در حاشیه افاضات جدید مرجع تقلید فتنه !
وقتی خبر فاسق تبدیل به سند عالم می شود !/آیه قرآنی که مرجع تقلید فتنه به آن توجه نکرده است
آیت الله علی محمد دستغیب از روحانیون نزدیک و حامی سران و اصحاب فتنه روزگذشته در دیدار با اصلاح طلبان استان فارس با اشاره به آن چه رسانه های ضد انقلاب از بند 350 زندان اوین منتشر کردند سخنی بر زبان راند که از یک طلبه مبتدی درس فقه خوانده بعید به نظر می رسد چه برسد به کسی که مدعی مرجعیت بوده و حامیان داخلی و خارجیش از او با عنوان «آیت الله العظمی»! یاد می کنند.
آیت الله دستغیب در این دیدار گفته است : دوستان اصلاح طلب مؤمن ما هیچ ارتباطى با بیگانگان ندارند و هرگز در پى براندازى حکومت یا کنار گذاشتن فقها نیستند، ولى از فقها مىخواهند که مطابق آنچه از شرع آموختهاند عمل کنند. اگر خارجىها اخبارى منتشر مىکنند، به خاطر آن است که اتفاقى افتاده. امروزه در کوچه پس کوچههاى هر کشورى اتفاقى بیفتد، خبرش در همه جا منتشر مىشود.
این که اصلاح طلبان با بیگانگان ارتباط دارند یا نه مورد سوال و مداقه این نوشتار نیست و این که آیا اصلاح طلبان و سران و اصحاب فتنه به دنبال براندازی هستند یا نه نیز فعلا محلی از اعراب ندارد ؛ سوال این جا است که آیت الله دستغیب می گوید «انتشار یک خبر در رسانه های خارجی دلیل وقوع آن خبر است و گرنه این رسانه ها آن خبر را منتشر نمی ساختند»
البته اعتماد به رسانه های بیگانه تنها بیماری مختص به علی محمد دستغیب نیست دوست و همزاد او شیخ یوسف صانعی نیز چند سال پیش چنین سخنی بر زبان رانده و گفته بود « کسی که به رادیو و تلویزیون ایران توجه کند، هیچ چیزی از مسائل خبر ندارد. رسانههای غربی را نگاه کنید، ببینید اینها چه می کنند. ببینید آقای سازگارا (ضد انقلاب فراری) چه می گوید؟ من ایشان را آدم متدینی می دانم!»
اگر آیت الله دستغیب در ایمان و عدالت دوستان اصلاح طلب خود شکی ندارد و به ارادت آنان به اسلام و انقلاب اعتماد دارد سخنی نیست ولی آیا می تواند این اعتقاد و اعتماد را به رسانه های روباه پیر نیز داشته باشد؟!
آیا می توان به رسانه ای اعتماد کرد که منبع ارتزاق آن وزارت خارجه انگلیس بوده و طبیعتا بایستی پیگیر سیاست های دولت خون ریز و خبیث انگلیس باشد.
آیا تاکنون بارها و بارها دروغ گویی و خباثت گردانندگان این رسانه ها بر ما آشکار نشده است و حال چگونه فردی که خود را مجتهد می داند و می نامد اخبار این رسانه ها را چونان خبر غیر قابل خدشه ای می پندارد و می پذیرد و در صحت وقوع آن شک و تردید روا نمی دارد .
آیا ایشان هنگام قرائت قرآن به این آیه توجه کرده اند که خداوند متعال به مومنان سفارش می کنند « یا أیها الذین آمنوا إن جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا أن تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا على ما فعلتم نادمین» سوره حجرات / 6
حال با توجه به این آیه شایسته نیست که در اخبار منتشره از سوی رسانه های بیگانه تامل کرد و در اطراف آن اندیشید و این اخبار را دربست قبول نکرد ؟!
علی محمد دستغیب می کوشد خود را وابسته به اندیشه و تفکرات شهید آیت الله دستغیب نشان داده و از این وابستگی برای خود مشروعیت کسب کند ولی کیست که نداند این مغالطه دیگر کهنه شده است ولی از وی و کسانی که انتساب اسمی و سببی و نسبی را دلیل حقانیت می دانند می خواهیم که به بند پایانی این نوشتار توجه ویژه ای مبذول دارند .
آیت الله شهید عبدالحسین دستغیب خطاب به برخی روحانی نمایان زاویه گرفته از ولایت فقیه و رهبری می گویند «کیست که این نامه مرا به گوش عمامه به سرهای ایران برساند، هر کسی می خواهی باش! خودت را مجتهد می دانی، مقدمات خوان می دانی، نمی دانم، هرچه خودتان می دانید. بر تو واجب است امروز تبعیت از یک نفر، تو حق نداری در مقابل رهبر حرفی بزنی، تماماً باید تبعیت کنند… هر عمامه سری که از رهبر مکرم فاصله بگیرد، لعنت خدا برش باد. تمام عمامه سرها همه باید مطیع، همه باید مطیع یک رهبر، امام یکی نائب امام هم یکی، دیگری هیچ تقدم ندارد. همه باید فرمان ببرند، همه باید اطاعت بکنند. یک نفر میزان است. تعدد غلط است. حتی مکرر گفته ام حسن و حسین یکی شان امام بود، حسن امام، حسین مأموم، هیچ وقت حسین تا حسن بود در عرض نبود، تابع تابع. هر چه بهش می گفتند، می گفت هرچه حسن بفرماید، دو تا امام نمی شود، دو تا نائب امام هم غلط است، دو تا رهبر غلط است. رهبری یکی و آن هم معین است. مواظب باشید گرگ ها شما را از رهبر الهی جدا نکنند، شما را گروه گروه نکنند، شما را طعمه خودشان قرار ندهند. وسیله پیشرفت دشمن نشوید. شما الان در جبهه جنگید، در جبهه جنگ دینی هستید. وای به امتی که از رهبر الهی خود فاصله بگیرد، هلاک است، هلاک است، طعمه دشمن است.»
خاتمی این بار قبل از اعتراض های مردمی ناکام شد!
ممانعت حراست نمایشگاه از ورود یکی از سران فتنه به مصلی
این روزها محمد خاتمی هیچ فرصتی را برای حضور در اماکن عمومی از دست نمی دهد، او دوست ندارد «فراموش» شود، می خواهد به هر قیمت که شده در میان مردم «دیده» شود تا با استفاده از فراموشی افکار عمومی و تکیه بر «اقلیت افراطی عربده کش» حامی خود که رفتارشان بیشتر متکی به «احساساتشان» است تا عقلشان، چنین وانمود کند که در جامعه حضور فعالی دارد.
در آخرین مورد وی عصر روز دوشنبه قصد داشته تا بدون اطلاع رسانی قبلی به نمایشگاه کتاب برود که با توجه به احتمال اعتراض های مردمی نسبت به حضور وی در یک مکان عمومی، حراست نمایشگاه از ورود خاتمی به نمایشگاه ممانعت به عمل آورده است.
گفتنی است، هفته گذشته نیز خاتمی به بهانه مراسم یادبود پدر همسر خود به دانشکده حقوق دانشگاه بهشتی رفته بود که در پایان با اعتراض شدید تعدادی از دانشجویان مواجه شده و حتی محافظان وی یکی از دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند.
محمد خاتمی که تا پیش از فتنه سال 88 علیرغم مواضع تند و رادیکال خود به مجامع عمومی رفت و آمد داشت، بعد از ساختارشکنی های اصلاح طلبان در انتخابات دهم ریاست جمهوری، نتوانسته مانند گذشته به امکان عمومی و میان مردم رفت و آمد کند، چه در 22 بهمن همان سال که بواسطه شعارهای «مرگ بر منافق» مردم بلافاصله راهپیمایی را ترک کرد و چه حضور پرحاشیه اش در تیر 1390 در مراسم یادبود آیت الله صدوقی در یزد که بواسطه اعتراض های مردمی مجبور به ترک مراسم شد.
در مجموع به نظر می رسد، رای 18 میلیونی مردم در انتخابات 24 خرداد سال گذشته به حسن روحانی، بیش از هر چیز برای اصلاح طلبان «اشتباه» تفسیر شده است و آنها رای معیشتی و سلبی مردم به رییس جمهور جدید را به معنای اقبال مردم به خود برداشت کرده اند، از این رو دست و پا زدن های اخیر خاتمی برای حضور در مجامع عمومی را نیز باید در همین راستا تفسیر کرد، هر چند وی در عمل جز ناکامی و اعتراض های مردمی، دستاورد دیگری ندارد!
منبع:رجانیوز