چرا امام خامنه ای در این مقطع زمانی نامه ای را به جوانان غربی نگاشته است؟
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین علی علیه السلام
برای جواب به این سئوال لازم است مقدمه کوتاهی را عرض کنم. بیایید به قبل از انقلاب برگردیم و فضای جهان در آن زمان را ترسیم کنیم.
قبل از انقلاب جهان به دو قطب شرق و غرب تقسیم شده بود . بلوک شرق به رهبری شوروی و با تفکر کمونیستی بر بخشی از جهان حاکم بود ، کشورهایی هم که تفکر کمونیسم بر آنها حاکم بود بعنوان اقمار شوروی شناخته می شدند .
بلوک غرب هم به رهبری امریکا و با تفکر لیبرالیسم بر بخش دیگر جهان حاکم بود. تعداد زیادی از کشورهای اسلامی ازجمله ایران در بلوک غرب قرار داشتند و این دو بلوک در حالت جنگ سرد به سرد می بردند. در ظاهر جنگی بین آنها حاکم نبود ولی جنگ اطلاعاتی و تکنولوژیکی اقتصادی و سیاسی در جریان بود که از آن به جنگ سرد یاد می کنند .
هر دو مکتب حاکم بر دنیا ساخته دست انسان بودند و عملا خدا و دین از جامعه بشری رخت بربسته بود. هر دو مکتب برای پیروانش مدینه فاضله ای را ترسیم کرده بودند که نیازهای فطری انسان امروزی را تامین نمی کرد فلذا هردو مکتب در سرازیری سقوط قرارگرفتند.
انسان غربی که از مکتب لیبرالیسم مایوس شده بود به دنبال مکتبی جایگزین بود تا نیازهای فطری خود را تامین نماید، ادیان الهی جایگزین خوبی بود که همه نیازهای فطری بشر را تامین می کرد.
غرب برای حفظ تمدن خود شروع کرد به دین و فرقه تراشی و فرق و عرفانهای جعلی را که از نظر شکلی به ادیان الهی شبیه بود ولی در ساختار و عملکرد کاملا متفاوت بودند را به جامعه ارائه کرد.
لازم به توضیح است که دنیای غرب با ارائه مکاتب مادی خداوند متعال و اعتقادات دینی را کاملا از ذهن و زندگی مردم پاک کرده بودند فلذا مسیحیت نمی توانست جایگزین خوبی برای لیبرالیسم باشد، از طرفی اسلام هم با تلاش چندین ساله غرب در انزوا به سرمی برد و احیاء آن نیز به ضرر خود غرب بود چرا که اسلام منافع غربیها را به خطر می انداخت.
در این فضا انقلاب اسلامی در سال 1357 (1797) در ایران طومار رژیم سرسپرده طاغوت را درهم پیچید و به پیروزی رسید.
انقلاب اسلامی به مثابه زلزله ای بود که تمامی بنیانها و ستونهای تمدن غربی را لرزاتد. غربیها ابتدا تصور می کردند، انقلاب ایران نتیجه ظلم و ستم رژیم طاغوت است و پس از فروکش کردن خشم انقلابیون ، ایران دوباره به اردوی غرب باز خواهد گشت ولی مواضع امام خمینی(ره) آنها را به این باور رساند که این انقلاب می تواند خطری به مراتب بیشتر از کمونیسم برای تمدن غربی ایجاد کند آنهم در شرایطی که مردم مایوس از مکاتب مادی تشنه مفاهیم عالی اسلامی بود که تمامی سئوالات آنها را پاسخ می داد و افق جدیدی را در برابر انسانها باز می کرد. از این منظر بود که غرب تهاجم علیه اسلام ناب محمدی(ص) را آغاز کرد.
کودتا ، حمله نظامی ، احیاء و حمایت از گروهکهای تروریستی و تحریمهای متعدد اقتصادی و سیاسی نتوانست این انقلاب را به زانو دربیاورد و در نهایت غرب به این نتیجه رسید که تهاجم فرهنگی بهترین شیوه مقابله با انقلاب اسلامی است و این روش را با همه افت خیز و تغییر روشها و استراتژی ها تاکنون ادامه داده است.
انقلاب اسلامی فقط برای منافع سردمداران غرب ایجاد مزاحمت نمی کرد بلکه منافع استراتژیک شرق را هم هدف گرفته بود و دیدیم که در مقطعی بویژه در جنگ تحمیلی هر دو بلوک علی رغم تضاد منافع برای مقابله با انقلاب اسلامی متحد شده بودند.
این روند ادامه داشت تا فروپاشی شوروی در سال 1369(1991) که تز جهان تک قطبی را آمریکایی ها مطرح کردند. در این پروژه تنها رقیب غرب اسلام تازه احیا شده توسط انقلاب اسلامی بود.
انقلاب اسلامی نه تنها اسلام ، بلکه دین و دینداری را زنده کرد ، به انسانها هویت داد و نیازهای فطری آنها را به خوبی جواب داد. بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی بویژه شیعی از جمله پاکستان و عراق و لبنان پیش خطری بود که غرب متوجه آن بود و راههای مختلفی را برای مقابله با آن آزمود.
نظام سلطه جنگ 8 ساله را به ایران تحمیل کرد تا انقلاب اسلامی را از میان بردارد و برخلاف خواست آنها نه تنها انقلاب اسلامی از بین نرفت بلکه روز به روز قوی تر هم شد. عدم توفیق غرب در جنگ تحمیلی ملتها را متوجه قدرت اسلام کرد و اقدامات خصمانه غربیها موجب شد جهانیان بفهمند که می توان در برابر هژمونی غرب ایستاد و با آن مقابله کرد.
نظام سلطه با تهاجم فرهنگی شروع کرد و با شبیحون فرهنگی و ناتوی فرهنگی ادامه داد . عملیات روانی و جنگ روانی راههای مقابله با انقلاب اسلامی بود که غربیها آنها را آزمودند و در سالهای بعد به جنگ نرم و جنگ هوشمند روی آوردند و در نهایت با "مدیریت ادراک و رفتار" به جنگ انقلاب اسلامی آمده اند.
این جنگها الزاماتی دارد از جمله بکار گیری رسانه ، هنر ، اقتصاد و سیاست که غرب همه الزامات و ابزارها را مهیا کرد . میلیاردها دلار هزینه شد و چندین شبکه ماهواره ای و تلویزیونی به راه افتاد ، روزنامه های زنجیره ای و مجلات و نشریات متعدد و رنگارنگ را براه انداختند و چندین هزار نفر از جمله خبرنگاران و روزنامه نگاران ، اساتید دانشگاه ، نویسندگان و اهالی هنر و سینما و اعضای فعال و سرشناس احزاب گروهها و نمایندگان مجلس به بهانه های مختلف تحت آموزش قرارگرفتند تا ستون پنجم نظام سلطه برای براندازی انقلاب اسلامی باشند .
نظام سلطه در دو جبهه به جنگ انقلاب اسلامی آمده است ، در جبهه داخلی بوسیله گروهها و احزاب به اصطلاح اصلاح طلب و در جبهه خارجی با راه اندازی و تقویت گروههای تکفیری همچون طالبان ، القاعده ، داعش و...
همه این اقدامات قطعاً بدون برنامه نبوده و درجایی اطلاعاتی جمع آوری شده و توسط متخصصین برنامه ریزی صورت گرفته است .
در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی سازمان سیا(CIA) همایشی را با حضور مدیران و کارشناسان امر و با هدف پیدا کردن راههای مقابله با شیعه تشکیل داد . در این همایش کارشناسانی از سازمان اطلاعاتی انگلیس که تجربه زیادی در فرقه سازی دارند حضور داشتند.
موضوع همایش چگونگی رویارویی با انقلاب اسلامی بود ، در این همایش گفته شد که انقلاب اسلامی در ایران یک انقلاب شیعی است پس باید شیعه را و توانمندی های آن را شناخت و بعد تصمصم گیری کرد . در همان ابتدای کار 40 میلیون دلار برای این موضوع اختصاص یافت. محققینی به کشورهای شیعی از جمله لبنان و پاکستان اعزام شدند . دوسال شیعه را در تمامی ابعاد بررسی کردند و نتیجه را به اتاق فکری که در سیا تشکیل شده بود ارائه دادند. براساس تحقیقات انجام شده مشخص گردید شیعه سه قدرت فوق العاده دارد که سبب ماندگاری آن شده است.
قدرت اول شیعه جهاد و شهادت است که از کربلا و عاشورا و قیام امام حسین ناشی می شود و قدرت دوم انتظار و مهدویت است که شیعه بواسطه آن همیشه پویا و زنده است و قدرت سوم شیعه که دو قدرت دیگر را حراست می کند مراجع دینی هستند که تاکنون با توجه به ویژگی های خاصی که در آموزه های شیعه وجود دارد در برابر حکومتهای ظالم ایستادگی کرده اند و مردم هم به جهت ویژگی ولایت مداری آنان که آنهم از آموزه های شیعه ناشی می شود کاملا از مراجع دینی پیروی می کنند.
برای هریک از منابع قدرت شیعه برنامه هایی را تنظیم کردند که در طول 30 سال اجرایی شده است. اگر وضعیت فعلی مداحی ها و موضوعاتی که در رابطه با مهدویت و حتی قیام امام حسین (ع) در جامعه مطرح می شود را مدنظر قرار دهیم خواهیم دید که همه این موضوعات در این راستاست و همچنین حملاتی که به ولایت فقیه شده و می شود نقشه از پیش تعیین شده دشمن است که داخلی ها بدون تفکر آنرا گسترش داده اند.
اما مهمترین تصمیمی که در آن جلسه گرفته شد ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی و از بین بردن شیعه بوسیله اکثریت سنی بود که امروز به وضوح در جوامع اسلامی مشهود است . راه اندازی گروههای افراطی مذهبی از جمله طالبان و داعش و... بدین منظور بوده است.
موضوعاتی که مطرح شد مقدمه تیترواری است که بصورت خلاصه عرض کردم . دوستان عزیز می توانند در هریک از موضوعات مطرح شده مقالات متعددی را در اینترنت پیدا کرده و مطالعه نمایند.
حال در این فضا ولی امر مسلمین نامه ای را به جوانان اروپا و آمریکا می نویسد . نامه ای از روی خیرخواهی و نامه ای که پدری به فرزندانش می نویسد . باید بگویم امام خامنه ای تمامی خصوصیات رهبری الهی را داراست و نگارش اینچنین نامه ای هم از همین ویژگی حضرت آقا ناشی می شود.
رهبران الهی در برابر ستمی که بر بشریت می رود احساس مسئولیت می کنند و درجهت رفع آن برمی آیند و در این مقطع زمانی وضعیتی که جوانان غربی در آن قرار دارند درحقیقت ستم مضاعفی برآنها از سوی سیاست مداران و رسانه های غربی اعمال می شود. بدینجهت است حضرت آقا با نگارش این نامه تلاش می کنند . آنان را از زیر یوغ ستمکاران نجات دهند.
پرسیدید حضرت آقا چرا این زمان را برای نگارش نامه انتخاب کرده اند؟
به نظر می رسد وقایعی که در فرانسه روی داد که قطع به یقین یک سناریوی صهیونیستی غربی بود مقدمه ای است تا نظام سلطه اسلام ستیزی را وارد فاز جدیدی بکند . فلذا ولی امر مسلمین با فراست این توطئه را شناسایی نموده و راه چاره را آگاهی بخشی عمومی به جوانان غربی انتخاب کرده اند.
فکر می کنید جامعه جوان غربی با این موضوع چگونه برخورد خواهد کرد؟ آیا ظرفیت لازم در جوانان غربی برای پذیرش این دعوت الهی وجود دارد؟
به نکته خوبی اشاره کردید " دعوت الهی" بله این اصطلاح بیشتر مناسب نامه رهبر مسلمانان است، حضرت آقا درواقع از موضع یک رهبر الهی جوانان را که فطرتی پاکتر نسبت به بقیه جمعیت کشورهای غربی دارند مورد خطاب قرار داده است. ایشان می خواهند جوانان غربی را به حقیقت رهنمون سازند همان حقیقتی که انسان غربی به شدت تشنه دریافت آن است.
نامه ای برای شما – اگر به دنبال کشف حقیقت هستید
در مقدمه گفتیم که جامعه غربی به این باور رسیده است که اندیشمندان و سیاستگزاران و حاکمان کشورهایشان تاکنون آنها را در راهی پیش برده اند که به جزء تباهی پیامدی برای آنها نداشته است و گفتیم که فطرت انسان غربی بیدار شده و دیگر مکاتب دست ساز بشری را برنمی تابد و به دنبال گمشده خود است ، گمشده ای که حاکمان شان آنرا پنهان کرده اند برای همین است که دین گرایی در غرب به شدت در حال گسترش است و البته انقلاب اسلامی بر سرعت آن افزوده است وگرنه رویکرد مردم به دین نتیجه سیاستهای غلطی است که قرنها در جوامع غربی اجراء شده و درنهایت شکست خورده است.
گروهایی مانند داعش را خود غربیها به دو منظور بوجود آورده اند یکی همان که گفته شد(به اصطلاح نابودی شیعه) ودیگری ارائه الگویی از اسلام که جمعیت تشنه فطرت ، خدا ، ایمان و دین با دیدن آن از فکر دین گرایی بیرون بیاید و یا حداقل به سوی ادیان ساختگی سوق داده شوند.
مخاطبین نامه امام خامنه ای را به سه دسته می توان تقسیم کرد.
دسته ای که وجدان بیداری دارند و از زیر بمباران اطلاعاتی رسانه های غربی بیرون آمده و بدنبال حقیقت می گردند که بلافاصله با دریافت پیام به آن ایمان خواهند آورد.
دسته دیگر که بیشتر تحت تاثیر تبلیغات دروغین غرب هستند با شک و تردید به آن نگاه خواهند کرد ولی این عده هم بالاخره حقیقت را کشف خواهند کرد منتهی کمی دیرتر و دسته سوم کسانی هستند که کاملا در نظام حاکم بر غرب استحاله شده اند که این گروه به مقابله با پیام رهبر مسلمانان برخواهند خواست که ما وظیفه داریم برای هر دسته برنامه داشته باشیم و بدون برنامه به دنبال باز نشر پیام نباشیم.
قابل ذکر است که حضرت امام خمینی (ره) با پیامهایش تمدن غربی را به چالش کشید و امروز امام خامنه ای با فراست مثال زدنی می خواهد تیر خلاص را بر تمدن الهادی غربی بزند.
چرا حضرت آقا شخصاً نامه را نگاشته اند؟ آیا مراکز فرهنگی و حوزه های علمیه نمی توانستند اینکار را انجام دهند؟
در گذشته هم اتفاق افتاده که در موضوع خاصی حضرت آقا شخصاً وارد میدان شده اند و این بدان علت است که بخشهایی که باید کاری را انجام دهند ظرفیت لازم را نداشته اند و یا در اثر بی بصیرتی نخواسته اند کاری را صورت دهند. شاهد بر آن بحث تهاجم فرهنگی است که حضرت آقا از سال 1376 به کرات بر وجود آن و همچنین تغییر سیاست و روش دشمن تاکید کردند ولی کسی گوشش بدهکار نبود فلذا حضرت اقا موضوع را با جوانان کشور مطرح نمودند که پس از آن موج مقابله با تهاجم فرهنگی در جامعه براه افتاد که ثمراتش را در فضای مجازی به عینه مشاهده می کنیم.
علت دوم این است که این پیام اگر از سوی مراجع آن در کشور صادر می شد حتماً دربرابرش موضع گیری می شد و مخاطبین از پذیرش آن سرباز می زدتد ولی به لحاظ جایگاهی که حضرت آقا در جامعه جهانی دارند و حقیقتاً بعنوان یک رهبر الهی شناخته شده اند ، پیام بیشتر و بهتر مورد پذیرش مخاطب قرار خواهد گرفت.
دنیا به این باور رسیده است که حضرت آقا حرفهایش و پیامهایش سیاسی نیست و هیچ وقت منافع شخصی در آن مدنظر نبوده و نیست و تماماً در راستای خیرخواهی برای جامعه بشری و چاره جویی برای مشکلات اصلی جهان است . این نکته مهمی است که هیچیک از رهبران دنیا از این خصوصیات برخوردار نیستند.
این ویژگی حضرت آقا در گسترش پیام بسیار موثر است.
با توجه به سابقه طولانی فعالیت در فضای مجازی چه روشهایی را برای بازنشر پیام حضرت آقا پیشنهاد می کنید؟
بنده چندین بار نامه حضرت آقا را با دقت خوانده و از زوایای مختلف آنرا بررسی کردم . جنگ نرم ، رسانه ، فرهنگی ، سیاسی و...
همانطور که عرض کردم حضرت آقا برای ادای تکلیف این پیام را داده اند ، بدینجهت بار اعتقادی پیام بسیار پررنگ تر از وجوه دیگر آن است فلذا کسانی هم که می خواهند این پیام را بازنشر کنند باید اینکار را بعنوان ادای نکلیف انجام دهند و اینطور نباشد که هرکس هر کاری می کند به دنبال درج نام و نشان خود در آن باشد .
حضرت آقا چندسال پیش بیانات مهمی در رابطه با فرهنگ و تهاجم فرهنگی داشتند ، در این سخنرانی فرمودند "عرصه فرهنگ عرصه جهاد است ، هرکس در این میدان وارد می شود باید الزامات آنرا مهیا نماید"(نقل به مضمون)
واما در باره بازنشر پیام ، یکی از اصلی ترین مراحل تهیه و نشر پیامهای عملیات روانی تولید پیام است و شاید مهمترین بخش آن . در مورد پیام حضرت آقا به جرات می توانم بگویم قوی ترین پیامی است که در عرصه جنگ روانی و نرم تولید شده است.
این پیام تمامی ویژگیهای پیام شاخص و برتر را داراست . سطوح پیام ، نوع پیام ، مخاطب شناسی ، موقعیت زمانی و ابزار انتقال پیام همه در خود پیام مستتر است فقط می ماند روشهای بازنشر آن .
آغاز انتشار پیام از شبکه های اجتماعی و موبایلی بوده ولی باید ً به فضای حقیقی هم سوق داده شود و در فضای مجازی هم شبکه های اجتماعی و موبایلی نقش تهییج مخاطب دارد ولی نمی تواند محتوا را بازنشر کند و می بایست در فضای وبلاگستان بصورت گسترده و با زبانهای مختلف بازنشر شود.
در شبکه های اجتماعی هم کارشناسان و فعالان این شبکه ها باید ضمن شناسایی گروههای مختلف هدف پیام را مطابق با ذائقه و سلایق آنها و با توسل و بکارگیری هنر به شکل زیبایی ارائه گردد همانطور که خود پیام دارای شاخصه های زیباشناختی است.
دوستان توجه داشته باشند که در غرب مخاطب ما در سیطره رسانه ها هستند و رسانه های غربی هم برخلاف ادعایشان نحمل شنیدن صدای مخالف را ندارند و خودسانسوری شدیدی هم بر آنها حاکم است فلذا مخاطب ما اسلام را همانگونه که رسانه ها ترسیم کرده اند تصور می کنند یعنی داعش با تمام خصوصیاتش ، خشن ، بدون منطق ، مخالف اندیشه و اندیشیدن و علم و دانش ...
مرحله اول شکستن تصویری است که در ذهن مخاطب شکل داده اند . خود پیام راه را به ما نشان داده است ، سئوالات و درخواست های حضرت آقا از جوانان ابزار خوبی برای ایجاد شک و تردید در ضمیر ناخودآگاه گروه هدف است . به نظرم اگر روی همین سئوالات کار کنیم از این مرحله عبور خواهیم کرد . پس کلمات کلیدی که در این مرحله بکار گرفته می شود سئوالات طرح شده در پیام است و جمله کلیدی اصلی هم می تواند " نامه ای برای شما ، اگر به دنبال کشف حقیقت هستید – letter for you % if you are looking the truth " باشد.
جوانان در هر کجای دنیا باشند دارای ویژگی های مشترکی هستند از جمله حقیقت طلبی ، روحیه انتقاد به وضع موجود ، تحرک و تغییرات در دیدگاه و رفتار و ... که متاسفانه در غرب غول عظیم رسانه ای همه خصوصیات جوانی و نوجوانی را در کنترل خود گرفته و بصورت نامحسوس هدایت شان می کند.
جوان غربی اگر بفهمد حاکمان و رسانه های غربی به او دروغ گفته است اعتمادش را نسبت به این دو گروه مرجع از دست خواهد داد البته گروههای مرجع دیگری هم هستند که کاملا در راستای منافع نظام سلطه هستند . هنرمندان و ورزشکاران و اساتید دانشگاهها که در دانشگاهها افراد مستقل هم وجود دارد که می توان از آنان برای پیام رسانی استفاده کرد.
جوان غربی برای کشف حقیقت لازم است ابتدا بفهمد که حقیقت را از او پنهان کرده اند سپس باید حقیقت را بی کم و کاست و از منبع اصلی آن دریافت کند.
برای شکستن حصار فکری مخاطب در فضای مجازی می توانیم از روشهای مرسوم هم استفاده کنیم. مثلا موسسات فرهنگی مسابقه بین المللی باعنوان "5 جمله مهم از نظر شما در نامه رهبر مسلمانان به جوانان غربی چیست؟" برگزار نمایند و جوایز را هم می توان بورسیه دانشگاه و مدرسه و یا جوایز مرتبط با علم و دانش انتخاب کرد و تعداد هم می تواند به تعداد سوره های قران کریم (114) و یا سالگرد تولد عیسی مسیح (2015) باشد.
این مسابقه را باید موسسات فرهنگی غیر دولتی برگزار نمایند تا مخاطب رغبت بیشتری برای مشارکت در آن را داشته باشد. مدت مسابقه هم باید محدود باشد تا متخصصین جنگ نرم از نتایج آن قدم و مرحله بعدی را برنامه ریزی نمایند.
مسابقه بعدی که لازم است اجرا شود و کاربرد خوبی در بازنشر پیام دارد ، مسابقه " آنچه که از اسلام تصور می کردم و اکنون کشف کردم" این مسابقه می تواند مدت دار باشد.
مسابقه " یک جمله زیبا و واقعی از اسلام" هم برای بازنشر پیام مهم است.
مسابقه طراحی (گرافیکی) با موضوع اسلام و همینطور طراحی تم های زیبای موبایل و ارائه رایگان برای عموم و طراحی تقویم دیواری سال 2015 که در آن سئوالات حضرت آقا تعبیه شده برای برنامه ما خوب و موثر است.
اینها پیشنهادهای اولیه است ولی باید منخصصین امر در هر حوزه در یک اتاق فکری جمع شوند و برنامه های دقیقی را طراحی نمایند.
یک نکته مهمی هم در این میان هست که باید مدنظرمان باشد . درسته که این پیام در شبکه های اجتماعی و موبایلی بازنشر شده ولی لازم نیست همه فعالان فضای مجازی انقلاب اسلامی را تشویق کنیم وارد این شبکه ها شوند که در اینصورت وارد زمین بازی دشمن خواهیم شد . ماموریتی که ما در این فضا داریم را باید کارشناسان و متخصصین امر انجام دهند نباید بسیج عمومی بدهیم.
همزمان با تهییج مخاطب برای مراجعه به اصل پیام لازم است پیام را در سطح وسیع و به زبانهای مختلف بازنشر کنیم که این را هم وبلاگ نویسان مسلمان باید انجام دهند. مراکزی هم باید تولید محنوا کنند و در اختیار وبلاگ نویسان قرار دهند.
لازم است ترجمه قرآن به زبانهای مختلف توسط وبلاگ نویسان مسلمان در سطح وسیع منتشر گردد.
در کنار این فعالیتها لازم است سیره نبی مکرم اسلام(ص) هم به زبانهای مختلف تهیه و منتشر گردد و همینطور یک کتابی که بصورت ساده اسلام را به مخاطب معرفی می کند.
نکته مهم : ما هرکاری را انجام می دهیم باید با برنامه باشد فلذا تشکیل اتاق فکر متشکل از فعالان فضای مجازی اعم از وبلاگ نویسان ، فعالان شبکه های اجتماعی ، فعالان شبکه های موبایلی ، متخصصین جنگ نرم ، جامعه شناسان ، روانشناسان و... لازم و ضروری است و یک شورایی برای ایجاد هماهنگی بین بخشی.
در پایان اگر نکته ای مدنظرتان است بفرمائید
بازهم تاکید می کنم برای بازتشر این پیام تاریخی باید شورای هماهنگی و یا سیستمی شبیه به این لازم است تا از تمام ظرفیتهای موجود استفاده شود .
یادمان باشد این پیام از سر خیرخواهی صادر شده و نامه ای پدرانه است به جوانان غربی.
فکر می کنم این پیام سرآغاز یک جنبش عظیم جهانی برای مقابله با نظام سلطه است پس باید خیلی مراقب باشیم که دشمنان در بازنشر آن انحراف ایجاد نکنند هم عوامل داخلی و هم خارجی . نباید وارد حاشیه ها شویم و تمام انرژی مان را برای انتقال پیام به مخاطب صرف کتیم.
و در نهایت اخلاص و اخلاص و اخلاص که اکر نباشد کارهایمان ابتر خواهد شد.
والسلام علیکم و رحمه الله
مصاحبه از مهدی کریمی کارشناس شبکه های اجتماعی و موبایلی پاونا
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه،تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
دیدبان: رهبر انقلاب اسلامی در قبال همه دولتها، مشی حمایتی داشتهاند و همواره از تلاشها و اقدامات بجای دولتهای مختلف حمایت کردهاند. با این وجود، هر کجا که لازم بوده است تذکراتی را نیز به دولتها دادهاند و جهت اصلاح آن دسته از اقدامات دولتها که در راستای منافع ملی نبوده است، اقدام کردهاند. در طول سالهای زعامت و ولایت رهبر معظم انقلاب تاکنون چهار رئیس جمهور بر سرکار آمدهاند که همه آنها مورد حمایت رهبر انقلاب بودهاند و البته همه آنها نیز آنجا که لازم بوده است از ایشان تذکراتی گرفتهاند. «همهی دولتهایی که بعد از انقلاب سر کار آمدند، دولتهای منتخب مردمند و بنده در همهی این دورهها - آنوقتی که مسئولیّت داشتم - از همهی این دولتها حمایت کردم. همهی دولتها هم نقاط مثبتی دارند، [هم] نقاط منفیای دارند؛ هیچ دولتی نیست که بگوید من همهی نقاطم مثبت است یا کسی بگوید همهی نقاطش منفی است؛ نه، مثبت و منفی مخلوط است»(1) در این بین دولت یازدهم نیز در برهه هایی با تذکرات رهبر انقلاب مواجه شده است و ایشان نسبت به برخی از اقدامات و رویکردهای دولت موضع گرفتهاند. در ادامه به تذکرات رهبر معظم انقلاب خطاب به دولت یازدهم در طول یک سال و نیم گذشته اشاره میشود:
انتقاد از اقدامات نابجای دولت در سفر به نیویورک
در مهرماه 92 و در حالی که تنها دو ماه از روی کار آمدن دولت یازدهم میگذشت، رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و تنی چند از دولت مردان جهت شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کردند. در این همین سفر بود که روحانی و رئیس جمهور آمریکا به مکالمه تلفنی پرداختند و وزاری خارجه آمریکا و ایران نیز با هم دیدار کردند. همین اقدام نابجای رئیس جمهور و وزیر خارجه مورد انتقاد رهبر انقلاب قرار گرفت: «برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود.»(2) بعد از همین موضعگیری رهبر انقلاب بود که ظریف در دیدار با اعضای کمیسیون امنیت ملی اذعان کرد؛ که گفت و گوی تلفنی روحانی و اوباما و طولانی شدن دیدار خودش و جان کری، اقدامات نابجای سفر نیویورک بوده است.
تاکید بر دفاع از حقوق هستهای ملت در مذاکرات
رهبر انقلاب همواره بر حمایت از تیم مذاکره تاکید کردهاند و عنوان داشتهاند که از آنها حمایت خواهند کرد؛ با این همه، ایشان بر لزوم دفاع از حقوق ملت به ویژه حقوق هستهای در مذاکرات، توسط تیم مذاکره کننده سخن گفتهاند. ایشان در روزهای پایانی آبان 92 در حالی که بر حمایت از تیم مذاکره کننده تاکید کردند، بر لزوم دفاع از حقوق ملت و عدم عقب نشینی آنها، نیز اصرار داشتند: «اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئلهی حقوق هستهای؛ اصرار داریم بر اینکه از حقوق ملّت ایران یک قدم عقبنشینی نباید بشود. ما البتّه در جزئیّات این مذاکرات مداخله نمیکنیم؛ یک خطوط قرمزی وجود دارد، یک حدودی وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند که این حدود را رعایت کنند؛ از هارتوهورت دشمنان و مخالفان هم واهمهای نداشته باشند و ترسی به خودشان راه ندهند.»(3)
با مسائل فرهنگی شوخی نمیشود کرد
حوزه فرهنگ از جمله مواردی است که رهبر انقلاب همواره نسبت به آن حساسیت داشتهاند و لزوم توجه جدی به آن را از دولتهای مختلف مطالبه کردهاند. از جمله حوزههایی که دولت یازدهم در طول یک سال و نیم گذشته از رهبر انقلاب تذکر گرفته است، همین مسئله است: «این همه کارهای گوناگون فرهنگی که در سطح کشور انجام میگیرد، اگر فرض کنیم دولتها بخواهند هم این کارها را انجام بدهند، نمیتوانند انجام بدهند؛ کار مردم است. اما این موجب نمیشود که اگر شما یکجا دیدید که فرض بفرمایید یک حرکتی دارد در همین کارهای مردمی انجام میگیرد که دارای آسیب اجتماعی است، داخل نشوید و بگویید من دخالت نمیکنم؛ نه، اینجا لازم است دخالت بشود، هدایت بشود، کار بشود.»(4)
«یک مسئله هم مسئلهی فرهنگ است؛ که آقایان هم حالا معلوم شد که نگرانی دارید، بنده هم نگرانم. مسئلهی فرهنگ، مسئلهی مهمی است. اساس این ایستادگی، این حرکت و در نهایت انشاءالله پیروزی، بر حفظ فرهنگ اسلامی و انقلابی است و تقویت جناح فرهنگی مؤمن، تقویت این نهالهایی که روییده است در عرصهی فرهنگ؛ بحمدالله جوانهای مؤمنِ خوبی داریم در عرصهی فرهنگ و هنر؛ فعالیت کردند، کار کردند؛ حالا بعضی جوانند، بعضی دورهی جوانی را هم گذراندهاند؛ ما عامل فرهنگی کم نداریم. ما حتماً در مسئلهی فرهنگ[باید توجه کنیم]، دولت محترم هم باید توجه کند، دیگران هم توجه کنند. بنده هم در این نگرانی با شما سهیم هستم و امیدوارم که مسئولین فرهنگی توجه داشته باشند که چه میکنند. با مسائل فرهنگی شوخی نمیشود کرد، بیملاحظگی نمیشود کرد؛ اگر چنانچه یک رخنهی فرهنگی بهوجود آمد، مثل رخنههای اقتصادی نیست که بشود [آن را] جمع کرد، پول جمع کرد یا سبد کالا داد یا یارانهی نقدی داد؛ اینجوری نیست، به این آسانی دیگر قابل ترمیم نخواهد بود، مشکلات زیادی دارد. و واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابی را همه بدانند، همه؛ این جوانان مؤمن و انقلابیاند که روز خطر سینه سپر میکنند، هشت سال جنگ تحمیلی میروند توی میدان؛ اینها هستند. افرادی که نسبت به این جوانها با چشم بدبینی نگاه میکنند یا مردم را بدبین میکنند، خدمت نمیکنند به کشور؛ به استقلال کشور، به پیشرفت کشور، به انقلاب اسلامی خدمت نمیکنند. این جوانها را باید حفظ کرد، باید از اینها قدردانی کرد، امروز هم بحمدالله کم نیستند و زیادند. [نباید] با عناوین گوناگونی بخواهیم این جوانهای مؤمن را طَرد کنیم و منزوی کنیم؛ که البته منزوی هم نمیشوند؛ آن جوانهای مؤمنِ پرانگیزه، با این حرفها منزوی نمیشوند اینها؛ لکن خب، ما باید قدر اینها را بدانیم.»(5)
دانشگاه جولانگاه گروه های سیاسی نشود
توجه به پیشرفت های علمی و پرهیز از قرار دادن محیط دانشگاه -به عنوان اصلیترین بستر پیشرفت علمی کشور- به عنوان جولانگاه گروههای سیاسی، موضوعی است که رهبر انقلاب اسلامی مکرر بر آن تاکید کردهاند و در دولت جدید نیز ایشان این موضوع را به دولت مردان و دست اندرکاران وزارت علوم و حتی وزارت بهداشت متذکر شدهاند: «نگذارید دانشگاه جولانگاه حرکتهای سیاسی بشود. اینکه ما جوان را بهعنوان یک موتور محرک تحولات سیاسی بپذیریم، حرف من است... نسل جوان در هر جامعه، موتور حرکت تحولات اجتماعی و تحولات سیاسی است؛ بخصوص جوان دانشجو؛ طبیعتش این است. این حرف دیگری است؛ این غیر از این است که ما دانشگاه را محل جَوَلان گرایشهای سیاسیای که بعضیشان مخالف با اصل نظامند یا مخالف با جهتگیریهای نظامند بکنیم. این را باید حتما مراقبت کنید و جلوی آن را بگیرید. در این زمینه من این جمله را هم عرض بکنم؛ یک "میتوانیم"ای را ملت ما گفته؛ نگذارید این "میتوانیم" تبدیل بشود به عکس آن... این "میتوانیم" را که در روح این جوانهای ما دارد جَوَلان میکند، نگذارید از بین برود؛ شما هم بگویید میتوانیم و دنبال کنید این میتوانیم را.»(6)
چشم را به دست دیگران ندوزید
تاکید بر توجه مسئولین و دولت مردان به ظرفیتهای درونی کشور و تکیه بر آنها جهت برون رفت از مشکلات، نکته مهمی است که مکرر در بیانات رهبر معظم انقلاب مشاهده شده است. ایشان بارها به فریب نخوردن از سراب نگاه به بیرون تاکید کردهاند و از مسئولین خواستهاند که در توهم اتکا به بیرون سیر نکنند: «بنده توصیّهام همیشه به مسئولین محترم این است که برای رفع مشکلات کشور به نیروی درونی این کشور توجّه کنند؛ چشم به بیرون نباید دوخت؛ البتّه مسائل بیرون را باید حل کرد، در این شکّی نیست؛ یک ملّت فعّال، یک دولت فعّال، [یک] حکومت فعّال، در همهی زمینهها فعّال است؛ در مسائل بینالمللی، در مسائل منطقهای، در مسائل دیپلماسی این فعّالیت ها لازم است؛ منتها امید ما بایستی به پشتیبانی و کمک الهی و به نیروی داخلی ملّت و کشور باشد؛ این است که کشور را بیمه میکند.»(7)
«بعضی از مسئولین و دولتمردان - دولتمردان آن دولت، بعد هم دولتمردان این دولت - فکر میکنند در قضیهی هستهای ما با آمریکاییها مذاکره کنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ ولی در همان سخنرانی اول امسال گفتم من خوشبین نیستم؛ مخالفتی نمیکنم اما خوشبین نیستم.»(8)
«چشم را ندوزیم به دست دیگران... اصرار هم میکنیم که مسئولین هم به نیروی داخلی تکیه کنند؛ از مسئولین هم میخواهیم به مردم اعتماد کنند، به نیروی داخلی اعتماد کنند، سعی کنند این سرچشمهی فیاض تمام نشدنی را در داخل، خروشان و فروزان و جوشان کنند؛ این اگر شد، همهی درهای بسته باز خواهد شد. باید اینجوری حرکت کنند، اینجوری عمل کنند.»(9)
«من با مذاکره کردن مخالف نیستم؛ مذاکره کنند؛ تا هر وقت میخواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى نه به نقطههاى خیالى، آنچه لازم است این است.»(10)
اقتصاد مقاومتی را جدی بگیرید
در حالی که رهبر انقلاب به ویژه در سالهای اخیر تاکید فراوانی بر مباحث اقتصادی داشتهاند، لزوم ساماندهی اوضاع اقتصادی کشور و توجه به اقتصاد مقاومتی توسط دولت را به اعضای دولت یادآور شدهاند و بر اقدام عملی در این حوزه تاکید کردهاند: «ما امسال را گفتیم سال حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی، بحمدالله حماسهی سیاسی بهوجود آمد؛ حماسهی اقتصادی متأسفانه تأخیر افتاد؛ لکن حالا در پایان سال، این سرآغازی برای حماسهی اقتصادی خواهد بود که قطعاً باید انشاءالله در سال 93 با جدیت کامل از سوی مسئولین دنبال بشود و در عمل باید شروع بشود.»(11)
«به مسئولین دولت عرض میکنم: اقتصاد مقاومتی را جدّی بگیرید. خب، رئیس جمهور محترم گفتند، مسئولین دیگر هم کموبیش اظهار کردهاند، گفتهاند، منتها باید عمل کرد: وَ لا مِمَّن عَلی غَیرِ عَمَلٍ یَتَّکِل؛ اینجور نباشد که به زبان بگوییم، در عمل کُند حرکت بکنیم. در اقتصاد مقاومتی تکیه بر تولید داخلی است، بر استحکام بنیهی درونیِ اقتصاد است. رونق اقتصادی هم این است؛ رونق اقتصادی با تولید حاصل میشود، با فعّال کردن ظرفیّتهای درونی کشور حاصل میشود، نه با چیز دیگر.»(12)
رعایت انصاف و نقد کارشناسی دولت های گذشته
دولت یازدهم در انتقاد و تخریب دولت گذشته، به قدری زیاده روی کرده است، که رهبر معظم انقلاب لازم دیدند در این رابطه نیز لزوم رعایت انصاف و پرهیز از نقد در منبرهای عمومی را به دولت یادآوری کنند: «نسبت به دولتهای گذشته، بهتر این است که نقد به صورت کارشناسی انجام بگیرد؛ نقد در منبرهای عمومی خیلی مصلحت نیست»(13)
با شعار اعتدال جریان مومن را کنار نزنید
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان امسال، به تبیین شعار اعتدال پرداختند و به دولت مردان تاکید کردند که نباید اعتدال بهانهای شود برای منزوی کردن جریانهای مومن: «شعار دولت، اعتدال است؛ اعتدال، شعار بسیار خوبی است، ما هم تأیید میکنیم اعتدال را؛ افراط محکوم است و بد است. سفارشی که من میکنم این است که مراقب باشید جریانهای مؤمن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضیها این کارها را دارند میکنند، من میبینم در صحنهی سیاسی کشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهیز از افراط، سعی میکنند جریان مؤمن را که در خطرها آن جریان است که زودتر از همه سینه سپر میکند، آن جریان است که دولتها را در مشکلات واقعی به معنای حقیقی کلمه حمایت میکند، کنار بزنند؛ مراقب باشید. اسلام، مظهر اعتدال است. این «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» اعتدال است؛ «قتِلوا الَّذینَ یَلونَکُم مِنَ الکُفّار» اعتدال است؛ امر به معروف و نهی از منکر اعتدال است - اعتدال اینها است دیگر - معنای اعتدال این نیست که ما از کارهای احساس وظیفهای که فرد مؤمن، جریان مؤمن، مجموعهی مؤمن انجام میدهد، جلوگیری کنیم.»(14)
دولتیها حاشیه سازی نکنند
تاکید بر حفظ انسجام و یکپارچگی مردم و اجتناب از حاشیهسازی توسط دولتمردان از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب به دولت یازدهم یادآور شدهاند و از آنها خواستهاند از بیان سخنان غیرلازم و حاشیهساز بپرهیزند: «دولتىها هم مراقب باشند، دودستگى در مردم بهوجود نیاورند، حاشیهسازى نکنند، بعضى حرفهاى غیرلازم مطرح نشود؛ این یکپارچگى مردم ما، این همّت بلند مردم ما، این ایمان مردم ما، درست مورد استفاده قرار بگیرد، انشاءالله راه این کشور باز بشود.»(15)
پانزده توصیه ویژه رهبر انقلاب به دولت مردان
رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیئت دولت که به مناسبت هفته دولت در شهریور ماه امسال برگزار شد، توصیههای مهمی را به دولت داشتند: کار و فعالیت و خدمت مستمر به مردم و پرهیز از حاشیهسازیها، حفظ انسجام درونی و شنیده شدن یک صدا از دولت، پرهیز از دو قطبی کردن جامعه با شعارها و دعواهای سیاسی، عبور دولت از جناح بندیها در مسائل سیاسی، رعایت سعهی صدر و آرامش در قبال انتقادهای منصفانه، رعایت انصاف در انتقاد از اقدامات و سیاستهای دولتهای گذشته، موضعگیری صریح و قاطع در قبال مسائل منطقهای و بینالمللی، ادامه پرشتاب رشد علمی کشور و حمایت از شرکتهای دانش بنیان و نقش تعیین کننده تحقیقات کاربردی و تحقیقات بنیانی، پشتیبانی از طرح نظام سلامت، تکیه بر توان و ظرفیتهای داخلی و حمایت از تولید، توجه ویژه به بخش کشاورزی و صنایع تبدیلی در روستاها، اهمیت ویژه بخش معدن و ارزش افزوده و اشتغالزایی این بخش، پرهیز از واردات بیرویه و تاثیر منفی آن بر تولید داخلی، حل مشکل آب کشاورزی و توجه جدی برای تکمیل مسکن مهر؛ پانزده توصیه رهبر انقلاب به دولت بود.(16)
نتیجه گیری
نگاهی به مواضع و رویکردهای رهبر انقلاب اسلامی در قبال دولت یازدهم نشان میدهد، که ایشان تلاش کردهاند با حمایتهای خود از دولت موجبات دلگرمی و آرامش دولت مردان در اجرای وظایفشان را به وجود آورند. دیدبان معتقد است که ایشان از منتقدین دولت نیز خواستهاند تا در انتقادها مراعات حال دولت را بکنند؛ با این همه، رهبر انقلاب در طول یک سال و نیم گذشته از عمر دولت جدید، در مواردی تذکرات جدی به دولت دادهاند و نسبت به رعایت حقوق مردم و منابع ملی از سوی دولت مردان از آنها مطالبه کردهاند.
پیوست:
1- بیانات در دیدار مسئولان نظام 1393/04/16
2- بیانات در مراسم تحلیف و اعطای سردوشی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران 13/07/1392
3- بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور 29/08/1392
4- بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 1392/09/19
5- بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان 15/12/1392
6- بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 1392/09/19
7- بیانات در دیدار مردم قم 1392/10/19
8- بیانات در دیدار مردم آذربایجان 1392/11/28
9- بیانات در دیدار مردم آذربایجان 1392/11/28
10- بیانات در دیدار مردم قم 1393/10/17
11- بیانات در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی 20/12/1392
12- بیانات در دیدار مسئولان نظام 1393/04/16
13- بیانات در دیدار مسئولان نظام 1393/04/16
14- بیانات در دیدار مسئولان نظام 1393/04/16
15- بیانات در دیدار مردم قم 1393/10/17
16- بیانات در دیدار با اعضای هیئت دولت 05/06/1393
کلمات کلیدی:
)
خبرنامه دانشجویان ایران: هفته گذشته بود که رهبر معظم انقلاب در نامه ای که به جوانان اروپایی و آمریکای به نکات مهمی در رابطه با اسلامی شناسی اشاره کردند.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این نامه که به سرعت در شبکه های خبری و اجتماعی مورد توجه قرار گرفت، باعث شد که بسیاری برای انتقال این پیام دست به ابتکارات جدیدی در فضای رسانه ای کنند. facebook، اینیستاگرام، گوگل پلاس و توئیتر از مهمترین شبکه های اجتماعی پرطرفداری هستند که کاربران فضای مجازی اقدام به راه اندازی صفحاتی برای انتقال بهتر این پیام کردند.
گوگل پلاسیها
در مرحله اول مطالب صفحات زیر را لایک و در حلقه های خود و بصورت عمومی ریشیر کنید (کامنت گذاشتن کلمه هشتگ #letter4u و سایر کلماتی که در انتهای همین مطلب قرار داده شده، در پست های این صفحات بسیار مهم است) دلیل تاکید این است که با این کار مطالب این صفحات داغ شده و بصورت اتوماتیک توسط پلاس برای بخش زیادی از کاربران ارسال می شود:
G+ En: plus.google.com/u/0/105315004235712674580
Fa: plus.google.com/u/0/100979543863804030648
Ar: plus.google.com/u/0/110546903640320283880
در مرحله ی دوم به صفحات زیر مراجعه کرده و تمام یا بخشی از پیام انگلیسی رهبری را در کامنت ها قرار دهید (قرار دادن تگ #letter4u و لینک صفحات رهبری را فراموش نکنید). متن انگلیسی پیام رهبری را می توانید در اینجا مشاهده کنید.
Barack Obama
FRANCE 24
Ministère des Affaires
The White House
TEDx
Bernie Sanders
Jerry Brown
Mitt Romney
Gavin Newsom
UNICEF
David Cameron
Newt Gingrich
Mariano Rajoy Brey
Alfredo Pérez Rubalcaba
The U.S. Army
U.S. Department of State
Rick Snyder
Nancy Pelosi
Nick Clegg
Ed Miliband
Mauricio Macri
Liberal Democrats
World Bank
Amnesty International USA
Julia Gillard
Marta Lucia Ramirez
Nicolas Sarkozy
????? ?????????
Johns Hopkins University
Shaykh-ul-Islam Dr. Muhammad
اگر در صفحه اروپایی ها می خواهید کامنت بگذارید، کلمات و هشتگ های موجود در هر یک از سطرهای زیر را استفاده کنید(هر یک از سطرهای زیر و یا هر دو را می توانید در بخش کامنت های این سایت ها کپی و پیست کنید)::
#letter4u
letter4u if you`re looking for the truth#
Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iran To the Youth in Europe and North America
To the Youth in Europe and North America Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei
اینستاگرامیها
اولین کاری که پیشنهاد می کنم، لایک و حمایت از پیج هایی هست که در قسمت اینستاگرامیها لینک آنها قرار داده شده است. در این مرحله، لایک کردن همه مطالب این صفحات جهت ضریب دادن به این مطالب و داغ شدن مطلب پیشنهاد می شود.
اینستاگرامیها:
http://instagram.com/letter4you
http://instagram.com/khamenei_ir
http://instagram.com/khamenei_quote
http://instagram.com/khamenei_video
در مرحله بعد، پست هایی که در این پیج ها و همچنین بخش تصاویر جنبش قرار داده شده را بازنشر (ReShare) کنید.
در این مرحله، برای نشر این تصاویر، متنهایی لازم است قرار دهید که می توانید از هشتگ های زیر برای مطالبی که خودتان در صفحه تان نشر میدهید استفاده کنید:
#letter4u
#paris
#european
#canada
#uk
#argentine
#england
#brazil
#germany
کار دیگری که می توانید انجام دهید، مراجعه به لینک هایی است که در قسمت صفحات پربیننده اینستا برای شما جمع آوری کرده ام. بعد از مراجعه به این صفحات، در قسمت کامنتها، (خصوصاً پستهای اخیر آن صفحه) با کامنت کردن مطالبی که در پایان همین مطلب قرار داده ام به بیشتر دیده شدن مطالب کمک کنید.
صفحات پربیننده اینستاگرام instagram (برای کامنت گذاری #letter4u ) :
barack obama
http://instagram.com/ofa_fl
http://instagram.com/ofa_nv
http://instagram.com/ofa_ia
http://instagram.com/ofa_mi
http://instagram.com/Georgewbush
http://instagram.com/rangers/
http://instagram.com/laurawbush
http://instagram.com/jebbush
http://instagram.com/thebushcenter
http://instagram.com/reuters
جدید:
کار دیگری که می توانید در اینستاگرام انجام دهید، سرچ کردن اسامی مختلف به زبان انگلیسی و کامنت گذاری هشتگ مربوط به جنبش یعنی #letter4u در زیر یکی از پست های هر شخص است. با این کار، هر یک از جوانان کشورهای مختلف را به صورت مستقیم از نامه ی رهبر معظم انقلاب، مطلع خواهید کرد.(اسامی مثل : Michael - albert - harry - patrick - james - george - philip - joe- jack - robin - leo - colin - roben - roy - alex -louis - daniel - antony - benjamin ... را سرچ کنید و در صفحاتی که برای شما معرفی می شود، کامنت بگذارید.)
اگر در صفحه اروپایی ها می خواهید کامنت بگذارید، کلمات و هشتگ های موجود در هر یک از سطرهای زیر را استفاده کنید(هر یک از سطرهای زیر و یا هر دو را می توانید در بخش کامنت های این سایت ها کپی و پیست کنید) ::
#letter4u
letter4u if you`re looking for the truth#
Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iran To the Youth in Europe and North America
To the Youth in Europe and North America Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei
پیشنهاد ویژه:
در صورتی که در صفحات افراد خارجی، هشتگ ها و جملات پیشنهادی را قرار می دهید، اگر کامنت مرتبطی قبل از شما در زیر تصاویر این افراد قرار داده شده است، سعی کنید از ارسال کامنت تکراری پرهیز کنید؛ به عبارت بهتر، می توانید یا با قرار دادن بخشی کوتاه از بیانات رهبر معظم انقلاب (طبق تقسیم بندی هایی که در متن نامه نشان داده شده است) کامنت قبل از خودتان را تکمیل کنید و یا این که کامنت دیگری اضافه نکنید؛ به هر ترتیب سعی کنید صفحات یک نفر را تحت هیچ شرایطی کامنت باران نکنید! تا او بتواند و با تأمل و دقت پیام شما را بخواند؛ میتوانید فرض کنید صفحه خودتان را که پر از کامنت شده است؛ کلافگی این ماجرا، تأثیر منفی در انتقال پیام خواهد داشت.
*بد نیست درباره کارهایی که بهتر است انجام نشود(!) هم پیشنهادم را بخوانید:
سعی کنید در پیج افراد غیرسیاسی مثل بازیگرها و ورزشکاران، کامنت باران نکنید و پیج این افراد را به هم نریزید؛ چون قبل از هر چیز به هم زدن محیط خصوصی این افراد است؛ بنابراین فقط درصورتی اقدام به کامنت دهی(هشتگ و پیام های کوتاه) کنید که قبل از شما، کسی این کار را نکرده باشند.
اما در مورد افراد سیاسی، صفحات این افراد بیش از آن که جنبه خصوصی داشته باشد، به عنوان یک منبع خبری مطرح است؛ در نتیجه تعدد کامنت، موجب ایجاد مزاحمت برای آنها نخواهد شد.
فیسبوکیها
اولین کاری که پیشنهاد می کنم، لایک و حمایت از پیج هایی هست که در قسمت فیسبوکیها لینک آنها قرار داده شده است. در این مرحله، لایک کردن کامنت های همسو و همه مطالب این صفحات جهت ضریب دادن به این مطالب و داغ شدن مطلب پیشنهاد می شود.
فیسبوکیها:
http://fb.com/www.khamenei.ir
http://fb.com/letter4youth
در مرحله بعد، پست هایی که در همین پیج های بالا قرار داده شده را بازنشر (ReShare) کنید.
کار دیگری که می توانید انجام دهید، مراجعه به لینک هایی است که در قسمت صفحات پربیننده فیسبوک برای شما جمع آوری کرده ام. بعد از مراجعه به این صفحات، در قسمت کامنتها، (خصوصاً پستهای اخیر آن صفحه) با کامنت کردن مطالبی که در بخش پستهای فیسبوکی قرار داده ام، یا تصاویری که در همان بخش وجود دارد و همچنین قرار دادن لینک هایی که در همین گروه وجود دارد، به بیشتر دیده شدن مطالب کمک کنید.
صفحات پربیننده(با کلیک بر هر یک از اسامی، وارد صفحه مربوطه شوید):
سیاستمداران امریکایی و اروپایی
barack obama
mitt romney
sarah palin
arnold
george w bush
queen rania
billclinton
nicolas sarkozy
john mccain
Joe Biden
دانشگاه ها:
Harvard University
Yale University
Stanford University
Louisiana State University
University of Michigan
Ohio State University
University of Florida
Massachusetts Institute
University of Texas
University of Alabama
Texas A&M University
دیگر صفحات:
facebook for every phone
*بد نیست درباره کارهایی که بهتر است انجام نشود(!) هم پیشنهادم را بخوانید:
سعی کنید در پیج افراد غیرسیاسی مثل بازیگرها و ورزشکاران، کامنت باران نکنید و پیج این افراد را به هم نریزید؛ چون قبل از هر چیز به هم زدن محیط خصوصی این افراد است؛ بنابراین فقط درصورتی اقدام به کامنت دهی(هشتگ و پیام های کوتاه) کنید که قبل از شما، کسی این کار را نکرده باشند.
اما در مورد افراد سیاسی، صفحات این افراد بیش از آن که جنبه خصوصی داشته باشد، به عنوان یک منبع خبری مطرح است؛ در نتیجه تعدد کامنت، موجب ایجاد مزاحمت برای آنها نخواهد شد.
اگر در صفحه اروپایی ها می خواهید کامنت بگذارید، کلمات و هشتگ های موجود در هر یک از سطرهای زیر را استفاده کنید(هر یک از سطرهای زیر و یا هر دو را می توانید در بخش کامنت های این سایت ها کپی و پیست کنید)::
letter4u if you`re looking for the truth#
Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei, Leader of The Islamic Republic of Iran To the Youth in Europe and North America
To the Youth in Europe and North America Message of ayatollah Seyyed Ali Khamenei
http://montazer313.persiangig.com/letter4u01.JPG
2) http://montazer313.persiangig.com/letter4u02.JPG
3) http://montazer313.persiangig.com/letter4u03.JPG
4)http://montazer313.persiangig.com/letter4u03.JPG
ادامه دارد ان شاء الله
کلمات کلیدی:
من همان کفتر شکسته بالم همانکه گفت حیدریم تا نشاید کسی خیال تعرض به یوسفم امام مصلح قاعدنا خامنه ای هستی کیوان به فدایش حیدرحی و مطلق جهان بشریت و دگر سو جان نثار ثلاله کریمش از جمله حیدر ثانی آیت الله حاج مجتبی حسینی خامنه ای جانم به فدایش و دگر اولاد فرهیخته گرانقدر و والا مرتبت حضرتش دانستم از پیش خدایم را شاکرم که طریقت و عاقبتم را به یمن و طلیعه ولایت گسترانید و مرا سردار تنهای این مرکب صالح فرامید خدایا تو شاهدی کیوان ملقب به سردار تنهای حیدری ندارد در دلش مش و طریقی جز فدا کردن هستیش بر مولایش و جان سپاری بر پایه ثلاله گرامش خدایا ولی نمی دانم هرجا که در می زنم ندارد سراغی از پی حیدرم ندارد کلامی که دهد جلا این سینه خاک بر تپیده اش ماندگار خدایا تو دانی و باد صبا که نیست روزی بی شمییم سید علی هستی کیوان به فدایش راه و کار بر من می دمد نسیم روح بخش زندگیم شمیم سید علی هستیم به فدای آری خدا را شکر گذار باشید که می توانید دستان مولایم را ببوسید برایش بگویید و بخوانید و در چهره اش بی مانع بنگرید ولی سردار تنها چه دارد جز عشقی که از بدو تولد پیش از اعلام ولایت مولایم حیدرم یوسفم به ولایت جهان مقتدایش ندا من بودم که به او گفتم لبیک لبیک یا امام مصلح سید نا و شریفنا قاعدنا حاج علی حسینی خامنه ای هستی کیوان به فدایش الهی آمین آن روز را بخاطر دارم در کلاس چهارم دبستان آن روز که موضوع انشا رهبر خود را چقدر دوست می دارید من نام مولایم سید علی هستیم به فدایش را بردم ولی از آنجا که آقا هنوز اعلام ولایت نداشتند و امامت بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران ره سکان هدایت ملت ایران را بر دست داشتن من نام ولایت را با آن حال و هوای عاشقی کودکانه به قلم و زبان آوردم و خوشحالم از اینکه ولایت آقا را نه از این دنیا زین که از آن دنیا با خود به دنیا آوردم و در آن روز نمره انشا یی ناحقانه به من داده شد و چه ها بر حال و احوال من عاشق گذراندن بگذریم ولی مهم آنست که آقایم ولایتش ولایت رسول الله است و المدار و نایب برحق و مطلق حضرت ولیعصر عج از بدو خلقت تا به امروز که ندیدم جز شمیمش نکشیدم زجر دیدن و نتوانستن به نگریستن به رخسارش و نبودم محرم از ید حافظشان از برای یک بار عاشقانه بوییدن ابایی که می دانم از شهد گل نرگسش آشنایی دارم و هر روز با شمیمش بر می خیزم و عاشقی می کنم خدا جان هیچ زلیخواهی را بی یوسفش مگذار تنها که تو دانی من حیدری من سردار تنهای ذولیمین همانکه با رسول وقتش کرده دنیایی عشق بازی مگذار لحظه شهادت آنگونه بمیرم که نباشد سرم بر زانوی حیدرم و نگوید و نگفته بروم به باقی بدین کلام مولا که کیوان من از تو راضیم خدا از تو راضی و نگهدارت در آن دنیا تا به حکم الله و به لطف الله در سپاهی که تو المدار او هستی در سپاهی که تو برخواسته گان سپاهش برای قیام آخر هستی تویی نایب برحق مهدی مصطفی عج که توانستی با غیرت و شفقت و جنم ولاییت جهان را به اعتراف در آوری که ولایتت ذیحق و حقیقت گون مال تو.بود هست آقا جان سخن زیاد و داستان عشق ما بی سرانجام ولی وقتی دیدم عکس راویان اهل بیت گفتم شاید دعایشان روزی شود مستجاب به شرط آنکه قول دهند در دعا هایشان من سردار تنهایی که حضرت آقا خطابم بدین نام نمود من حیدری که سپاهیست که من در طریق صیانت از ولایت و ثلاله پاکش تاسیس و نامگذاری نمودم و نمی دانم تا امروز چند حیدری لبیک از بحر لبیک یا سیدنا و اولادنا سردادن را از دعای خیر خویش فراموش نکنید و دعا کنید روزی به رخ مولایش بی هیچ مانعی نظر افکند و به او بگوید چقدر منتظرش نشسته ام چه شبها که به خیالش خوابها دیدم و از بحرش جان دوباره برای بودن و جهاد کردن و زیستن یافتم چه رازها که به باد صبا و نسیم صبحگاهی شمیم مولایم بر بستم و چه سختی ها و چه ملامت ها و چه تحقیر ها و ترد شدنها که در بهای عشقش از خود مایه گذاشتم البته طلبی نیست آیین عشق همین است عشق به لاف زدن نیست به عمل کردن است ولی چه بگویم که آقا فرصت آزمون بر من قرار داد ولی صدای آخر و اشک نهان و ظاهرم را در بقض و صدای الرحمن و الرحیمم شنید یا نشنید خدا داند ولی چرا؟ چرا آقا جوابم ندادی؟ چرا آقا تنهایم گذاشتی و نیت کردی همچنان تنها بمانم ولذت در پی یاران تو بودن را از بکر وجودشان و وجود شما و ذریه مبارکتان نبرم عیبی نیست آقا سرتان سلامت اولاد خلف تان عمرشان به خاتم من یک شهید راهت بیش نبوده و نخواهم بود ولی ارزو دارم و داشتم لحظه شهادت بر روی زانوان شما بمیرم آرزو داشتم یکبار بی مانع سر به پهلوی پاکت می نهادم و تمام مکافاتی که از بدو خلقت تا به امروز از بحر داشتنت کشیدم را برایت می گفتم آقاجون سید علی هستیم به فدایت الهی آمین امید دارم روز وصال زیاد سرانجامش به قیامت نکشد امیدوارم چون استادم سید مجتبی حیدر ثانی تو و سید مهدی دانشجوی فارغ از آزمون تو و کلیه یاران و. نزدیکان به قدوم مبارک تون یاد آور شما باشند که شاید اگر فراموش کرده ای کیوان حیدری سردار تنها ذولیمین و هویدا غمگین توست آرزوی دوباره ریستن در کنار قدوم توست ریستنی از گل نرگس و نیلوفر که لایق باشند و تاب توان در برابر راهیه الهیت از آنها براید خداوندا حمایتم کن حمایتم کن تا به یوسفم برسم و تکلیفم را در کنار و یا تحت امر مستقیم او به کام بریزم و قسم می خورم بعد از این زیارت دوباره جانی نجویم و به شهادت لبیک و منتظر روز موعود در کنار المدار برای رسیدن خدمت صاحب الزمان عج برسم و در آخر برای همه حیدریان و استشهادیون و سربازان حضرت آقا هستیم به فدایش حیدر حی و حاذقمان آرزوی شهادت می کنم و از آنها هم همین طلب را خواستارم امیدوارم همه ما شهید راه ولایت باشیم و در جوار و یا در طریقت حضرت آقا حیدر حی و مطلقمان آماده جانفشانی و شهادت باشیم والسبلام علیکم و الرحمه الله و برکاته حیدر حیدریم حیدریه حیدر است لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار کیوان گیتی نژاد سردار تنها حیدری استشهادی ذولیمین هویدای امام مصلح سید و شریف قاعدنا حاج علی حسینی خامنه ای هستی کیوان به فدایش آمین 6/11/1393
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
طرح دغدغه
بنده به عنوان گران بارترین مسئوول در نظام جمهوری اسلامی که سنگینی این بار را هم خیلی خوب و با همه وجود حس می کنم، در عالم سیاست هیچ دغدغه ای ندارم.چون امروز در میدان سیاست دردنیا وضع ما بسیار خوب است و دشمن را دنبال خودمان می کشیم…
در عرصه اقتصادی _ که فصل مهمی از مسائل کشور است بنده از لحاظ حرکت اقتصادی جامعه، هیچ نگرانی ندارم. چون در این زمینه ، کاری در حال انجام است و در مجموع که نگاه می کنیم کار بدی نیست…
واما در عرصه ی فرهنگ بنده به معنای واقعی کلمه احساس نگرانی می کنم.این دغدغه از آن دغدغه هایی است که آدمی به خاطر آن گاهی ممکن است نصف شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرع کند، من چنین دغدغه ای دارم.
دغدغه فرهنگی شبیه دغد غه در میدان جنگ است و به معنای رها کردن سنگر، عقب نشینی و ناامیدشدن نیست.
ما باید مقوله فرهنگ را از نو ارزیابی کنیم .من به ذهنم این طور می رسد که ، در نظام جمهوری اسلامی ، مقوله فرهنگ را قدری دست کم گرفته ایم . به نظر من تاثیر فرهنگ ، هم به عنوان یک عامل اصلی و تعیین کننده در رفتارهای فردی و اجتماعی کشور وامت مان ؛ وهم به عنوان یک حامل برای تاثیرات و اثرگذاریهای سیاسی مغفول عنه قرار گرفته و آنچه که باید و شاید نیست.حرفهایی زده می شود، چیزهایی می گوییم، بنده خودم مطالبی را زیاد تکرار می کنم، لیکن در مقام عمل می بینم که بهای آنچنانی داده نمی شود.
فرهنگ:
فرهنگ در رفتارهای جامعه برخواسته از عقاید و اخلاقیات جامعه است.فرهنگ یعنی ذهنیت های حاکم بر وجود انسان که رفتارهای او را به سمتی هدایت می کند.
کارفرهنگی:
واقعاً مسأله ی فرهنگی کشور زمین افتاده است. همه خودشانرا فرهنگی می دانند، همه نسبت به مسائل فرهنگی اظهار شوق و علاقه می کنند و آنرا در بیانات و نظراتشان مهم نشان می دهند، اما حقیقتاً کار فرهنگی در کشور، متناسب با پیشرفت و ریشه دواندن انقلاب در جامعه نیست. لذا مسائل فرهنگی حقیقتاً در خور این است که به آنها، با سعه ی صدر و اهتمام و دلسوزی عمیق و همواره با خبرگی و کارشناسی رسیدگی بشود. کاری که در راستای حرکت فرهنگی باشد، رشد بدهد، روح فرهنگی برآن حاکم باشد و فعل و انفعالات در ذهن و مغز و جان و عواطف انسان بوجود آورد.
نشانه ی کار فرهنگی درست
خصوصیت دیگری که کار فرهنگی دارد، این است که باید هوشمندانه باشد. کار فرهنگی باید هوشمندانه باشد؛ برف انبار نمیشود. انبوه کار فرهنگی مهم نیست؛ بلکه انتظام کار فرهنگی، چیده شدن، گزیده شدن و هر کاری در جای خود قرار داشتن، مهم است که باید هوشمندانه باشد. باید روشن باشد که اصلاً کار فرهنگی را برای چه هدفی انجام میدهیم. بعد هم توجه کنیم که کار، واقعاً ناظر به آن هدف و متوجه به آن جهت باشد. این نشانه ی کار فرهنگی درست است .
ملت وتلاش
یک ملت اگر زحمت نکشد، اگر تلاش نکند و اگر به خودش رنج ندهد، راحتیهای آمیخته با آن رنج را هم، بدست نخواهد آورد. راحتی ناشی از تنبلی را به دست می آورد، اما راحتی ناشی از تنبلی، مثل راحتی بیماری است که در بستر بیماری دراز کشیده، راحت است وکاری هم نمی کند، اما سالم نیست. راحتی ناشی از زحمت و تلاش، مثل راحتی آن ورزش کاری است که ورزش می کند، رنج را می پذیرد، بعد می آید بدنش را شست وشو می دهد، احساس آسایش، آرامش، قدرت و اقتدار جسمانی و روحی می کند.
انقلابی که ازمساجدشروع شد
منشاء انقلاب اسلامی الجزایر را بعد از بیست سال، خود من دیدم؛ سالى که من به الجزایر رفتم، حدود نوزده سال از انقلاب گذشته بود. وضع آنها واقعاً عبرتانگیز است. انقلاب الجزایر، انقلاب اسلامى، انقلاب مساجد و انقلاب علماى دین بود؛ انقلاب،از مساجد،از مدارس دینى و از حوزههاى علمیه شروع شد – مثل انقلاب خود ما – لیکن حتى یک روز، حکومت دینى در الجزایر بهوجود نیامد! از همان اول، فرانسویها توانستند هم فرهنگ و آداب خودشان، هم بىاعتقادى به دین را در الجزایر – که تحت نفوذشان بود و داشت از استعمارشان خلاص مىشد – واردکنند ! در زمان ریاست جمهورى من، یکى از بزرگان الجزایر به دیدنم آمد؛ با من که صحبت مىکرد، به زبان عربى حرف مىزد. بعد مىخواست جملهایى را بگوید، لغت عربى به یادش نیامد؛ با این که زبان خودش و سخنگوى دولت بود! یک خرده فکر کرد، یادش نیامد؛ برگشت و به زبان فرانسه، از همراهش پرسید که این لغت، چه مىشود؟ او لغت عربى را به وى گفت؛ بعد او حرفش را با بنده ادامه داد ! یعنى آنها حتى زبان عربى را – نه دین را، بلکه زبان عربى و عربیت را – که ظاهراً خیلى برایش اهمیت قائل بودند، نتوانستند در الجزایر حفظ کنند و نگه بدارند و زنده کنند
ایمان کارسازاست…
پس ببینید من منشا این انقلاب را چه می دانم. من می گویم منشادر تدین و در ایمان است. ایمان مذهبی و اسلامی. ایمان مذهبی عبارت است از تضمین و تامین کننده ی بخشی از استعداد و تواناییهای انسان که بیشترین تاثیر را در انتخاب راه ها و پیمودن آنها دارد. ایمان مذهبی به انسان قدرت، شجاعت، معرفت، استقلال،اعتماد به نفس، ثبات و استقامت در میدان های سرشار از خطررامیدهد. ایمان، نقش واقعیات را به انسان، آنچنان که هست، می نمایاند. اگر انسانی باایمان باشد، قدر و ارزش و مقدار پدیده های مادی وقدرت آنها را می شناسد و درباره ی آنها نه زیاده روی میکند و نه کوتاهی. این خاصیت ایمان است. انسانی که ایمان ندارد، برای ارزش های مادی حسابی بیش از آن چه که باید باز کند، باز میکند و پول و مقام و قدرت و نظایر آن، در زندگی او نقش می یابد. انسان باایمان، برای پول و آسایش و رفاه زندگی این دنیا، نقش مناسب آن را قائل می شود و برای معنویت، آخرت، رضای خدا، بهشت و همه ی ارزش های معنوی دیگر که خرد انسان آنها را درمیابد، ارزش مناسب و جایگاه شایسته ای در نظر میگیرد. در بعضی جاها که پای علم لنگ است، ایمان، کارساز است
سیبل دشمن
ملت ایران، ملت مومنی بود. امروز هم ملت، خوشبختانه مومن است. بعد خواهم گفت که اساسی ترین هدف دشمنان انقلاب هم همین ایمان و تعبد است. آماج حملات آنها، این است و منبع لایزالی است که انقلاب، از آن تغذیه کرده و خوشبختانه از خیلی از آسیب ها دور مانده است.
نیازبه فرهنگ غنی
آن کسانی که تصور می کنند انقلاب اسلامی ایران با ادبیات و با هنر سر و کاری ندارد، ربطی ندارد، خیلی پرت از معرکه اند، خیلی دورند و نمی فهمند اصلاً چه دارند می گویند و به کجا دارند میگویند. این انقلاب بیش از همه به یک ادبیات قوی، به یک فرهنگ غنی نیازمند است.
ما امروز یک زبان قوی ویک فرهنگ عمیق تاریخی و غنی داریم و به یک هنر سطح بالا به شدت نیازمندیم.
اسلام از اول در یک قالب صد در صد هنری ارائه شده است . همه صاحبنظران ، ادبیات و هنر در مقابل برج هنری قرآن اظهار عجز کرده اند.
پیغمبر اکرم بروی شعر وشاعری سرمایه گذاری زیادی کرد. در جامعه ای که سیاحتش ،عزلتش و عزتش جهاد است .شاید بعضی ها فکر کنند توی جامعه جهادی ، دیگر شعر جایش کجاست؟
اما چون آن روز دشمن ضد انقلاب از ظرفیت ادبی بالائی برخوردار بود و شعرای برجسته ای داشتند ، پیغمبر شعرای اسلام را تشویق می کرد که بروند به مقابله با آنها تا فقط حرف آخر در تاریخ ثبت نشود و اسلام در مقابل این حربه تاریخی ماندگار که اسمش شعر است، بی دفاع نماند . این صدر اسلام است . خب حالا ما در انقلاب خودمان هم به این ظرفیت بالای هنری و توان بالای هنری نیازمندیم .
ملت ایران سرشار از برجستگی ها و درخشندگی ها است ، اما از لحاظ فرهنگی ،آن پختگی و موج کافی را ندارد.
ما در دوران پهلوی و قاجار شبیخون زده شدیم ، یعنی از غفلت سردمداران و فرمانروایان این کشور استفاده شد و عده ای با یک فرهنگ تازه و با نیروی جدیدی که بر اثر رنسانس ، دنیا را به جوش آورده بود و خودشان در آن جوش و خروش بودند، بر سر ما ریختند و ماخواب بودیم . همه چیز را به هم ریختند و ایران را مانند یک کشور خالی الکف مثل اینکه هیچ نداشته باشد نسبت به گذشته اش بدبین کردند و نسبت به تاریخش غافل کردند و ترتیبات خودشان را ، منتها ترتیبی که برای شهروندان درجه2گذاشته می شد، در اینجا برقرار کردند. در دوران پهلوی می خواستند تمدن بدوی قبل از اسلام را جایگزین تمدن هزار و سیصد ساله اسلامی کنند.
تا اواخر دوران پهلوی هر چه از فرهنگ بیگانه به ما تزریق کردند،مسموم ،مخدرو نامناسب بود.
شاخصه های مثبت غرب
امروز در فرهنگ غرب، انصافا عناصری وجود دارد که برای ماحیاتی است، ما باید آنها را یاد بگیریم، چیزهای خوب ،زیاد دارند. اگر این چیزها خوب نبود غرب با این همه فسادی که دارد به اینجا نمیرسید. غرب با این فسادهایی که دارد باید اصلا مضمحل میشد و مثل دود به هوا میرفت اما علت اینکه دود نشد و به هوا نرفت، چیست؟ چند عنصر واقعا حسابی در کار اینها بوده است. از جمله اینکه، آدمهای منظمی هستند، آدمهای پرکاری هستند و در تلاششان خستگیناپذیرند. اینها عناصر مثبت و مطلوب فرهنگ آنهاست. اینها را البته باید گرفت و استفاده کرد.
مقوله مظلوم فرهنگ
مقوله ی فرهنگ همچنانی که اهالی درد و سوز می دانند ، در کشور ما مقوله ی مظلومی است.انقلاب ما ، انقلابی مبتنی بر یک منش و نگرش فرهنگی بود و هر حرکت ارزشی، این خصوصیت را دارد. ما باید بیشتر و پیشتر از تلاش های دیگر ، به تلاش فرهنگی اسلامی می پرداختیم.
تولیدفرهنگ
تولید فرهنگ، منفجر کردن سرچشمه ی فرهنگ در دلها و روحها و استعدادهاست. این خیلی مهم است. ما لازم است که مردم را کتابخوان کنیم اما از این واجبتر آن است که استعداد نویسندگی را در بین مردم بیابیم و تولید کتاب کنیم . وادار کنیم که این استعداد به کار بیفتد، قلمها روی کاغذ بیایند، فکرها کار کنند و برای مردم بسازند و تولید کنند. این مهم است. کشور ما کشوری است که از جهت استعدادهای هنری و فرهنگی، باید جزء کشورهای علیالظاهر کمنظیر و نمونه باشد
جریان روشنفکری بیمار
روشنفکرواقعی کیست؟
روشنفکر باید مایه ای از روشنی را در جامعه ایجاد کند، باید پیام آور نور و روشنایی باشد، باید نقاط ابهام را بزداید، باید مغزهای مرده، مغزهای بی خبر، مغزهای ساده اندیش را که جز از طریق چشم نمی توانند پیرامون خود را بشناسند و بفهمند، توجیه کند؛ باید فرهنگ ساز باشد؛ معلم مردم باشد، مرشد مردم باشد
روشنفکری بیمار
روشنفکری ایران با دو خصوصیت بی اعتنایی به ایرانی گری و بی اعتنایی به اسلام متولد شد.
اکنون من سه نفر از این شخصیتها و پیشروان روشنفکری در ایران را اسم می آورم:میرزا ملکم خان ارمنی – میرزا فتحعلی آخوندزاده – حاج سیاح محلاتی که انحصارات خارجی دوره ناصرالدین شاه ،دستاورد اولین روشنفکران ایرانی بود.
مثلا میرزا ملکم خان که داعیه روشنفکری داشت و میخواست علیه استبداد ناصرالدین شاهی روشن گری کند خود دلال معامله بسیار استعماری و زیان آور رویتر بود آخوند زاده هم مثل میرزا ملکم خان است. او به روسیه رفت و بجای مبارزه با استبداد ، به مبارزه با دین و اعتقادات مردم می پرداختند .حاج سیاح هم به هر جایی که پای یک روحانی آزاده بزرگ در میان است برخورد می کند در دوره رضا خان روشنفکران درجه یک کشور در خدمت او قرار گرفتند. و در دوره بعد از رضا خان بخشی از روشنفکران به حزب توده پیوستند .البته در نهایت پدیده ای بنام پدیده توبه روشنفکری وجود دارد که من مظهر توبه روشنفکری را مرحوم آل احمد و مرحوم دکتر علی شریعتی می دانم.
روشنفکر در ایران کسی بودکه با سنت ها و تاریخ کشورش و همچنین با اسلام و مذهب دشمن باشد .روشنفکر غربی به نفع ملت های ضعیف مبارزه می کرد اما درایران روشنفکر به دخالت استعمار کمک می کرد . روشنفکری که مسولیتهای فردی اسلام را قبول نکند نمی تواند این نظام اسلامی را همراهی کند انقلاب اسلامی آمد و بافته های ذهنی روشنفکرانی را که هم می خواستند مردمی باشند و هم عیاش و مست را باطل و پوچ کرد .حقیقت این است که حرکت روشنفکری در ایران از اول، یک حرکت انحرافی، وابسته، حرکتی نه در خط ترقّی و تعالی ایران و اندیشه ی ایرانی بود؛ یک حرکت صددرصد وابسته بود. روشنفکری آن روز معنایش این بود که برای آموختن اندیشه و دانش، به مراکز سنتی فکر و علم در داخل جامعه ی خود ما مراجعه نشود روشنفکر از غرب برگشته ، برای فرهنگ ایران اسلامی خود هیچ ارزشی قائل نبود .
مردم داری
روشنفکران تکلیفشان و وظیفه شان این است که از مردم جدا نشوند. جدا نشدن از مردم به این نیست که بنشینند وضع فلان روستای دورافتاده ی محروم را تشریح کنند. در میان مردم بودن به این نیست که بنشینند زندگی غم انگیز طبقه ی دهقان یا کاسب یا کشاورز یا مثلاً کارگر را بیان کنند؛ این کافی نیست. توی مردم بودن و با مردم بودن به این است که خواست مردم، احساسات مردم، خط سیاسی و فکری مردم را بپذیرند و در آن خط حرکت کنند. اگر روشنفکران ما این جور مشی و عمل کنند، کار این ملت راحتتر به سامان خواهد رسید.
شهرت پرستی آفت پایداری
یک عده انتظار داشتند که بشوند ستاره ی درخشان انقلاب، به کمتر از آن راضی نبودند. یک ذره پایین ترش را قبول نداشتند. به مجردی که به آنها یک ذره بی محلی شد، از طرف یک کسی یا یک جمعی یا مردمی اسمشان نیامد، یادشان مطرح نشد؛ اینها هم از انقلاب قهر کردند رفتند کنار. البته«انقلابی صادق»اگر بودند یک چنین چیزی پیش نمی آمد.
میدان فرهنگی، میدان فرهنگی است!!!
آنانی که اهل مقولات روشنفکری اند، باید در میدان فعال شوند. جوانان! خودتان را بسازید. یک ملت اگر بخواهد راه رشد و کمال و پیشرفت را طی کند، باید از لحاظ ایمان فکری به جای محکمی متکی باشد. آن ملتی، آن نسلی، آن جوانی که بخواهد به یک مجموعه ی هُرهُری مذهب، بی ایمان، بی اعتقاد به بنیان های اخلاقی و دینی و معنوی، دل بسپارد و با حرف آن ها پیش برود، زیر پایش سست خواهد شد
مثل اصحاب بدر
ای بسا همین هایی که در این بدر کبرای امروز شرکت خواهند کرد، ان شاءالله همان هایی باشند که در ظهور ولیعصرارواحنافداه، جزو آن سیصدوسیزده نفر یاران آن حضرت به حساب خواهند آمد. کسانیکه در این مجموعه هستند -اگر زنده بمانند- بلاشک در آن مجموعه هم خواهند بود. مگر به شهادت یا مرگ صحنه را خالی کننداینها کم نیست
تهدیدات درونی
طرف دیگر هم عوامل درونی است. عوامل درونی، یعنی مواردی که در دوران خود ما انقلابیون و ما مؤمنین است؛ اینها کم نیست، زیاد است. من می خواهم عرض کنم که اگر ما این آسیب های درونی را علاج کنیم، آن آسیب های بیرونی، مشکلی برایمان به وجود نخواهد آورد.
آفت سایش
.من احساس می کنم این جبهه، دچار آفت سایش شده است. انسان سایش پذیر است.همه ی انسانهابجز معصومین، در برخورد ها و سایش ها و اصطکاک ها، ساییده و کم می شوند و برجستگیهای روحیشان تغییر می کند؛ باید مراقب بود. اینکه ذکر دائمی گفته اند، برای خاطر این است. انسان دائماً باید متذکر باشد، وا لّا خراب خواهد شد .یکی از عوامل سایش در جبهه خودی ، عدم توجه مسئولین به گزینش و شناسایی استعداد ها بود . این حقیقت قابل انکار نیست
خود باختگی
خود باختگی عناصر جبهه ی خودی در مقابل شخصیت های جبهه ی دشمن بخاطر احساس برتری صنفی آن شخصیتها بر این عناصر بود. این حقیقت قابل انکار نیست. مثلا فرض بفرمایید وقتی یک هنرمند این جبهه، در رشته ای از هنر سرافراز و بی اعتنا مقداری پیش می رفت و بعد در جایی احساس خستگی می کرد و می خواست لحظه ای بایستد و نفس تازه کند، تا چشمش به هنرمند رشته ی خودش در جبهه ی مقابل می افتاد مرعوب او می شد
خود باختگی در مجموعه راه ندهید
ما نباید خودباختگی را در مجموعه ی خودمان راه دهیم. من دیدم کسانی را از خودی ها، که در مقابل غریبه ها احساس خودباختگی میکنند. بالاخره دلیلی هم برای خودشان میتراشند. یک نویسنده ی قدیمی است، یک شاعر مثلاً گردن کلفت است، یک فیلم ساز نام آور است . و حالا این، در مقابل او احساس خودباختگی و غربت میکند! این برداشت من است. آنی که من میفهمم، این طوری است. بعضی از بچه های ما در مقابل اینها احساس خودباختگی میکنند. شما باید این خودباختگی را در ذهن های اینها به کلی از بین ببرید. آنها محکومند. آنها آن نکته و جوهر اصلی را که در شما هست، ندارند؛ و آن ایمان است، خلوص است، عقیده است
تردید نکنید…
عامل دیگری که وجود دارد، این است که در جبهه ی خودی ، بعضاً به دلایلی، در پایبندی نظام به حرف ها و آرمان های خودش تردید شد . گاهی احساس تردید در عنصر خودی بجا، ولی اکثراً بیجا بوده است. چون خود من در سطوح تصمیم گیری کشور بوده ام و با خیلی از جوانان و عناصر مردّد ارتباطات عاطفی داشته ام، غالباً می دیدم بیهوده دچار تردید شده اند و اصلاً جای تردید و نگرانی نبوده است. آنها بیهوده احساس نگرانی می کردند که هان! چه شد؟! مثلاً یک وقت می دیدیم که رسانه های دشمن، حساب شده و روی مقاصدی، از یک شخص که در جمهوری اسلامی مسئولیتی داشت، تعریف میکردند. این تعریف ایجاد تردید میکرد که هان! چه شد؟
دعواهای خطی
یک عامل دیگر از عوامل هضم جبهه ی خودی و سایش آن، کشیده شدن پای عناصر این جبهه به دعواهای خطی است که در برهه ای از زمان، در این کشور واقعاً فاجعه آفرید. ناگهان بین سیاسیون، نمایندگان مجلس و برخی دیگر از مسئولین، دعواهایی بروز کرد که اصل آن دعواها موجّه نبود. هر دو خط، بلاشک، در حدی جرم داشتند. هردو خط، هم آدم های بسیار خوب داشتند، هم آدم های ناباب داشتند، هم آدم های متوسط داشتند
دنیای فریبنده
عامل دیگر که امتحان بسیار بزرگی بر سر راه همه است، عامل دنیا و جلوه های فریبنده ی آن است. در جبهه ی خودی، برخورداری مادی، کم و امکانات، ناچیز بود. جلوه های دنیا پر جاذبه است و چشم ها و دل ها را میفریبد؛ چنان که بعضی از کسان را فریفت. ماهی وقتی به طمع خوردن کرم، قلاب را فرو داد، دیگر کار تمام شده است
نهج البلاغه
بخش های مهم نهج البلاغه بخش زهد و بی رغبتی به دنیا و بی اعتنایی به مظاهر فریبنده و جلوه گر دنیاست. این یکی از مهم ترین بخش های نهج البلاغه است، چه در کلمات قصار، چه در خطب و چه در مکاتیب و نامه ها، بخش های زیادی مربوط میشود به بی اعتنایی و زهد نسبت به دنیا. سید رضی میگوید: وقتیکه علی علیه السلام درباره ی زهد در دنیا و بی رغبتی و بی اعتنایی به این تجملات و زیورها و غرورها و فریب ها و انگیزه ها و جاذبه های دنیا حرف میزند جوری حرف میزند که شما تصور میکنید که گوینده ی این کلمات جز زهد و جز بی رغبتی به دنیا هیچ کاری و شیوه ای و منشی در زندگی ندارد ،جدی نگیرید…
امیرالمومنین که درباره ی دنیا و ترک دنیا و زهد و این حرف ها بحث میفرماید، خود او جزء پرکارترین و پرتحرک ترین و در میدان ترین افراد است. پس زهد به معنای ترک فعالیت و بریدن از جامعه و مردم نیست. حالاپس به چه معناست؟ به معنای غرق نشدن در شهوت ها و هوس های دنیا، به معنای جدی نگرفتن لذت های دنیوی است، به معنای قربانی نکردن هدف های انقلابی و اصیل و سازنده ی اسلام در پیش پای قدرت طلبیها و انگیزه ها و خودخواهیها و دنیاطلبیها
تکالب بر دنیا
امروز آن چیزی هم که باید خیلی از آن ترسید، «تکالب بر دنیا»ست، تکالب بر حطام دنیاست. «تکالب» تعبیر خیلی پرمغزی است. تکالب یعنی مثل دو سگ بر سر یک جیفه به جان هم افتادن ! این تکالب است. سعی کنیم هر چه ممکن است این جیفه ها از محیط زندگی ما دور شود، کنار برود. بالاخره جوانان دیروز که مبارزه میکردند و فعال بودند، خوب بودند، بااخلاص و بانشاط، پابرهنه در میدان بودند. حالا ما به افراد مسن، پیرمرد و با محاسن سفید تبدیل و وارد نسل دیگری شده ایم. حالا فرزندان ما به میدان آمده اند. باید سعی کنیم آنها مثل دیروز ما باشند. باید سعی کنیم آنها هم به دنیا با این چشم نگاه کنند
کدام دنیا!!؟
دنیا» هم که میگویم، فقط پول و خانه و خودرو شخصی نیست. چیزهای دیگر هم هست. اسم درکردن، تعریف شنیدن، ستایش شنیدن، تمتعات ناروا و نادرست جنسی و همه امکاناتی که نفس انسان آنهارامیخواهد؛دنیاوجلوه های آن است. چنین وسوسه هایی هم درعده ای پدیدآمد. البته عده زیادی واقعا ایستادند و مردانه مقاومت کردند. ولی بعضی از افراد هم به ندرت در مقابل این وسوسه ها و جلوه های دنیوی، پایشان سست شد
سایش شوخی ندارد
قدرت مقابله با سایش را در خودتان ایجاد کنید. سایش شوخی ندارد؛ انسان ساییده میشود! همان چکش یا پتکی که شما روی سر آهن می کوبید و آنرا به شکل های مختلف درمیاورید، بعد از مدتی که نگاه کنید، میبینید ته آن ساییده شده است. یعنی با این نیروی فعال قدرتمند، بالاخره تأثیر گرفته؛ یعنی آن، روی این اثر گذاشته است. به فکر این باشید. مقوله ای که شما در آن واردید، از مقوله های خطرناک است.
تهدیدات و تهاجمات بیرونی
ضعف و ترس
و اما چند جمله هم درباره ی جبهه ی دشمن، یعنی همان جبهه ی مقابل بگویم. اگر کسی خیال کند که آنها با هم تشکل دارند و آدم های پیگیری هستند، به شدت در اشتباه است. شاید در جمع شما معدودی باشند که آن جماعت را به قدر من شناخته باشند. آن جماعت را من میشناسم. آدم هایی بی عرضه، بی پیگیری، بی اراده و اهل نقد و اهل دنیا هستند؛ دنیای در مقابل آخرت. خصوصیت دنیا، نقد بودن است دیگر! و خصوصیتشان اساساً ضعف و ترس است.
تاکتیک
تا عنصر ضعیفی پیدا شود، سعی در جذب و کشاندن او به طرف خودشان دارند. اما تا یکی از عناصر ما را اهل استقامت مییابند، به طور هماهنگ شروع به کوبیدن وی میکنند. تا یک نقطه را نقطه ی خطرناکی برای خودشان، یا نقطه ی امیدی برای آینده ی جمهوری اسلامی میدانند، برای تصرف آن لشکرکشی میکنند. جبهه ی دشمن به چنین کارهایی مشغول است
از تهاجم فرهنگی نگرانم خدای متعال نگذاشته که بعضی بفهمند «و من لم یجعل الله له نوراً فما له من نور»عده ای هم حاضر نیستند که به این معنا اعتراف کنند. اما بنده میبینم و این تهاجم را در مقابل چشم مشاهده میکنم. وقتی هم تبیین میشود، هرکس میشنود، میبیند که درست است. بعضی هم بدون اینکه ما تبیین کنیم، خودشان مثل ما مشاهده میکنند. اصل قضیه که بنده از آن نگرانم، همین تهاجم فرهنگی است .
کلمات کلیدی:
شهادت و شهادت و شهادت چیزی که کیوان حیدری گیتی نژاد همواره از خدای و ولی مصلح خویش امام مصلح سید و شریف عادل و عالم قادر و رحیم علیم و حلیم و کریم و کبیر صالحنا ابا المصطفی قاعدنادنا حاج علی حسینی خامنه ای هستی کیوان بشود فدای رخ پاکش و در طریق سپاه حیدری که سردار تنها یعنی من کیوان فرمانده و خواهان عمل به آنم شهادت بعد از طریقت و اطاعت از وجود پاک نایب برحق و مطلق عصر حی سید نا امام مصلح حاج علی حسینی خامنه ای هستی کیوان به فدایش صیانت و حراست از حیدرثانی مولایمان آیت الله حاج مجتبی خامنه ای جانم به فدایش و دگر ثلالگان پاک و منادی ادب و حامل رسالت ولایتمداری و ولایتمدار زیستن در جهان حی می باشد یعنی حیدری سربازیست مطیع ولایت و خصوصا ولایت امام مصلح سید و شریف قاعدنا حاح علی حسینی خامنه ای هستی کیوان به فدایش و فاتح ستیز با دشمنان باور ولایتمداری و حارص حریم حضرت آقا هستی کیوان به فدایش از وجود مبارکش تا حراصت از داشته ها و خواسته ها و اولاد مکرم این ولی حی و حاذق و مطلق حی العرض که به والله ندیدم در عمر خوشتر و بهتر و زیباتر و اهم تر و واجب تر در این صیانت و اطاعت و همایت و جانفشانی که در پایه و واجبات رساله سپاه حیدری در آن پرداخته و در سبد افتخارات این سپاه نوشته و انگاشته شده آری اینجانب کیوان گیتی نژاد در زندگی خود جوز حامی و پدری چون مولایم سید علی هستیم به فدایش ندارم و او هم سربازی عاشق تر و طالب تر و حافظ تر از من دارد ولی در عاشقی و دلدادگی و مجنونی فراتر از خود در این خواستگاه دلدادگان نیافتم امروز من به همه فرزندان این ملت به عنوان برادر کوچکتر می خواهم و دعوت به اطاعت و پیروی و هم طریقی و هم بیعتی با امام مصلحی دارم که از شمال تا جنوب از شرق تا غرب این جهان نیست کسی که او را به نام سید نا حاج علی حسینی خامنه ای هستی کیوان به فدایش ندیده و نشناسد و با اصول و تکارم و دلدادگی ها و دلسپردگیی هایش به ایتام ظلم دیدگان ظلم ستیزان و ظالمین
بسم الله الرحمن الرحیم
***
18/12/76
***
این پوستر رو به مناسبت بیانات اخیر امام خامنه ای(حفظه الله) در نشستی که با اعضای مجلس خبرگان رهبری داشتند کار کردم . البته متن بکار رفته در طرح مال الان نیست و آقا سالها پیش این مطلب رو بیان فرمودند ، اما دیدم جمله جالبیه و حیف که باهاش یه پوستر کار نکنم ….
امام خامنه ای (مد ظله العالی) :
مشکلات کشور را تنها یک چیز حل میکند، آن هم عبارت است از نگاه به ظرفیّتهاى درونى – که این ظرفیّتها هم بحمداللَّه بسیار است، بىشمار است – و استفادهى از این ظرفیّتها به شکل حکیمانه. خوشبختانه مسئولین اقتصادى دولتى به این معنا توجّه کردهاند، به این نتیجه رسیدهاند. راه برطرف کردن مشکلات اقتصادى کشور – حالا این بخش از مشکلات – نگاه به بیرون نیست، نگاه به برداشتن تحریم دشمن و مانند اینها نیست؛ خوشبختانه مسئولین اقتصادى کشور به این معنا توجّه کردهاند. راه آن این است که به درون نگاه کنند؛ ساخت درونى اقتصاد را تقویت کنند؛ این کار را بنا دارند بکنند و انشاءاللَّه همین است که پیش خواهد رفت و در این توفیق پیدا خواهند کرد. به دشمن نمیشود چشم دوخت؛ از دشمن نمیشود انتظار داشت. (منبع)
باور ما با بصیرت و شجاعتی که جمیعش در یک کلام ولایتمداری خلاصه می شود اجین و هم پیمان و هم کلام باشیم اجنبی ظالم و استکبار گستر بصیرت از کف داده نه توان مقابله با ما را دارد و نه توان ایجاب خیال صدمه زدن به خواسته ها و داده ها و داشته های ولایت گستر ما خواهد توانست بنماید و در آخر برای همه سربازان و حافظان حریم ولایت و اسلام آرزوی پیروزی و استقلالی را دارم که با خون آنها و شهادت انها اجین و بافته و ریسته شده باشد ولایت را از خود و خود را ولایت بدانید و بدانید شهادت و پیروزی بیولایتمداری و بصیرت شناسی و ظلم ستیزی که نشات از ولایتمداری دارد غیر ممکن است صل الله علیه و الهی و صلم حیدریم حیدریه حیدر است لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار کیوان گیتی نژاد حیدری ذولیمین استشهادی هویدای امام مصلح سیدنا و حافظنا و شرفنا ابا المصطفی قاعدنا حاج علی حسینی خامنه ای هستی کیوان به فدایش الهم الصل علی محمد و آل محمد
در درجهی اول، گسترش مشارکت و حضور گستردهی مردم در انتخابات اهمیت دارد. شور انتخاباتی در کشور و حضور مردم پای صندوقهای رأی میتواند تهدیدهای دشمنان را بیاثر کند؛ میتواند دشمن را ناامید کند؛ میتواند امنیت کشور را تأمین کند. ملت عزیز ما در همهی نقاط کشور این را بدانند؛ حضور گستردهی آنها در پای صندوق رأی، در آیندهی کشور تأثیر دارد؛ در امنیت، در استقلال، در ثروت ملی، در اقتصاد، در همهی مسائل مهم کشور تأثیر میگذارد.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی: