار کنیم یعنی امروز چهار بار بگوییم اهل کوفه نیستیم پس فردا همان چهار بار یا بشود شش بار و یا ده بار معین کننده این حس ورفتار ماست که تشخیص دهیم علی آقا نسبت به این شعار ایمان داشته یا اینکه به دلیل اینکه از چهره رهبر ما خوشش می آمده یا اینکه از جنبه قدرتی که شاید در آینده فلان شغل و یا ریاست فلان مرکز علمی را به خیالش کسب کند یا به فردای بچه ها یا خودش مثلا در دانشگاه دولتی یا خصوصی یا رئیس شورای اسلامی یا بسیج یا فلان ارگان فکر کنیم یا موثر باشیم یا یک عنصر متصور قرار گیریم یا یک فرد تاثیر گذار در آینده کشور بر پایه ایمانی که به آینده و آنچه که به ایمان خود و باور آتی خود چه نمره ای و چه باوری خود به آینده فکری خود قرار گیریم داشته باشیم یا از ما داشته باشند بی شک امام حسین ع نیز می دانست چند درصد این افراد به واقعه با او بیعت کرده اند به این شعار پایبند و یا تاثیر گذار بوده یا باشند هرکه آن اعتقادش عمقی تر و از طریق تاثیرات علمی و حسی و دینی و تفکری ما کسب شده باشند می تواند برای ما در جایگاه‌های فردایی ما تاثیر بگذارند بی شک آقای موسوی در زمان امام ره نخست وزیر امام ره مشهور بودند و کروبی هم علی تنها نماند دیر ز سر می داد ولی امروز در برابر ولی خدا و انقلاب در چه جایگاهی هستند اگر ما ذره ای عاقل و راستگو با خود باشیم و لخ ایم یک باور و تشخیص قوی تر از آینده خود داشته باشیم بی شک آقای موسوی و کروبی را اگر امروز شروع زندگی انقلابی این افراد با خود ما یعنی هر دو در نقطه شروع این امتحان قرار گیریم بی شک ایشان اگر با خود راستگو باشیم بیشتر از ما انقلاب را باور می. داشتند ولی چه عوامل و چه اموری امروز باعث نقش. امروز شده شک نکنید این عوامل در باور نا هم به همان شکلی که بر ایمان این آقایان تاثیر داشته در ماهن تاثیر گذار است پس خیلی سخته که بخواهیم ما بدون اینکه بخواهیم از فتنه و ایمان یک میزان و یک واحد اندازه گذاری قرار دهیم باید از اینکه در فتنه آتی در چه جایگاهی قرار می گیریم به خدای منان پناه ببریم و اینکه خداوند یاور باشد و باور ما به ولایت با مکاشفه و مدارج حزب اللهی بودن ما متاثر تر است تلاش کنیم هر روز در تقویت باورها و داشته های انقلابی خود مجاهدت و علمی تر برخورد کنیم یعنی اینکه همه ما دربرابر فتنه آتی تاثیر گذار تر هستیم و اگر انصاف داشته باشیم کسی که از لحاط ایمانی به جایگاهی که در روز نخستین انقلاب آقای کروبیو موسوی داشتند ما فاصله ایمانی و باوری خودرا موثر بدانیم کمترین به جای شعار فتنه گر باید بنشینیم روی ایمان خود تعقل و تشریح و تعلیم ببینیم و نمی توانیم وقتی ایمان ما با باورهای ما و دیگران پایین تر و ساده تر است بخواهیم ایجاد یک شعار ساختاری باشیم که می دانیم خود نیز در برابر آن نیز خود ضربه پذیر و زخمی تر قرار گیریم پس بیاییم بر ایمان و ب. مراقبه باورهای خود اگر امروز ما با فردای ما تفاوت و بهتر یا کمتر باشیم نسبت به آینده خود باید شک کنیم و این یک اتفاق فردی نیست و تک تک ما مردم همگی در برابر هر فتنه و هر آشوب و عوامل پدیدار گر مثل تهاجم فرهنگی و ایجاد و ورود خدا یا شیطان در زندگی و روزمره ما تاثیر گذار از این عوامل ورودی یاد ونی در باور و یا ایمان فعلی آتی و فردای خود باشیم این بحث بحثی است که خود نیاز به صد کتاب تحلیل و تفسیر دارد که بنده بر پایه عقل ناقص خود توانستم در چند خط تا به این اندازه نسبت به فتنه و تاثیر پذیری خود در برابر این عوامل موثر در طبقه باوری و اجتماعی و سیاسی و ملیتی آتی ما تاثیر گذار و یا مشخصه آنها باشند

والسلام علیکم و رحمت الله و برکات

بر پایه تعلیمات و باورهای  اینجانب یعنی حیدری ذولیمین هویدا استشهادی و امروز یسارا کیوان گیتی نژاد سرباز تنهایی امام مطلق ولی مصلح الولی خدا سید علی حسینی خامنه ای س و سلالگان صالح حضرتش بالاخص حیدر ثانی آقا سید مجتبی حسینی خامنه ای د ظ ع

فردا ایمان همین هستم یا بیشتر یا کمتر به تاریخ مراجعه کنید


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 101/10/28:: 8:39 عصر     |     () نظر

آنچه راجع به زندگی فردی و سیاسی و اجتماعی حیدرثانی آقا سید مجتبی حسینی خامنه ای د ظ ع فهم و انتشارش در سطح جامعه کلان امروزی لازم و واجب است

رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای هم اکنون دارای6فرزند هستند. نام دخترانشان بشری و هدی، و نام فرزندان پسرشان سید مصطفی، سید مجتبی، سید مسعود و سید میثم است. دو تن از فرزندان پسر ایشان8سال در جبهه های جنگ ایران و عراق حضور داشتند. یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی استا که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاه های کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت الله باقری کنی از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) است.سید مصطفی فرزند بزرگ ایشان با دختر آیت الله خوشوقت ازدواج کرده است. سید مجتبی داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است. سید مسعود نیز با فرزند آیت الله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده است. سید میثم کوچک ترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است.


: در این مقال با توجه به هجمه گسترده ضد انقلاب علیه فرزند دوم رهبر انقلاب به واکاوی شخصیت سید مجتبی خامنه‌ای و سناریوهای ساختگی برای ایشان می‌پردازیم.


وقت ایشان یا به مطالعه فقه و فقاهت می‌گذرد یا به عبادت

غلامعلی حدادعادل، رئیس سابق و نماینده فعلی مجلس – پدرزن مجتبی خامنه‌ای – در سال1391در مصاحبه با نشریه پاسدار اسلام درباره شخصیت سید مجتبی چنین می‌گوید: «می‌دانم که آقا مجتبی هرگز راضی نیست من درباره او صحبتی بکنم و سخنی بگویم و خودش هم هرگز درباره خودش کمترین سخنی به زبان نمی‌آورد و از خود در برابر تهمت‌ها و اهانت‌ها، دفاعی نمی‌کند. اما می‌دانم که سالهاست در قم درس خارج تدریس می‌کند و اوقات خود را در منزل یا به مطالعه فقه و فقاهت می‌گذارند یا به عبادت. پس از شلوغی‌های بعد از انتخابات سال88، جوانی بود که من او را می‌شناختم و شنیدم که او هم در این قضایا و در تظاهرات و اعتراضات و کارهای پشت صحنه بسیار فعال است. یک روز با او قرار گذاشتم و به دفتر من آمد و با او صحبت کردم و گفتم: این حرف‌هایی که زده می‌شود و این ادعای تقلب در انتخابات، کلاً دروغ است و من اگر مطمئن نبودم، وارد میدان نمی‌شدم. از میان این حرف‌هایی که در سایت‌ها و خیابان‌ها و تلویزیون‌های خارجی می‌زنند، دروغ بودن یکی را خیلی راحت‌تر می‌توانم به تو اثبات کنم و آن حرف‌هایی است که راجع به آقا مجتبی می‌زنند. می‌خواهی همین الآن و بدون قرار قبلی، دست تو را بگیرم و به منزل دخترم ببرم و بگویم مه‌مان دارم و تو ببینی که آقا مجتبی با40سال سن چه طوری زندگی می‌کند؟ بیا برویم تا ببینی که زندگی ایشان به مراتب از زندگی یک کارمند متوسط شهرستانی ساده‌تر است و آپارتمانی که ایشان دارد با هیچ یک از خانه‌های این آقایانی که خودشان را وسط انداخته‌ و ادعای تقلب را ساخته‌اند قابل مقایسه نیست. شما حتماً این شایعه را شنیده‌ای که5. 1میلیون پوندی که بانک‌های انگلیس مسدود کرده‌اند، متعلق به آقا مجتبی است! ‌ یا داستان کامیون پر از شمش طلا را که به ترکیه رفته و گفتند متعلق به ایشان بوده است، حتماً شنیده‌ای. اثباتش کاری ندارد. سرزده و همراه هم می‌رویم و زندگی آقا مجتبی را ببینی. البته آن جوان حرفم را قبول کرد، چون مرا می‌شناخت و گفت: می‌دانم این حرف‌ها دروغ است.»

نگاه و بینش ایشان کاملا با رهبری همگون و همسوست

فرید حداد عادل نیز درباره تفکر و دید سیاسی آقا مجتبی در سالنامه مثلث می‌گوید: «ایشان نگاه و بینشش کاملا با رهبری همگون و همسو است. هر جا تکلیف باشد و دستور رهبری، ایشان به وظیفه خود عمل می‌کنند. ایشان به این شکل فعالیت سیاسی ندارند. ایشان خیلی درس می‌خوانند و خارج فقه تدریس می‌کنند و در کار خود نیز موفق هستند و خیلی پیچیده‌تر از دروس متداول درس خارج طرح مطلب می‌کنند.»

نباید از خاطر برد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بار‌ها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده‌اند که بر خلاف نوه و فرزندان دیگر مسئولین نظام بدون هیچ تشریفاتی، البته‌گاه با یک محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می‌پردازند. طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه‌ای فراگیر، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و مریدان خویش در همه نقاط ایران رسانده‌اند.

?

من نه انگشتر می‌خوام و نه ساعت و نه چیز دیگری!

دکتر غلامعلی حداد عادل پدر همسر سید مجتبی، درباره عروسی آقا مجتبی خامنه‌ای نکات مختلفی را در اشراق اندیشه گفته است ولی آن بخشی از عروسی ایشان که نشان از حساسیت این بزرگوار نسبت به داشتن زندگی ساده همانند پدر دارد این بخش از ماجراست: «قبل از خرید بازار پسر آقا گفت: «من نه انگش‌تر می‌خوام و نه ساعت و نه چیز دیگری.» آقا گفتند: خوب نیست. من هم گفتم: «حداقل یک حلقه بگیرند.» اما آقا فرمودند: «من یک انگش‌تر عقیق دارم که یکی برای من هدیه آورده، اگر دخترتان قبول می‌کند، من آن را به ایشان هدیه می‌دهم و ایشان هم به عنوان حلقه، به مجتبی هدیه دهد.»

قبول کردیم و انگش‌تر را گرفتیم و بعد به آقا مجتبی دادیم. کمی بزرگ بود. به یک انگشترسازی بردیم تا کوچکش کند و خرجش600تومان شد. خلاصه خرج حلقه­یداماد600تومان شد! »

?

توقعاتشان از یک رزمنده عادی هم کمتر بود

علی فضلی، از فرماندهان ارشد سپاه – فرمانده قرارگاه مرکزی راهیان نور ـ اما روایتش از مجتبی خامنه‌ای در–کتاب خورشید در جبهه این است: «توفیقی بود که مدتی را در لشگر سیدالشهدا محضر برادر بسیار بزرگوارم آقا «سید مجتبی» بودیم. ایشان مقطعی را که در لشگر سیدالشهدا بودند به من توصیه کردند که من را به عنوان آقای حسینی خطاب کنید، چون ما برای ادای تکلیف و برای انجام وظیفه به اینجا آمده‌ایم نه برای نام و عنوان و فخر فروشی. ویژگی‌های زیادی ما از ایشان در آن مدت دیدیم، توقعشان همانند یا کمتر از توقعاتی بود که سایر رزمندگان داشتند، هیچ‌گاه ندیدم چیزی بیشتر از دیگر رزمندگان بخواهد و یا حتی اشاره‌ای بکند، بلکه کمتر از آن را قانع بودند. سعی بر این داشتند که در جاهایی که امکان خطر بیشتری هست حضور داشته باشند و در مکان‌های امن تعیین شده نباشند. رفت و آمد و سرکشی به خط مقدم را همیشه جزو‌ مبنا‌ها و ملاک خودشان قرار می‌دادند، به موقع با بچه‌ها شوخی و مزاح هم می‌کردند، در مورد اقامه نماز یک ویژگی خاصی داشت، سعی داشت هنگامی که جماعت نبود نماز خود را در جاهای خلوت و تاریک که افراد کمتر حضور داشتند به جا آورد. ما آنجا چادرهای زیادی داشتیم، اما ایشان برای نماز و راز و نیاز، چادرهای پرت و دور را انتخاب می‌کرد. این حالت در طول مدتی که ایشان در لشگر بودند تکرار می‌شد و کار یک بار و دو بار نبود. بزرگواری خاصی در ایشان بود.»

شروع اتهامات سیاسی با فرضیه سازی‌های ساده‌ لوحانه

نام سید مجتی خامنه‌ای را اول بار مهدی کروبی در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری در عرصه سیاسی کشور مطرح نمود. وی در نامه‌ای خطاب به مقام معظم رهبری این گونه نوشت: «در عین حال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان [سید مجتبی خامنه‌ای] به نفع یکی از کاندیدا‌ها – که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایت‌ها به طرف فرد دیگر سرازیر شد – و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد. حضرتعالی به خوبی واقف هستید که دخالت‌های نسنجیده اطرافیان برخی از مقامات روحانی و سیاسی در سال‌های گذشته تبعات منفی فراوانی برای کشور و نظام داشته است و لذا اینجانب از سر اخلاص، احترام و دلسوزی از جنابعالی تقاضا می‌کنم اجازه ندهید تجربه دیگری به تجربه‌های تلخ گذشته اضافه شود.»

به رغم نگارش چنین نامه‌ای تا چهار سال بعد، آن هم پس از اعلام نتایج انتخابات دهم، بحثی به آن شکل درباره فعالیت‌های سیاسی سید مجتبی در محافل عمومی مطرح نگردید. روند حوادث، البته واهی بودن توهمات کروبی در حصر اطلاعاتی مقام معظم رهبری به دلیل یکنواختی محیط پیرامونی ایشان را به اثبات رسانید. بر فرض صحت خبر حضور و فعالیت سید مجتبی خامنه‌ای در ستاد یکی از کاندیدا‌ها _ که هیچ گونه تصویر یا گزارشی از آن تاکنون منعکس نشده است–صرف وجود نظر شخصی برای فرزندان یک شخصیت سیاسی عیب به حساب نیامده و خلاف قانون تلقی نمی‌شود مانند آنچه که درباره حمایت سید احمد و بیت امام از بنی صدر و میرحسین موسوی نقل می‌شود.

آغاز خط گسترده تخریب در تابستان88

با آغاز شورش‌های خیابانی حامیان کودتا، موارد دیگری نیز بر ضد سید مجتبی خامنه‌ای در سطح فضای مجازی مطرح گردید مانند دستور برخورد با اوباش توسط او و… که نیازی به بحث و بررسی آن به چشم نمی‌خورد. نکته اینجاست که به رغم طرح اتهامات اقتصادی و سیاسی بر ضد ایشان، شعار خاصی بر سر زبان پیاده نظام فتنه تکرار شد که وجود پشتوانه خاص و تحلیل استراتژیک پشت این نوع ماجرا‌ها را دور از باور نمی‌سازد.

از مالکیت ایرانسل تا فروش نفت قاچاق به انگلیس

بسیاری از مردم تا کنون این موضوع را شنیده‌اند که مقام معظم رهبری بر خلاف برخی شخصیت‌هایی که خود را تالی تلو ایشان می‌دانند فرزندان خویش را از هر نوع فعالیت اقتصادی بر حذر داشته‌اند. آیا این مسئله صحت ندارد؟!

نام برخی از کارخانه‌ها و شرکت‌ها نیز در افواه عموم به اسم این افراد ثبت گردیده و به عنوان مصادیق نفوذ و گستره خیزش‌های اقتصادی آنان بیان می‌گردد. با کشف تقلب! در انتخابات سال هشتاد و هشت، فعالیت‌ها و حتی مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه‌ای نیز به یک باره کشف گردید و بر سر زبان‌ها افتاد. برای اثبات این اتهامات، دو مصداق بیشتر از همه مطرح شد. یکی امتیاز خطوط ایرانسل بود.

با روی کار آمدن دولت نهم، دعواهای حقوقی بین وزارت ارتباطات با این شرکت نیز همواره در همین راستا تلقی می‌گردید. در جریان فتنه اخیر نیز استفاده گسترده آشوب طلبان از هزاران سیم کارت ارتباطی بی‌نام و نشان این شرکت برای دامن زدن به اغتشاشات، نام ایرانسل را در ردیف مته‌مان کودتای مخملی قرار داد. به منظور احترام به صاحبان این شرکت لازم می‌دانم توضیح دهم که هیچ اتهام اقتصادی یا سیاسی درباره ایرانسل تا کنون به اثبات نرسیده است.

اما اتهام دوم مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه‌ای، فروش نفت قاچاق به خانواده سلطنتی انگلستان بود. عظمت این اتهام دهان پرکن، توجه بسیاری را به خود جلب نمود. این روابط پر مفسده نیز از فردای اثبات تقلب! در انتخابات در فضای مجازی با آب و تاب روایت گردید. گذشته از منبع این خبر که در جای خود مورد بررسی قرار می‌گیرد، بسیاری از تحلیل گران بر این نکته اتفاق نظر داشتند با آن‌شناختی که از عمق خصومت دشمنان مقام معظم رهبری وجود دارد اگر کوچک‌ترین مدرکی در اثبات این نوع دعاوی در دست مدعیان بود امروز در کوره دهات‌های این مرز و بوم نیز می‌شد نسخه‌ای از آن را پیدا نمود!

حالا نوبت زندگی خانوادگی سید مجتبی است

شایعات درباره ایشان از هر جنس و نوعی که باشد دیگر خیلی متعجبمان نمی‌کند. شاید شنیده باشید که مجتبی خامنه‌ای به دلیل بدرفتاری با همسرش طلاق گرفته است. فرید حداد برادر همسر آقا مجتبی خامنه‌ای درباره خلق و خوی ایشان با همسرشان چنین می‌گوید: «ایشان اخلاقی‌ترین فردی است که من در طول عمرم دیده‌ام. در این13ـ12سالی که با ایشان هستم هیچ وقت صدای بلند یا کلمه‌ای خلاف ادب از وی نشنیده‌ام. هیچ وقت نشد که خواهرم از ایشان نزد ما گله کنند. هیچ زمان هم منزل آن‌ها خشک، تلخ و بی‌روح نبوده است. همانطور که می‌گوید و می‌خندد و با بچه‌ها و جوانان معاشرت می‌کند به‌‌ همان اندازه جدی، پر‌کار و پر‌تلاش و درسخوان است. معمولا تا دو سه نیمه شب مطالعه می‌کند. بسیار اهل مطالعات مذهبی و اخلاقی است. در به‌ کار بردن الفاظ و اظهار‌نظر در مورد اقوال و اعمال افراد بسیار دقیق است. در مورد بد‌ترین دشمنانش هم منصفانه حرف می‌زند.»

سفر از کشور صاحب دانش ناباروری به کشور بی‌دانش!

حداد عادل در ویژه برنامه همیشه بیدار در اصفهان به بخشی از شایعات پیرامون زندگی و شخصیت سید مجتبی خامنه‌ای، اشاره کرد: «در فتنه88گفتند یک کامیون حاوی شمش طلا متعلق به آقا مجتبی خامنه‌ای از کشور خارج شده است و در گمرک ترکیه متوقف شده، باید از خود بپرسیم چرا این حرف مطرح می‌شود؟ آن‌ها می‌خواهند بگویند ولایت فقیه هم مانند دیگران است و هدفشان جدایی ملت از ولایت است. گفته شد برای این‌که آقا مجتبی خامنه‌ای صاحب فرزند شود او و همسرش در یکی از بیمارستان‌های لندن یک میلیون پوند خرج کرده‌اند، ولی من به آن‌ها می‌گویم بچه آقا مجتبی، نوه بنده هم است و برای به دنیا آمدن نوه من نه کسی به خارج رفته نه پول زیادی خرج کرده است، نوه من در یکی از بیمارستان‌های تهران با مبلغ500هزار تومان به دنیا آمده و دکتر او هم همین خانم مرضیه وحید دستجردی بوده و پرونده این عمل هم در بیمارستان موجود است.»

درباره این خبر که سید مجتبی برای عمل به خارج از کشور سفر کرده باید بیشتر صحبت کرد. در کشوری که یکی از5کشور درمان نازایی در دنیا بوده است چگونه عقل سلیم به خود اجازه می‌دهد که اینگونه فکر کند رهبری فرزندش را برای معالجه به انگلستان فرستاده است. همچنین ذکر این نکته ضروری است که کشور انگلستان در درمان ناباروری هیچ تکنولوژی و دانش توسعه یافته‌ای ندارد و بسیاری و از کشورهای دیگر اروپایی در این مساله از انگلیس پیش‌تازترند این نکته این فرضیه را ذهن یقینی‌تر می‌کند که خالق این خبر اصلا به خود زحمت تحقیق درباره کشوری که می‌خواهد شایعه‌اش را بسازد نداده است یا اصلا به خود زحمت تحقیق درباره خبر را نداده است.

?

داستان طراحی شده دیگری که در کتاب خاطرات تازه منتشر شده پرویز ثابتی نفر دوم ساواک و بسیاری از رسانه های معارض جمهوری اسلامی نیز به آن پرداخته شده؛ ماجرای کانتینر طلایی است که توسط ترانزیت ترکیه کشف و مالکیت آن را با سید مجتبی خامنه­ای می­دانند. ثابتی و دیگر دوستان رسانه­ای­اش بدون توجه به فیلمی که دولت ترکیه مدعی است از کامیون حامل طلا و دلار متعلق به سید مجتبی در خاک ترکیه گرفته؛ مالکیت این طلاها را به عهده سید مجتبی می­داند در حالی که خود تلویزیون ترکیه صاحب اصلی این ثروت باد آورده را فردی به نام اسماعیل صفاریان معرفی می­کند، و اسناد و مدارک آن را هم در تلویزیون ملی ترکیه رو می­کند. حالا تلویزیون ترکیه از این کار چه نیتی را دنبال می­کند جای بحث در این مقال نیست ولی مساله جالب توجه جایی است که رسانه های غربی با عنایت به عدم دسترسی مردم عزیز کشورمان به اطلاعات صحیح اقدام به انتشار چنین اخباری می­کنند و می­دانند که با انتشار حجم وسیعی از اطلاعات نادرست و ناصواب بلاخره اگر نتوانند ذهنیت مردم را نسبت به رهبری و خانوادشان عوض کنند ولی می ­توانند آنها را دچار سوالات و شبهات ناجواب فراوان کنند که این خود مقدمه تغییر نگرش در افکار عمومی محسوب می­شود.

?

البته باید توجه داشت که برای انتقال میزان طلای ادعایی- 18?5 میلیارد دلار طلا – حداقل به 6 کامیون از نوعی که در عکس موجود است احتیاج است. ولی چرا در فیلم تلویزیونی فقط یک کامیون دیده می­شود و خود دولت ترکیه و پرویز ثابتی هم ادعای کشف یک کامیون را دارند جای تعجب دارد.

?

 

موافق، همراه یا گوینده؟!

علیرضا نوری‌زاده، روزنامه نگار و فعال سیاسی در لندن هم در سپتامبر2010چنین نوشت: «او [خامنه‌ای] مأموریت الهی دارد که اگر به سهولت تحقق آن می‌سّر نشد، آقازاده نجیب و لایق و صاحب کرامتش سید مجتبی و پس از او نوادگان و نتیجه‌ها و نبیره‌ها و ندیده‌ها… ولایت امر را در دست خواهند گرفت. در باب این مشکل که اگر قرار بود ولایت موروثی باشد که شاه را داشتیم و ولیعهدش اتفاقاً در بین مردم محبوبیت داشت و حداقل ریخت و قیافه و رفتار و منش و افکارش با انتظارات و خواستهای نسل جوان ایران هماهنگی دارد. در عین حال حسن آقای خمینی نیز هست که هم از سید مجتبی باهوش‌تر و درس خوانده‌تر است و اهالی ولایت اصلاحات نیز روابط بسیار نزدیکی با او دارند و هم قد و قامت و بر و روئی دارد که او را سر و گردنی از سید مجتبی بالا‌تر قرار می‌دهد.»

نگارنده به هیچ وجه قصد نسبت دادن این گونه حملات به فرزند رهبری را، به هیچ یک از جریانات سیاسی مخالف و بد سلیقه داخلی را ندارد ولی چرا آقای نوریزاده برای بالا بردن جایگاه و شانیت جریانی خاص در جبهه اصلاحات متوسل به تخریب چهره سید مجتبی می‌کند؟ آیا نمی‌توان برخی رگه‌های ترس و وهم خود ساخته را در این جریان دید. این احتمال شکل گرفته در ذهن نویسنده این سطور از اخبار عجیب و غریبی است که در این‌باره از بانیان جبهه داخلی معارضه با جمهوری اسلامی دریافت کرده است. در روزهای گرم تابستان88جناب محمد هاشمی در اقدامی عجیب در حرم امام رضا و در صحن گوهرشاد اقدام به صحبت خود جوش درباره اتفاقات پس از انتخابات کرده و عامل اصلی چنین پیشامدی را متوجه شخص سید مجتبی خامنه‌ای معرفی می‌کند. این اقدان عجیب در حالی صورت می‌گیرد که ایشان بدون ارائه هیچ سند مدرک و استدلال منطقی و عقلانی چنین حرکتی را به فرزند رهبری منصوب می‌داند.

مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت موسوم به اصلاحات و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ـ زندانی سیاسی ـ هم در دی ماه1390می‌نویسد: «مجتبی خامنه‌ای شخصا پیگیر پرونده من و همسرم است و قوه قضاییه و دیگران نقشی در این پرونده ندارند و تمامی فشارهای وارده به خانواده‌ ما خواست مستقیم مجتبی خامنه‌ای است.»

محسن مخملباف از فیلم سازان دهه60و70سینمای ایران که الان به کمپ معاندین انقلاب اسلامی پیوسته در یک داستان‌پردازی خیالی دیگر درباره سید مجتبی خامنه‌ای می‌نویسد: «او متولد1348 [است]. علاقه شخصی دومین فرزند [آیت‌لله] خامنه‌ای غیر از سیاست و اقتصاد به اسب سواری است. طوری که برای سوار شدن بر اسب مورد علاقه‌اش برای زمان‌هایی که در وکیل آباد مشهد است، اسب او را با هواپیما330به مشهد می‌برند… وصلت با فرزندان [آیت‌لله] خامنه-ای، نوعی مشارکت در قدرت ایران است. به همین سبب ازدواج ناشی از عشق اولیه، تقریبا در خانواده [آیت‌لله] خامنه‌ای منتفی است. مجتبی مدتی با همسرش بر سر بچه دار نشدن دچار اختلاف بود و حتی علاقمند بود تا زن دیگری را اختیار کند تا اینکه راه چاره معالجه در لندن تشخیص داده شد.»

فروزانفر یکی از نوه‌های خواهر رهبری که با افتخار خود را از براندازان نظام اسلامی معرفی می‌کند در مصاحبه با نیک آهنگ کوثر یکی دیگر از فراریان مقیم خارج درباره نوشته‌های مخملباف می‌گوید: «چیزهایی که اعلام کرده بودند، تعداد اسب‌ها و دارایی‌هایی که گفته بودند، هیچ ارجاعی نداده بودند. من می‌توانم با تخیل خودم چیزهایی را در مورد آقای هاشمی رفسنجانی بنویسم. خود من در طول بیست سال، این ابعاد را ندیده بودم. انتقادم هم در آن مقطع به گزارش آقای مخملباف این بود که چنین گزارش‌هایی به پتانسیل جنبش سبز آسیب وارد می‌کنند.…آن شکل بچه‌گانه‌ای که اقای مخملباف لیست کرده بود دانه دانه… لیست عصاهای آقای خامنه‌ای را گذاشتند و یکی یکی قیمت‌گذاری کردند. فضا را به این سمت بردن ما را به جایی نمی‌برد.»

سکوت رسانه‌ای در مقابل هجمه توپ‌خانه‌ای

حجت الاسلام بجانی در جلسه هم اندیشی جوانان حزب اللهی در پاسخ به سئوالی در مورد فرزند دوم مقام معظم رهبری، با انتقاد از کوتاهی خواص گفت: هجمه به آقا مجتبی فقط برای ضربه زدن به ولایت است. دشمنان برای از پای در آوردن خیالی خود می‌خواهند ایشان (سید مجتبی) را در زیر خمپاره‌های جنگ نرم قطعه قطعه کنند.

جریان انحرافی نیز آغاز گر این مرحله از فتنه است. سال88نام سید مجتبی در بخشی از فتنه‌ها برای هجمه مورد تخریب قرار می‌گرفت اما در این فتنه که از بهارش پیداست در تیررس هجمه‌های ناجوانمردانه قرار داده‌اند.

من نمی‌دانم چرا برخی از بزرگان ساکتند؟ این خود بخشی از فتنه92است اول فتنه با این همه از ساکتین فتنه؟ آیا باید حضرت آقا چیزی بگویند؟ دشمن توپخانه خود را دقیقا متوجه سید مجتبی خامنه‌ای کرده است. صدای آمریکا، بی‌بی سی، من و تو، منافقین و ده‌ها شبکه ماهواره‌ای دیگر خمپاره انداز‌ها و توپخانه‌هایشان ایشان را می‌زنند و ما نظاره گریم؟ آنان آنقدر حرفه‌ای عمل کرده‌اند که برخی‌ها نیز تحت تاثیر قرار گرفته‌اند.


?.نویسنده و محقق:کیوان گیتی نژاد-حیدری


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 101/1/23:: 4:4 عصر     |     () نظر

گوشه ای از زندگی سردار تنگه احد شهید مرتضی جاویدی

شهید صیاد شیرازی«در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیدم، فقط یک بار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید، و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی، یا همان اشلو معروف»

برای مشاهده عکس با کیفیت روی آن کلیک کنید

شهید مرتضی جاویدی

 

شهید مرتضی جاویدی در تیرماه سال 1337در روستای جلیان فسا دریک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و درحال و هوای صمیمی روستا پرورش یافت . همزمان با تحصیل به کارهای مختلفی چون دامپروری و کشاورزی مشغول گردید تا بدینوسیله علاوه بر تأمین هزینه تحصیل به امرار معاش خانواده کمک نماید. وی تحصیلات خود را در سال 1356 با مدرک دیپلم تجربی با موفقیت به پایان رساند.
شهید جاویدی که برحسب دستور امام خمینی(ره) مبنی بر ترک پادگان ها از خدمت سربازی در رژیم ستم شاهی امتناع ورزید ،پس از پیروزی انقلاب با انگیزه ای متعالی به جمع آفتابی پاسداران پیوست و به عضویت این نهاد مردمی در آمد.
شهید جاویدی همیشه خود را سرباز و یک بسیجی کوچک می دانست . هرگاه از مسئولیت وی درجبهه سوال می شد باکمال فروتنی جواب می داد : فقط یک خدمتگزارم و اینکه سرباز امام زمان هستم و بسیار خوشحالم.
»از سمت چپ نفردوم شهید جاویدی و نفر سوم سردار علی نجفی

شهید جاویدی مدتی را در جبهه ی غرب و کردستان به مبارزه با گروهکهای مزدور گزراند. پس از شروع جنگ تحمیلی به خوزستان رفت و عاشقانه در عملیاهای مختلف از جمله :فتح المبین ،بیت المقدس ،رمضان ، والفجر 1 و 2 و 8 ، خیبر ، بدر و کربلای 4 و 5 شرکت کرد و حماسه آفرید. شهید جاویدی مدتها فرماندهی گردان همیشه پیروز فجر از تیپ المهدی (عج ) را برعهده داشت یاران همرزم او هرگز
خاطره رشادت ها و حماسه های شهیدمرتضی جاویدی را ازیاد نخواهندبرد .
پیکر مطهر و نورانی این سرباز سلحشور به دفعات آماج تیر قرارگرفت.
»آیت الله حائری شیرازی، شهید میثمی و شهید جاویدی

شهید جاویدی پس از عملیات والفجر 2 به دیدار امام (ره) افتخار یافت وحضرت امام(ره) نیز او را مورد لطف و مهر قرار داده وپیشانی بلندش را بوسید مرتضی در این دیدار از امام خواست تا برای شهادتش دعا کند.
روح سراسر اشتیاق شهید سرانجام در هشت بهمن 65 در ازدحام زخم و آتش ،قفس خاکی تن را گشود و عاشقانه بسوی میعاد گاه ابدی به پرواز در آمد.
عملیات کربلای 5 یادمان پرواز این عاشق واصل را در دل خود جای داده است. خط شلمچه شقایق زارخون این شهید وصدها شهید گلگون کفنی است که عاشقانه در آسمان لاجوردی جنوب به پرواز در آمدند.
» سرداران شهید جاویدی، بدیهی و اسلامی
بخشی از وصیت نامه شهید:
«نمیدانم من چکار کرده ام که شهید نمیشوم شایدقلبم سیاه است. خدارحمت کند حاج محمود ستوده را ،وقتی باهم صحبت میکردیم می گفتیم اگر جنگ تمام شود ما زنده باشیم چکار کنیم ؟ واقعاّنمی شود زندگی کرد و به صورت خانواده های شهدا نگاه کرد...
و این جاست که ما و جاماندگان از قافله نور باید بگوییم خوشابه حال آنان که با شهادت رفتنند.»(1)
خاطرات:
آرزوی شهادت
گرما گرم عملیات وافجر 8 بود که در میان نخلستان فاو در راس البیشه ، مرتضی را با یکی دیگر از بچه های گردان دیدم. با دیدن لباس های خونی من ، جا خورد. فکر کرد زخمی شده ام ، اما به او اطمینان دادم که خون مجروحی است که حمل کرده ام. احوالش را گرفتم با شوق گفت :"دوست دارم از این دنیای خاکی جدا و به دوستانم شهیدم ملحق شوم."
گفتم برادر ، خداوند شما را نگه داشته است تا همچنان به اسلام خدمت کنی.
گفت : شاید ، ولی دوستانم از من جلو زده اند و به سعادت ابدی رسیده اند و ما همچنان سردر گم در این دنیای خاکی بایستی نفس بکشیم و راه برویم و زندگی کنیم. از خداوند متعال میخواهم هر چه زودتر شهادت را نصیبم کند.
فهمیدم که دیگر مرتضی در این دنیا جایی ندارد و دیر یا زود به دوستان شهیدش ، به حاج محمود ستوده ، جلیل و حسین اسلامی و کیهان پور و دیگر شهدای لشکر میپیوندد.
عملیات کربلای 4 من به اسارت در امدم و چندی بعد در زندان های بعثی خبر شهادت مرتضی را شنیدم ، چه روزگار سختی بود اسارت و سخت تر از آن این فکر که دیگر برادرم را نخواهم دید..(2)

لباس عراقی
داخل کیفش یک دست لباس نظامی عراقی پر از جای ترکش و خون خشک داشت! گفتم این لباس به چه کار تو می آید؟ گفت :" من با این لباس کارهای بزرگی انجام میدهم."
عکسی را نشانم داد که با لباس و کلاه عراقی در یک جیپ غنیمتی نشسته بود ، تعریف میکرد:"من با همین لباس ،چند بار به داخل عراقی ها رفتم و با آنها نان و ماست خوردم! با این جیپ هم با بچه ها در منطقه گشت میزنیم.این جیپ را هم از خودشان گرفتم."
حتی از دوستانش شنیدم در همین شناسایی ها مخفیانه خود را به کربلا رسانده بود!(3)
»شهید مرتضی جاویدی در کنار شهید صیاد شیرازی

کتاب "تپه جاویدی و راز اشلو" درباره شهید جاویدی به عنوان یکی از آثار فاخر حوزه دفاع مقدس به قلم اکبر صحرایی شناخته شده است.این اثر در خصوص تنها شهیدی که امام پیشانی او را بوسیده است.
جمله معروف صیاد شیرازی درباره شهید در کتاب تپه جاویدی و راز اشلو آمده است: « در تمام دورانی که همراه رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیدم، فقط یک بار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش گرفت و پیشانی اش را بوسید، و آن کسی نبود جز شهید مرتضی جاویدی، یا همان اشلو معروف»
»شهیدان صیاد شیرازی، جلیل اسلامی و مرتضی جاویدی
 
مزار شریف سردار مرتضی جاویدی، در کنار بقعه امام زاده سید شمس الدین در روستاهای جلیان است که 25 کیلومتر با فسا فاصله دارد .

این شهید والامقام، کسی است که سردار عزیزمان حاج قاسم سلیمانی را از مهلکه در اورد .

درعملیات کربلای 5، وقتی «قاسم سلیمانی» فرمانده لشکر 41 ثارالله در محاصره ی دشمن گیرمی‌کند، بنابه تصمیم سردار اسدی فرمانده لشکر المهدی، مرتضی جاویدی فرمانده گردان فجر لشکر المهدی، به کمک وی می شتابد.

او به همراه نیروهایش، خود را به پشت نهر جاسم در محدوده‌ی پنج ضلعی می‌رساند. با نیروهای عراقی درگیر می‌شود، محاصره‌ی آنها را شکسته و دشمنان را به عقب می راند، تا بچه‌های لشکر ثارالله از محاصره‌ی دشمن بیرون بیایند.

شهید مرتضی جاویدی

منبع: سلام فسا و جام نیوز

زندگی نامه حجه الاسلام دکتر سید حسن عاملی

در 15 خرداد سال 1341 در یکی از محلات قدیمی اردبیل(محله محمدیه) و درخاندانی از خوشنام ترین سادات منطقه، از تبار سادات جبل عامل، که در زمان حکومت صفویه، جهت تصدی امر قضا از لبنان به ایران مهاجرت و منطقه ای بنام «کلخوران» واقع در حومه شهرستان اردبیل را که از کانون های اصلی تشیع و مجمع بزرگان عرفا، زادگاه و مدفن شیخ جبرائیل و مولد مؤسس خاندان صفوی بوده، برای سکونت برگزیدند، کودکی دیده به جهان گشود که وی را «سید حسن» نام نهادند.

در کتاب «الهجرة العاملیة فی الدورة الصفویة » نوشته جعفر مهاجر، اول مهاجر این سلسله مرقوم است، در این چند قرن، مجتهدین عالی شأن از این خاندان در منطقه ظهور کرده اند و برخی مانند سید حسین مجتهد، ریاست مطلقه منطقه را عهده دار بوده است. در قرون اخیر نیز اعاظمی چون آیت الله میرصالح مجتهد مبرور، آیت الله سید محی الدین یونسی، آیت الله سید حبیب الله موسوی اطهاری، العلم الحجة سیدمحمد تقی انواری، آیت الله سید یونس یونسی و... هر کدام در مقاطعی عهده دار هدایت عامه، تمشیت امور خلق و بعضاً مرجعیت مسلم تقلید آنها بوده اند مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی درباره اصالت نسب سادات کلخوران فرموده اند: ایشان اصحّ سادات آذربایجانند، حسباً و نسباً.

والد وی که اینک رخ در نقاب خاک کشیده است از کسبه جزء بازار اردبیل و مشتهر به دیانت و مورد احترام خاص و عام بود و والده اش که او نیز از تبار سادات جبل عامل است، در زهد و تهجّد زبانزد است.

تحصیلات

سید حسن پس از پشت سر گذاردن دوران کودکی، به رسم خانواده های متدین که عموماً فرزندان خود را به مدرسه «جعفری اسلامی» گسیل می نمودند وارد همان مدرسه شد و مقاطع تحصیلی پیش دبیرستانی را در مدارس جعفری اسلامی و سپس مقطع متوسطه را در هنرستان فنی گذراند.

دوران نوجوانی عمدتاً با حضور مداوم در محافل وعظ و تفسیر و استفاضه از ارزنده ترین خطبای منطقه، که با حضور همزمان چندین عالم وارسته، از مقاطع طلائی درخشش روحانیت در اردبیل بود، سپری شد.

اوان جوانی با حرکت خروشنده مردم مسلمان ایران و نهضت امام خمینی(ره)، مصادف شد و وی از پیشگامان مبارزه و جزو فعالترین عناصر جوان انقلابی گردید.

هجرت به قم

اندیشه دیرین پیوستن به سلک روحانیت و دوام وظیفه اجدادی با پیروزی انقلاب اسلامی، بر رغبت ایشان برای عزیمت به حوزه علمیه قم، افزود تا سرانجام در آغازین ماه سال تحصیلی 1360 و پس از اندک مدت تدریس در روستاهای پیرامون اردبیل، وارد حوزه مقدسه قم شد. سال شصت را باید پر رونق ترین سال حوزه مقدسه قم از حیث استقبال و اظهار علاقه جوانان به تحصیل علوم اهل بیت علیهم السلام، نامید به طوری که امکان جذب در نظام رسمی حوزه برای وی فراهم نیامد و با عنایت ویژه مرحوم آیت الله شیخ مصطفی نورانی اردبیلی، نماینده فقید مردم استان اردبیل در مجلس خبرگان، در حجره ای در مدرسه مؤمنیه در کنار بیت مرحوم آیت الله العظمی بهاء الدینی(ره)، اقامت گزید، مجاورت معظم له فرصت مغتنمی گردید برای حضور منظم در نمازهای جماعت و بهره مندی از مواعظ و درس اخلاق آن مرحوم.

دهه شصت و هفتاد اوج هنرنمایی استاد مسلم، مرحوم مدرس افغانی در عرصه تدریس ادبیات در حوزه قم بود و صد البته فراگیری جدی مبانی ادبیات عرب پیش نیاز ورود عالمانه در دیگر مباحث و دروس حوزوی است، لذا حضور مشتاقانه سید حسن در حلقه درسی ایشان همراه با تدریس مقاطع پایین تر برای طلاب جوان تر، توجهاً به سابقه تحصیل مقدمات تا سطح معالم، در مدرسه میرزا علی اکبر(ره) اردبیل در کنار تحصیلات دبیرستانی، غنیمتی بود که به رغم مرارت های آن برهه، همواره به حلاوت یاد می شود، اما این ملازمت مساوی با کنار ماندن از نظام رسمی حوزوی بود که باعث شد مدتهای مدیدی با دشوارترین شرائط اقتصادی و انواع ناملایمات دست و پنجه نرم کند و از سر مناعت، وضعیت را از قریب و بعید کتمان نماید.

شرح لمعتین را در محضر آیات، مرحوم اشتهاردی و راستی کاشانی و اصول فقه را در حلقه تدریس استاد صالحی گذراند و در مقطع سطح از حضور حضرات آیات پایانی، اعتمادی و مدرسی بهره فراوان اندوخت. درس خارج فقه با استفاضه از محضر آیت الله مکارم شیرازی و خارج اصول از محضر آیت الله جعفر سبحانی، آغاز شد، مدتی نیز از خارج فقه مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی و بالاخره حدود هشت سال از اصول آیت الله وحید خراسانی و فقه آیت الله شیخ جواد تبریزی و همزمان تفسیر آیت الله جوادی آملی حظّ وافر برد، حضور در محفل اخلاقی بزرگان نظیر مرحوم اشتهاردی و مظاهری، به ویژه علمین حجتین... احمدی میانجی و پهلوانی از دوران بسیار پربرکت تحصیلات وی در حوزه مقدسه قم می باشد.

ضمن تحصیل در حوزه و در کنار آن، تحصیلات رسمی دانشگاهی را نیز پی گرفت و موفق به دریافت گواهینامه فوق لیسانس در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی – با رتبه اول کشوری – از دانشگاه تهران، گردید و سپس مقطع دکتری را با تدوین پایان نامه ای در زمینه «تأثیر متقابل عقد و شرط» زیر نظر اساتید مبرز من جمله استاد دکتر ابوالقاسم گرجی، آیت الله سید محمد موسوی بجنوردی و دکتر علیرضا فیض، به اتمام رساند.

ورود ایشان در سال 1360 به حوزه قم، همزمان بود با دوران دفاع مقدس، لذا حدود یکسال و به دفعات، توفیق حضور در جبهه های جنگ را داشته و ده ها رزمنده سرافراز از حلقه درس اخلاق وی عازم میدان های نبرد گردیدند که امروزه نام و آوازه شان در دفتر دلاوران و شهیدان جنگ تحمیلی زینت تاریخ سراسر افتخار این مرز و بوم است.

تبلیغ

از اوان طلبگی، با عنایت به نعمت بیان خدادادی و تسلط ذاتی به فن خطابه، در کنار تحصیل، به امر تبلیغ اهتمام ورزیده و عمق مفاهیم و غنای مطالب، همراه مشی مبتنی بر رواداری در معرکه جهت گیری های مختلف و متفاوت سیاسی و نگاه برابر به جریانات سیاسی داخل نظام، سلوک فروتنانه با پشتوانه ای متین از اعتبار اسلاف و اکابر سادات کلخوران- که پیشتر از آن یاد شد- پایگاه معنوی و نفوذ کلام کم نظیری برای وی فراهم ساخته است. نزدیک سی سال، بلا انقطاع، بیانات ایشان در قدیمی ترین مساجد اردبیل با استقبال شورانگیز و بلکه همواره با ازدحام طبقات مختلف مردم، به ویژه نسل جوان، مواجه است.

علاوه بر اردبیل، دامنه برنامه های سخنرانی وی در تبریز و بسیاری از شهرهای استان اردبیل و آذربایجان شرقی و گاهی تا استان های دور دست چون چهارمحال بختیاری گسترده است، گرچه پس از تصدی مسئولیت خطیر امامت جمعه اردبیل، نظم گذشته را ندارد اما کما کان در فرصت هایی که دست می دهد، برقرار است.

آثار صوتی و تصویری وی در بسیاری از مناطق قفقاز، بخصوص در جمهوری آذربایجان، گرجستان و داغستان، به رغم برخی محدودیت ها، دست به دست می گردد، به طوری که قاطبه مرزنشینان مجاور استان اردبیل، ضمن تعقیب منظم خطبه های نمازجمعه، برخی آداب مذهبی، از جمله احیاء لیالی قدر ماه مبارک رمضان را، با دریافت زنده از صدا و سیمای مرکز اردبیل، برگزار می کنند و نمازهای جمعه اردبیل در اغلب هفته ها پذیرای میهمانان و علاقه مندانی از جمهوری آذربایجان است.

تدریس

موقعیت هموار برای درس و بحث و تدریس، منتهای مطلوب برای هر اهل علم است، در سال 67 ایشان رسماً برای همکاری در مدارس شورای مدیریت، دعوت و بعد از چند سال در مدارس مرکز جهانی علوم اسلامی، در متون ادبی، منطق، فقه، اصول و اخلاق کلاسیک، مشغول تدریس گردید و اخیراً عضویت هیأت علمی مرکز یاد شده و مدیریت گروه اخلاق در همان مرکز را احراز نموده و با پیشنهاد مدیریت گروه فقه نیز مواجه بود تدریس اخلاق عمومی و کلاسیک بطور منظم در مدارس مرکز جهانی علوم اسلامی و مدارس طلاب ایرانی و نیز همکاری با مرکز تخصصی تبلیغ ادامه داشته و ضمن عضویت در لجنه ادب عربی حوزه علمیه قم، مشغول تألیف کتاب درسی ادبیات برای حوزه های علمیه بود در هر حال اشتغال به تدریس در سطوح مختلف به مدت 14 سال از بهترین توفیقات ایشان در حوزه علمیه قم بوده است.

امامت جمعه

پس از ضایعه درگذشت مرحوم آیت الله مروج،نماینده حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب در استان و امام جمعه اردبیل، با سلوک منحصر به فرد و موقعیت ممتاز و منزلت ویژه آن مرحوم در میان طبقات مختلف و در پی تصدی موقت این مسئولیت توسط یکی از فضلای حوزه قم، مردم استان از حضرات آیات موسوی اردبیلی و مشگینی، به خصوص به لحاظ خدمات فکری و تبلیغی و انس طولانی آن بزرگواران با مؤمنین، انتظار داشتند کسی از سوی ایشان به منظور تصدی امر نمایندگی مقام معظم رهبری در استان، معرفی شود، علی هذا حجه الاسلام و المسلمین حاج سید حسن عاملی از ناحیه مشارالیهما به محضر معظم له برای این مهم پیشنهاد گردید، لکن وی به دلایل عدیده از قبول این امر، اجتناب و شخصاً فضلای دیگری را بدین امر معرفی نمود تعلیل عمده وی، احراز تعین در قبول این گونه مسئولیت ها بود و تدریس، تحقیق و تبلیغ را بر همه اموری که بنحوی قرین امور اجرائی است، ترجیح می داد و در این باب همواره به سفارش استاد خود، مرحوم آیت الله میانجی تمسک می نمود که »هر کس سراغ ریاست- به مفهوم ورود در عرصه سراسر مشقت مدیریت اجتماعی- برود، هوس است و اگر بالضروره، ریاست- به مفهوم مرقوم- به سراغ وی آید و از پذیرفتن آن استنکاف ورزد، نیز، هوس است».

پیرامون قضیه انتخاب خود به مسئولیت نمایندگی در استان و امامت جمعه اردبیل می گویند: خدمت آقای گلپایگانی، رئیس دفتر محترم رهبر عزیز انقلاب که به قم تشریف آورده بودند، عرض کردم: حضرت عالی از حضور مقام معظم رهبری بخواهید اعتذار اینجانب را به جهت عدم احراز «تعین» در قبول این مسئولیت، بپذیرند، آقای گلپایگانی با تأکید بر حصول و تدریس «تعین» زمینه تشرف به حضور مقام منیع رهبری را فراهم نمودند تا به تکلیف شخص ایشان، موضوع حتمیت یابد.

در شرف یابی خدمت مقام معظم رهبری عرض کردم، مناسب است فردی از علمای کهنسال منطقه انتخاب شود، به ویژه اینکه اینجانب تاکنون از امور مدیریتی و سیاسی کنار بوده ام، اما ایشان ضمن قرائت اظهارات مکتوب حضرات آیات اردبیلی و مشگینی درباره حقیر، همراه با مطایبه سن «اربعین» برای تصدی مهام امور اشاره فرمودند و این مسئولیت بسیار سنگین را به عهده حقیر گذاشتند.

بدین سان ایشان حوزه فعال درس خود در مقطع «سطح» را تعطیل و عش آل محمد و بوستان اهل علم، شهر مقدس قم را ترک و جهت ادای دین به خطه اردبیل عزیمت نمودند و اینک قریب هفت سال است در سنگر امامت جمعه و نمایندگی ولی فقیه در استان ایفای وظیفه می نماید.

خبرگان

از آنجائی که مرحوم آیت الله مروج علاوه بر امامت جمعه نمایندگی مردم استان در مجلس خبرگان رهبری را نیز عهده دار بودند، لذا با فقدان آن مرحوم لازم بود در اولین انتخابات، جایگزین ایشان در مجلس خبرگان، برگزیده شود، بالطبع توجه مردم به حجت الاسلام و المسلمین سید حسن عاملی معطوف بود، مع الوصف یکبار بعد از درگذشت آیت الله مروج از حضور در انتخابات سر باز زد، بار دوم بنا بر اصرار امناء و مؤمنین، اعلام آمادگی نمود، اما به جهت فقدان رقیب انتخاباتی و بنا به ضرورت رعایت احترام رأی مردم از نامزدی انصراف داد، اما بار سوم، حضور در عرصه انتخابات خبرگان اجتناب ناپذیر بود.

لذا دوره چهارم انتخابات به منظور گزینش دو تن نماینده مردم استان در مجلس خبرگان، این بار با نامزدی چهار تن از حوزه انتخابی استان اردبیل برگزار گردید، علی رغم سنت جاری در انتخاب نمایندگان رهبری در مراکز استان ها که معمولاً شرط «اجتهاد» نیز لحاظ می گردد، هنگام نامزدی برای انتخابات مجلس خبرگان، شورای نگهبان وی را جهت امتحان کتبی و سپس اختبار شفاهی فرا خواند که مراتب صلاحیت وی، وفق معیارهای شورای نگهبان احراز و با کسب بالاترین تعداد رأی و نیز بالاترین شرکت کننده در تمام انتخابات تاریخ استان، یعنی حدود پانصد هزار رأی از حدود ششصد هزار آراء مأخوذه، به نمایندگی مردم استان اردبیل در مجلس خبرگان رهبری، برگزیده شد.

خدمات

به محض انتخاب به عنوان نماینده رهبری در استان و امامت جمعه اردبیل، با توجه به شناخت عمیق از روحیات اقشار مختلف و مشکلات منطقه، بخصوص مشکلات عدیده حوزه های علمیه و سازمان روحانیت، اهتمام جدی خود را در حد وسع و ظرفیت منطقه، در رفع آنها مبذول داشت، اولین گام در تقویت پایه های حوزه های علمیه استان را با آغاز مجموعه ای تحت عنوان «مدینه العلم» مشتمل بر سی و شش واحد مسکونی و کتابخانه ای عظیم برداشت، احداث مهمان سرائی بزرگ برای حوزه علمیه که در طول سال بخصوص در نیمه اول سال، به لحاظ شرایط کم نظیر جغرافیایی و میزبانی بزرگان علماء و اساتید حوزه ها و با توجه به برکات جانبی ناشی از حضور ایشان، در عین حال موهبت عظیمی برای مردم عزیز منطقه و حوزه های استان و موجب ارتقاء فرهنگ عمومی می باشد، از مساعی ایشان است.

- تاسیس حوزه علمیه خواهران اردبیل

- تاسیس حوزه علمیه خواهران شهرستان خلخال

- تاسیس حوزه علمیه سفیران هدایت

- تأسیس موسسه امدادی میثاق که از از استثنائی ترین مؤسسات امداد رسانی در منطقه بوده و آثار بسیار فراوانی را با وثوق و اقبال ویژه مردم شاهد است و عمدتاً در امر گاز رسانی و آبرسانی به خانواده های محروم، تهیه لوازم گاز سوز استاندارد، تامین جهیزیه، تهیه منازل استیجاری برای خانواده های فاقد مسکن، فعال بوده و غالبا بستگان اموات، بجای اطعام و احسانات مشابه برای اقدامات پیش گفته، تشویق می شوند.

تجدید بنای قدیمی ترین مدرسه علمیه «صالحیه» با نمای سنتی و اسلوب جدید داخلی، پشتیبانی مالی و معنوی حوزه های علمیه با جذب اساتید زبده و تمهید و تجهیز مدارس وتامین بخش اعظمی از نیازهای مالی طلاب و تکریم خاص علمای مستمند در حد مقدورات و قیام به برخی از اقدامات دیگری که زمینه تحصیل تا پایه دهم را به سهولت برای طلاب علوم دینی در مرکز استان فراهم می سازد است و امید می رود، روند جاری، حوزه های علمیه اردبیل را به جایگاه شایسته خود نظیر آنچه در گذشته بوده، برساند.

به علاوه راه اندازی جریان مستمر و مؤثر فرهنگی و تربیتی، به ویژه در حوزه های رفتار فردی و اجتماعی که لزوماً در ذیل تیترها و عناوین مشخص نمی گنجد، من جمله حفظ و تحکیم روابط با پیشکسوتان مبارزه و مجاهدان دوران دفاع مقدس، تکریم بزرگان، تعظیم ارباب صناعت، معرفت، فرهنگ و هنر، بذل توجه جدی به جوانان و مشکلات عدیده دامن گیر آنان، دست کم با اطلاق و اظهار محبت و توجه به ضرورت پرهیز از روند ناصحیح آمارسازی و ارقام پردازی در عرصه اخلاق عمومی و فرهنگ اجتماعی و علائق دینی و تنظیم روابط با اقشار مختلف، موافق انتظارات و توقعاتی که به روال گذشته و به طور سنتی، از روحانیت می رود با پافشاری به ساده زیستی و حفظ زی طلبگی، اهتمام به غنای خطبه ها و خطابه ها و تلاش در تربیت نسل مهذب و استفاده از ظرفیت های شورای فرهنگ عمومی که ریاست آن را در هر استان، نماینده ولی فقیه عهده دار است، به نحوی که شورای فرهنگ عمومی استان اردبیل در سال 87 در زمره مراتب نخستین کشوری، ارزیابی و در نشست ائمه جمعه سراسر کشور مورد تشویق قرار گرفت.

اصرار در انتقال کاستی ها و کژی ها و انتظارات بی پایان و توقعات بیکران و صد البته بحق جامعه، اعم از عامه مردم و مدیران از روحانیت، خصوصاً از نماینده رهبری در مراکز استان ها، پافشاری بر طرح بی واسطه و مستقیم مشکلات اجتماعی، قضائی، سیاسی، معیشتی و حتی فردی و خانوادگی در کنار اشکالات ساختاری در بسیاری از ارکان مدیریت کشوری، به مفهوم گسترده آن، بعضاً به تصور اختیارت و امکانات نامحدود نمایندگان رهبری، کمترین واکنش ممکن، استماع دقیق،اظهار همدلی، همدردی و دلجویی است و این به تنهایی برای اشغال همه اوقات و فرسودن همه توانایی ها کافی است و مالاً زمینه پرداختن به مقوله تحقیق و تتبع را که از اصلی ترین وظایف روحانیت است، از میان می برد.

تالیفات

مع الوصف ایشان از تلاش در عرصه پژوهش باز نمانده و در کنار تدریس، کتب و مقالات متعددی را به ساحت دانش و اندیشه ورزی، تقدیم نموده که از جمله می توان به کتاب «سّر اوزان در حدیث و قرآن» اشاره نمود که بنا به در خواست حوزه علمیه قم، به عنوان کتاب درسی تهیه گردیده است و نوشتاری مبسوط در باب«تأثیر متقابل عقد و شرط» و تحقیقی بدیع در باب «اجزاء» و دهها جزوات، حاوی مباحث اخلاقی که بارها توسط نهادهای مردمی در اردبیل و بسیاری از استان ها و گاهی در گستره کشوری، چاپ و توزیع گردیده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 100/9/7:: 12:48 عصر     |     () نظر

الله اکبر خامنه ای رهبر


با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با این مرکز.


در باره ولایت فقها- به یک اعتبار- از دو زاویه می توان بحث نمود:


یکی اصل ولایت فقیه.


دوم قلمرو آن که از آن به عنوان ولایت مطلقه و ولایت مقیده یاد می شود .


فقها درباره اصل ولایت فقیه اختلاف ندارند. اختلاف  آنان در باره قلمرو ولایت فقیه می باشد

الله اکبر خامنه ای رهبر

که در باره قلمرو ولایت فقیه, دو دیدگاه اساسى وجود دارد:


دیدگاهى که قلمرو ولایت فقیه را بسان قلمرو حکومت پیامبر و امامان معصوم(ع) گسترده مى داند

. بر این باور است که ولیّ فقیه, در تدبیر و اداره کشور و در تمام امور اجتماعی مردم, حقّ دخالت و تصمیم گیرى دارد.



از این ولایت به عنوان ولایت مطلقه و ولایت عامه یاد می شود.


این ولایت مطلق اولاً طبق مصالح عمومی جامعه است .

الله اکبر خامنه ای رهبر
ثانیاً باید جنبه اجتماعی داشته باشد. بر این اساس ولایت مطلقه فقیه در تمام شئون مانند ولایت معصوم نیست؛


زیرا امام معصوم علاوه بر ولایت در امور اجتماعی، در امور شخصی مردم نیز ولایت داشتند؛


بنابراین منظور از ولایت مطلق آنان مانند ولایت معصوم است، در امور حکومت و امور اجتماعی.

الله اکبر خامنه ای رهبر


طیف وسیعی از فقهای پیشین و متاخرین طرفدار این مبنا می باشند، از جمله امام خمینی می فرماید :


تمام اختیاراتی که پیامبر و امامان داشته‌اند، فقیه جامع الشرائط نیز دارا می‌باشد.(1) تمامی دلایلی را که

برای اثبات امامت پس از دوران عهد رسالت آورده‌اند، درباره ولایت فقیه در دوران غیبت جاری است.


الله اکبر خامنه ای رهبر


عمده ترین دلیل ضرورت وجود کسانی است که ضمانت اجرایی را عهده دار باشند، ‌زیرا احکام انتظامی اسلام



خصوص عهد رسالت یا عهد حضور نیست. بایستی همان گونه که حاکمیت این احکام تداوم دارد، مسئولیت اجرایی آن نیز تداوم داشته باشد .


قیه عادل شایسته ترین افراد برای عهده دار شدن آن می‌باشد.(2)


الله اکبر خامنه ای رهبر


این گفتار امام درباره ولایت مطلقه فقیه همان است که فقهای بزرگ و نامی شیعه قرن‌ها پیش گفته‌اند. از روزگاری



که فقه شیعه تدوین یافت، ولایت فقیه مطرح گردید . مسئولیت اجرایی احکام انتظامی اسلامی را بر عهده فقهای جامع الشرائط دانستند.


قها این مسئله را در ابواب مختلف فقه از جمله در کتاب جهاد، کتاب امر به معروف، کتاب حدود و قصاص و غیره مطرح کرده‌اند. ا

الله اکبر خامنه ای رهبر


ز جمله مرحوم شیخ مفید (متوفای سال 413) در کتاب «المقنعه» در باب امر به معروف و نهی از منکر فرموده است:


اجرای حدود و احکام انتظامی اسلام وظیفه حاکم اسلام است که از جانب خداوند منصوب گردیده، منظور از

الله اکبر خامنه ای رهبر


حاکم اسلام، ائمه یا کسانی که از جانب ایشان منصوب گردیده‌اند، می‌باشند . امامان نیز این امر را به


فقهای شیعه تفویض کرده‌اند تا در صورت امکان، مسئولیت اجرایی آن را بر عهده گیرند.(3)


حمزه بن عبدالعزیز دیلمی معروف به سلاّر (متوفای سال 448) در کتاب فقهی خود به نام «مراسم» می‌نویسد:

الله اکبر خامنه ای رهبر

امام و پیشوای شیعه اجرای احکام انتظامی را به فقها واگذار نموده و به عموم شیعیان دستور داده‌اند تا از ایشان تبعیت و پیروی کنند.(4)


شیخ الطائفه ابوجعفر محمد بن حسن طوسی (متوفای سال 460) در کتاب «النهایه» فرموده : حکم نمودن و قضاوت

الله اکبر خامنه ای رهبر

ر عهده کسانی است که از جانب حاکم عادل (امام معصوم) مأذون باشند . این وظیفه بر عهده فقهای شیعه واگذار شده است.(5)


دیدگاه دوم که در برابر دیدگاه, اول قرار دارد که به عنوان ولایت مقیده ... یاد می شود. ولایت فقیه را محدود و قلمرو اختیار ولایت فقیه


الله اکبر خامنه ای رهبر


و دایره نفوذ آن را اندک پنداشته اند. از جمله دخالت در امور مال هایى که مالکان آن ناشناخته اند, کودکانِ بى سرپرست، چ



یزهایی که شارع راضی به زمین ماندن آن نیست. مانند ساخت مساجد و امور عام المنفعه و... که اصطلاحاً‌ امور حسبه می گویند.

الله اکبر خامنه ای رهبر

آنان معتقدند که فقیه نمى تواند حوزه اختیار خویش را بگستراند, بلکه تنها در همین چند مورد و موارد


مشابه ولایت دارد . برخی علاوه بر آن، ولایت بر قضا و صدور حکم را نیز شأن فقها دانسته اند.

الله اکبر خامنه ای رهبر

فقهایی چون شیخ انصاری در کتاب مکاسب و .... از طرفداران ولایت فقیه به معنای دوم هستند .(6)


امام خمینی به نقد این دیدگاه پرداخته ، یاد آوری نموده است که ولایت فقیه محدود به ولایت بر مجانین و اموال یتیمان... نیست.


الله اکبر خامنه ای رهبر

امام خمینی می‌فرماید: اگر فرد لایقی که دارای دو خصلت فقاهت و عدالت باشد، به پا خاست و تشکیل حکومت داد،


همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم(ص) در امر اداره جامعه داشت،



دارا می‌باشد . بر همه مردم لازم است از او اطاعت کنند. (7 )

الله اکبر خامنه ای رهبر

به کتاب ولایت فقیه از آیت الله جوادی آملی مراجعه نمائی1. کتاب البیع ،امام خمینی ،ج 2 ، ص 617 - 618، سال چاپ 1421ه‍ ، تهران : مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی.


2. محمد هادی معرفت، ولایت فقیه، ص44 ، موسسه فرهنگی انتشاراتی "التمهید" قم.

الله اکبر خامنه ای رهبر


3. همان، ص 44، به نقل از المقنعه، ص810 .


4. همان، ص 45، به نقل از المراسم العلویه، ص263 .


5. همان، به نقل از النهایه، ص 30.


6. همان، ص 50.- 54.


7 . امام خمینی، ‌ولایت فقیه،‌ ص 55، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، قم.



نویسنده:

کیوان گیتی نزاد


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 99/4/24:: 12:18 عصر     |     () نظر

فرزندان رهبری

مقام معظم رهبری همچون امام راحل فرزندان خود را از فعالیت های سیاسی و اقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کرده اند که در کارهای اقتصادی وارد نشوند. 

حجت‌الاسلام و المسلمین احمد مروی معاون ارتباطات حوزه ای دفتر مقام رهبر معظم انقلاب در این رابطه می گوید: ایشان چهار فرزند پسر دارند که هر چهار نفر، طلبه‌ و معمم هستند و حقیقتاً هم درس می‌خوانند. خوب هم درس می‌خوانند. من با اینها مأنوسم، این توفیق را دارم. اُنسی دارم، نشست داریم، گعده داریم، صحبت می‌کنیم. یک بار ندیده‌ام که اینها راجع به پولی، امکاناتی و چیزهای از این قبیل صحبت بکنند. گویی افرادی معمولی هستند و پدرشان هم یک فرد معمولی است». 

وی می گوید: آقازاده‌ها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همکاری دارند والاّ هیچ کدام از آقازاده‌ها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند. ممحّض در درس و کار طلبگی هستند. درس می‌خوانند و انصافاً هم درسشان خیلی خوب است. خیلی خوب پیشرفت کرده‌اند. 

قرآن یادگاری 

مصطفی خامنه ای فرزند ارشد رهبر انقلاب است.پدر شهید «علی اصغر صفرخانی» فرمانده واحد «آر. پی. جی» تیپ ذوالفقار لشکر 27 و سپس فرمانده گردان ویژه شهادت که صبح روز 10 تیر ماه 1365 بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. می گوید:«علی اصغر که شهید شد آقای خامنه‌ای با پسرشان آمدند منزل ما. پسر بزرگ ایشان آقا مصطفی، هم رزم علی اصغر بود و زمان شهادت پسرم آقا مصطفی هم آنجا حضور داشته. ایشان از لحظه شهادت علی اصغر تعریف می‌کرد که: ما داشتیم از خط بر می‌گشتیم، گفتم: علی اصغر بیا برویم داخل سنگر. گفت: شما برو من الان می‌آیم. آقا مصطفی گفت: من چند قدم که رفته بودم انفجاری شد و گفتند صفرخانی تیر خورده. رفتم جلو دیدم غرق در خون افتاده و قرآنش هم کنارش افتاده بود. پسر حاج آقا خامنه‌ای به من گفت: راضی باشید من این قرآن را به یادگار بر می‌دارم». سید مصطفی داماد آیت‌الله عزیز الله خوشوقت است که همین چند وقت پیش در مکه به دیدار معبود شتافت. 

فعالیت های اقتصادی 

درباره فعالیت‌های اقتصادی فرزندان رهبری رسانه‌های بیگانه شایعات زیادی را مطرح کرده اند. حجت الاسلام مروی درباره زندگی مصطفی خامنه ای خاطره ای نقل می کند و می گوید:« آقا مصطفی‌ آقازاده بزرگ آقا‌ همان سال اول ازدواجشان که طلبه‌ قم بودند،‌.‌ خانه‌ای اجاره کرده بودند و مستأجر بودند - الان هم مستأجرند - ما را یک روز برای ناهار دعوت کردند. ما رفتیم منزل ایشان. یک سال از ازدواج ایشان نگذشته بود، ماههای اول ازدواج ایشان بود. ما هم یک گلدان معمولی خریدیم و رفتیم که دست خالی نرویم. من واقعاً‌ تعجب کردم که آیا این خانه، خانه‌ یک تازه‌داماد است؟! حالا نه خانه‌ فرزند رهبر انقلاب و مقام اول کشور، حتّی خانه‌ یک تازه‌داماد هم این نیست. یعنی یک خانه‌ تازه‌داماد، بالاخره یک زرق و برقی دارد؛ تا مدتها این زرق و برق خانه‌ تازه‌داماد و خانه‌ تازه عروس، هست. من توی خانه‌ اینها، واقعاً همان زرق و برق معمولی یک تازه‌داماد و یک تازه عروس را ندیدم. بسیار زندگی معمولی، دوتا فرش ماشینی، آن هم نه سه‌ در چهار‌ چون من دقت داشتم به این چیزها. دور و بر خودم را نگاه می‌کردم. حواسم بود و تا آنجا که می‌توانستم، رصد می‌کردم اوضاع و احوال خانه را‌. دو تا فرش شش متری انداخته بودند، دور خانه هم موکت بود و دو‌ سه تا پشتی ابری معمولی، نه مبلمانی، نه زرق و برقی! زندگی ساده و خوبی در آقازاده‌های ایشان سراغ داریم.» 

وی می گوید: آقازاده‌ها در دفتر مسئولیتی ندارند. فقط در نشر آثار همکاری دارند والاّ هیچ کدام از آقازاده‌ها مسئولیتی ندارند. جایی هم مشغول نیستند. ممحّض در درس و کار طلبگی هستند درس می‌خوانند و انصافاً هم درسشان خیلی خوب است. خیلی خوب پیشرفت کرده‌اند. خود آقا مصطفی که الان سطوح عالیه را در قم تدریس می‌کنند. ایشان مکاسب و کفایه در قم تدریس می‌کنند. 

ادعاهایی درباره سید مجتبی 

سید مجتبی خامنه ای دومین فرزند رهبر معظم انقلاب سابقه حضور در جبهه و عملیات های مختلف را دارد. نام مجتبی خامنه ای بیش از دیگر فرزندان رهبر معظم انقلاب به گوش می خورد. رسانه های بیگانه ادعاهای بی اساس مختلفی درباره او مطرح می کنند. اواخر دی ماه حداد عادل در یک سخنرانی در اصفهان به برخی شایعاتی که درباره دامادش مطرح است پاسخ داد. او با بیان اینکه مسائل مطرح‌ شده درباره فرزند رهبر ایران برای ایجاد بدبینی در میان مردم و فاصله انداختن بین مردم و رهبر ایران بیان می‌شوند گفته بود «بی بی سی در فتنه 88 می‌گفت یک کامیون شمش طلا مربوط به آقا مجتبی خامنه ای می خواسته از مرز خارج شود که ترکیه آن را بازداشت کرده است، یا می گویند آقامجتبی در لندن یک بیمارستان و یک طبقه هتل را گارانتی کرده که بچه اش به دنیا بیاید و یک میلیون پوند پول داده اند، من زندگی آقا مجتبی را از نزدیک دیده ام، مگر من پدر بزرگ آن بچه نیستم که با 500 هزار تومان در یک بیمارستان معمولی تهران به دنیا آمد و دکترش خانم وزیر سابق بهداشت، خانم دستجردی بود،می خواهند القا کنند که آقازاده ها کامیون طلا از مملکت بیرون می برند و بدین سان شان ولایت فقیه را زیر سئوال ببرند». 

روایت وصلت 


مجتبی خامنه ای داماد غلامعلی حداد عادل است. غلامعلی حدادعادل درباره نحوه شکل گرفتن این وصلت می گوید: «سال 77، خانمی به خانه ما زنگ زده بود و گفته بود که می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند اگر امکان دارد ما بیاییم دخترخانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند. بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند؛ من خانم مقام معظم رهبری هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود؛ ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم. بعد از صحبت با من قرار بر این شد که آنها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اینکه اگر آنها نپسندیدند، لطمه یی به دختر ما نخورد. طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند. چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند؛ خانم استخاره کرده اند، جوابش خوب نبوده است. 

یک سال از این قضیه گذشت. مجدداً خانواده آقا تماس گرفتند و گفتند ما می خواهیم برای خواستگاری بیاییم. خانم بنده پرسیده بودند چطور تصمیم تان عوض شده؟ آقا گفته بودند؛ خانم ما به استخاره خیلی اعتقاد دارد و دفعه اول چون خوب نیامده بود، منصرف شدند و خانم آقا هم گفته بودند؛ چون دخترتان دختر محجبه، فرهیخته و خوبی است، دوباره استخاره کردم که خوب آمد و اگر اجازه بدهید، بیاییم». 

حداد عادل ادامه می دهد: «بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند؛ آقای دکتر، داریم خویش و قوم می شویم. گفتم؛ چطور؟ گفتند؛ خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت وگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟ گفتم؛ آقا، اختیار ما دست شماست». 

او ادامه می دهد: «آقا فرمودند که، شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم تان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسوولان در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه یی اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتاً خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو بداند» 

حضور در دفتر نشر 


سید مسعود فرزند دیگر ایت الله خامنه ای با کمال خرازی وزیر پیشین امور خارجه رابطه خویشاوندی دارد. او داماد آیت الله خرازی نمایندهء مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است.در بین فرزندان رهبر معظم انقلاب، سید مسعود بیشترین اهتمام را به جمع آوری خاطرات پدر و اداره دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب مشغول است. 

حجت‌الاسلام سید میثم خامنه‌ای فرزند چهارم حضرت ایت الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب است. او نیز دانش آموخته حوزه علمیه تهران است و سابقه شرکت در درس خارج آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را دارند. سید میثم مشغول تدریس در حوزه علمیه تهران می باشند و با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی همکاری دارند. کوچکترین فرزند آیت‌الله العظمی خامنه‌ای داماد محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران است. 

دختران مقام معظم رهبری یکی از دختران ایشان همسر فرزند حجت الاسلام محمدی گلپایگانی رییس دفتر رهبری است که به لباس روحانیت آراسته است و ضمن تحصیل علم دین در دانشگاه‌های کشور به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه نیز اشتغال دارند، دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت‌الله باقری کنی از علمای تهران است


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 98/12/25:: 12:3 صبح     |     () نظر
<      1   2