سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان در میان مردم، مانند ماه شب چهارده در آسمان اند که بر دیگر ستارگان پرتو می افکند [امام علی علیه السلام]
ولی امر مسلمین جهان امام مطلق سید علی س
پیوندها
لحظه های آبی
upturn یعنی تغییر مطلوب
در سایه سار ولایت
گل رازقی

منتظر ظهور
فرصت ها
فانوس عشق
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
بندیر
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
سلام
شقایقهای کالپوش
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
کلبه بصیرت
*تنهایی من*
بلوچستان
هم نفس
آسمون آبی چهاربرج
دنیای آسان
اشک شور
نگارستان خیال
هواداران همای پرواز
نغمه ی عاشقی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
سایت مشاوره بهترین تمبرهای جهان دکترسخنی
حبیبی حسین
سرچشمـه فصـاحت و بلاغت
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
امامزاده میر عبداله بزناباد
بـــــــــاغ آرزوهــــــــــا = Garden of Dreams
صراط مستقیم
برترین لحظه ها
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
هیئت بیت العباس (ع) روستای المشیر
مقبلی جیرفتی
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
کربلا
عشق مشعلدار
سارا احمدی
.: شهر عشق :.
پیامنمای جامع
دلـتنگــ همیـشـگـــــــــی
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
شهادت به روز
بنده ی ناچیز خدا
سلام آقاجان
محمدمبین احسانی نیا
*bad boy*
سرزمین رویا
گوناگون
فرمانده آسمانی من
پرستاری 91
مرام و معرفت
جاده خاکی عشق
من.تو.خدا
سربازی در مسیر
دل شکســــته
♥ღ تنــــهایــــی من ღ♥
دل نوشته
منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش
من و اریکان
تبیان
عشق
قــلــب هــای آبــی انــاری
ترخون
زیبا ترین وبلاگ
علمدار بصیر
مشکات نور الله
در آغوش خدا
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
پسران علوی - دختران فاطمی
sajadb.tk
تعمیرات تخصصی پرینترهای لیزری رنگی ومشکی وفکس وشارژکارتریج درمحل
عمارمیاندواب
مهاجر
جیغ بنفش در ساعت 25
مردود
profosor
دهکده کوچک ما
گروه اینترنتی جرقه داتکو
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
دختر و پسرای ایرونی
متین
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
*(: دنـیــــای مـــــــن :) *
آتیه سازان اهواز
دهکده علم و فناوری
شادِ شاد
کشکول
چی کار؟
عشق پاک
دوستانه
باران نامه
« « عاشقی » »
شخصی
نمی دونم بخدا موندم
کشاورزی نوین
تینا!!!!
باکری میاندوآب
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
محبین
یک عاشقانه ی ساده برای من......
::₪ °اینجا همه چی در همه° ₪ ::
خنده بازار 2
دخت خورشید
به رنگ آبی
عـــــــــــاشــــــــقانــــــــــــه هــا
دلو بزن به دریا
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
بهار عشق
دل شکسته
*(حرفهای نگفته)*
حرفهایی ازجنس بهشت
تجربه های مربی کوچک
آخرین اخبار شرکت های مربوط به موبایل
شادی ، تفریح ، پیامک
تینا
♥ღردپای عشق♥ღ
Chamran University Accounting Association
مقاله های تربیتی
عزیز دل
به نام خالق عشق
فــردا
سکوت عاری از صداست.
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
vagte raftan
*...بانو...*
مسعود رضانژاد فهادان
از یک انسان
جک
کمپین حمایت از باقری لنکرانی
فــــــــــــــــــــ ر یـــــــــــ ا د
صداقت
جوجو
بازی
چیزهای جالب
جالب انگیزناک
آسمان آبی
نوجوونی از خودتون
اتاق دلتنگی
سه ثانیه سکوت
هزاره
جوک و خنده
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
sindrela
آشنای غریب
آخرین منجی
شخصی
عشق بی انتها
من هیچم
حدائق ذات بهجة
پسران جوان
والفجر8
کافه ترانزیــــــــت
____نازیانه_____
معماری نوین
شهدای کوهسرخ(مکی)
کد تقلب کرک و ترینر بازی ها
حکمت
عاشقانه
کلاه بافتنی
bakhtiyari20
بروزترین ها

جرم بزرگ فتنه‌گران

 

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif شاید مهم‌ترین موضوعی که می‌بایست در تحلیل فتنه‌ی 88 همواره مورد توجه قرار گیرد، امیدوار شدن دشمن به پدید آمدن فضایی برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی است. امیدواری که به دلیل بروز اقدامات و حرکات غیرقانونی فتنه‌گران به‌وجود آمده بود. رهبر انقلاب در این‌باره فرموده‌اند: «کسانی که فتنه‌ی سال 88 را شروع کردند - حالا یا خودشان طراحی کرده بودند، یا دیگران طراحی کرده بودند؛ نمی‌خواهیم نسبتی بدهیم، ولی به هر حال این فتنه طراحی شده بود - به کار کشور ضربه‌ی سختی زدند. اگر این فتنه نبود، بلاشک کارهای گوناگون کشور بهتر پیش می‌رفت. اینها دشمنان را امیدوار کردند و روحیه دادند به کسانی که علیه نظام اسلامی جبهه‌بندی کرده‌اند و یک جبهه‌ای تشکیل داده‌اند.» درست از همین ایام بود که موضوعی به نام «تحریم‌های فلج‌کننده» علیه ایران نیز در دستور کار مقامات آمریکایی قرار گرفت. یادداشت زیر، کندوکاوی است مستند پیرامون این موضوع که فتنه‌گران چگونه موجب ایجاد صدمات جبران‌ناپذیری به کشور شدند.

روز 8 نوامبر 1979، وقتی که کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، با استناد بر قانون «کنترل صدور تسلیحات نظامی»، کشتی حامل لوازم نظامی به ارزش سیصد میلیون دلار متعلق به ایران را توقیف کرد، می‌توان نقطه‌ی آغاز تحریم‌های یک‌جانبه علیه جمهوری اسلامی ایران دانست. نقطه‌ی آغازی که در گام دوم، با بلوکه کردن مجموعه‌ی پس‌اندازها و اوراق بهادار ایران در آمریکا، که ارزش آن بالغ بر دوازده میلیارد دلار بود، بر گستردگی آن افزوده شد. البته در سال‌های بعد از آن، این روند برخلاف تعهدات آمریکا در بیانیه‌های الجزایر مبنی بر لغو تحریم و مداخله نکردن در امور داخلی ایران، فزونی بیش از پیش یافت. در طول جنگ تحمیلی1 و سال‌های پس از آن، به بهانه‌های مختلف نظیر آنچه در ماجرای تصویب طرح «داماتو»2 اتفاق افتاد، همواره آمریکا بر گستره‌ی استفاده‌ی خود از ابزار تحریم در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران افزود.

در ماجرای دستیابی ایران به صنعت صلح‌آمیز هسته‌ای نیز آمریکا همچون گذشته، استفاده از ابزار تحریم را در دستور کار خود قرار داد و با صدور برخی فرمان‌های اجرایی دولتی یا برخی مصوبات کنگره‌ی این کشور و یا حتی تصویب چند قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل،3 تلاش نمود ایران را از این فناوری صلح‌آمیز و صنعت پیشرفته بازدارد. البته این اولین‌باری نبود که در راه بومی‌سازی یک صنعت، ایران از سوی استکبار جهانی تحریم می‌شد. پیش از این، در ماجرای ملی شدن صنعت نفت نیز دولت ملی دکتر محمد مصدق تحریم شده بود تا از این راه، مانعی در جهت ملی شدن صنعت نفت یک کشور ایجاد شود. این موضوع شاهد خوبی بر این ادعاست که استکبار در جهت تثبیت منافع و هژمونی خود بر جهان، فارغ از اینکه چه کسی حاکم باشد، مانع از قدرت‌یابی و اقتدار دیگر کشورها می‌شود و این امر مختص جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه شامل دیگر کشورها هم می‌شود.4
گناه و جرم بزرگی که شرایط امروز را برای جامعه‌ی ایران رقم زده و این جامعه را در تنگنای تحریم قرار داده، امیدوار کردن دشمن است که از سوی فتنه‌گران صورت پذیرفته است؛ چراکه این امیدواری و شکل‌گیری درک جدید از ایران توسط غرب و آمریکا، که در ادامه‌ی ماجرای فتنه حاصل شد، غرب را به تحلیل، تصمیم و اقدام جدید نسبت به ایران مجاب کرد.

اما با مدنظر قرار دادن سیر تحریم‌های اعمال‌شده علیه جمهوری اسلامی و با چشم‌پوشی از روند تاریخی و گستره‌ی جهانی استفاده از این ابزار توسط نظام سلطه، آنچه مسلم است، هیچ‌یک از این تحریم‌ها پیش از فتنه‌ی 88، آنی نیست که جو بایدن، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، از آن تحت عنوان «سخت‌ترین تحریم‌های چندجانبه» علیه ایران یاد می‌کند.5 آنچه تحت عنوان سخت‌ترین تحریم‌های تاریخ از آن یاد می‌شود، از نظر بازه‌ی زمانی مربوط به اقداماتی می‌شود که آمریکا و جبهه‌ی متحد با او، بعد از فتنه‌ی 88 دنبال کردند که در ادامه، به نحوه و چرایی آن پرداخته خواهد شد، اما آنچه در این بخش لازم است مورد دقت قرار گیرد، بررسی وضعیت ایران و تحریم‌های صورت‌گرفته بر آن و تحلیل غربی‌ها از این وضعیت، پیش از آغاز فتنه است تا با مدنظر قرار دادن آن، ببینیم آیا این امکان وجود داشت که در سیر طبیعی اتفاقات به آنچه تحت عنوان سخت‌ترین تحریم‌های تاریخ علیه ایران یا به تعبیری دیگر که از سوی برخی مسئولین غربی از آن با عنوان «تحریم‌های فلج‌کننده» یاد می‌شود، منجر شود یا نه؟

* پیش از فتنه 88
برای تحلیل شرایط پیش از فتنه، از سال‌های پایانی ریاست‌جمهوری جورج بوش شروع می‌کنیم. جورج بوش پس از آنکه در دوره‌ای ایران را «محور شرارت» خوانده بود و از حمله به ایران سخن می‌گفت و چند قطعنامه را در شورای امنیت علیه ایران به تصویب رسانده بود، در طی مذاکرات 1+5 با ایران، با تصور امکان مقابله با فعالیت‌های هسته‌ای ایران و ایجاد تغییر در رفتار آن، به نشانه‌ی اعتراض به عدم تعلیق غنی‌سازی از سوی ایران، همواره نماینده‌ی خود را در مذاکرات شرکت نمی‌داد و اعلام می‌کرد که تعلیق غنی‌سازی پیش‌شرط آمریکا برای حضور در مذاکرات است. با این حال اما در پایان دوران زمامداری خود، ناامیدانه و مأیوسانه به این نتیجه رسید که هیچ امکان و راهی جز مذاکره با ایران ندارد. لذا در مذاکرات «ژنو یک» با زیر پا گذاشتن پیش‌شرط خود، ویلیام برنز، معاون کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه‌ی خود را در مقابل نماینده‌ی مذاکره‌کننده‌ی ایرانی نشاند. حضور برنز در مذاکرات، نشانه‌ای از عقب‌نشینی آمریکا بود. رایس، وزیر امور خارجه‌ی آمریکا نیز همان زمان اعلام کرد: «ایالات متحده‌ی آمریکا دشمن ابدی ندارد. اگر ایران تصمیم بگیرد به جامعه‌ی جهانی نزدیک شود، از حمایت ایالات متحده‌ی آمریکا برخوردار است.»6 خبرگزاری آلمانی دویچوله نیز در تحلیل این رفتار آمریکا نوشت: «آگاهان می‌گویند شرکت ویلیام برنز در نشست ژنو به مفهوم چرخشی حیرت‌آور در سیاست تاکنون دولت بوش در برابر ایران است.»7
گذر از «محور شرارت» خواندن ایران به حضور «بدون پیش‌شرط» در مذاکرات توسط آمریکا، آن هم در دولت بوش جمهوری‌خواه، از جمله نشانه‌هایی بود که نشان می‌داد غرب و آمریکا، ایرانِ قدرتمند را پذیرفته و به این درک رسیده‌اند که باید با ایران به توافق برسند. البته این تنها نشانه نبود. زبیگنیو برژنسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا، که توصیه‌هایش در پیروزی اوباما در انتخابات تأثیرگذار بود، در گفت‌وگو با مجله‌ی آلمانی «اشترن»، در پاسخ به این سؤال که آیا اوباما رئیس‌جمهور یک ابرقدرت رو به زوال است، اظهار داشت: «واقعیت این است که دوران حماقت ابرقدرتی آمریکا به پایان رسیده است. درباره‌ی ایران و برنامه‌ی هسته‌ای ایران نیز ما به رویکرد واقع‌گرایانه، منعطف‌تر و منطقی‌تر نیازمندیم. ما باید مذاکره کنیم. ما ممکن است حتی بدون پیش‌شرط مذاکره کنیم. رویکرد موفقیت‌آمیز برای ایران باید با منافع امنیتی تهران و واشنگتن منطبق باشد.»8
با مدنظر قرار دادن سیر تحریم‌های اعمال‌شده علیه جمهوری اسلامی و با چشم‌پوشی از روند تاریخی و گستره‌ی جهانی استفاده از این ابزار توسط نظام سلطه، آنچه مسلم است، هیچ‌یک از این تحریم‌ها پیش از فتنه‌ی 88، آنی نیست که جو بایدن، معاون رئیس‌جمهور آمریکا، از آن تحت عنوان «سخت‌ترین تحریم‌های چندجانبه» علیه ایران یاد می‌کند.

همچنین چند ماه قبل از انتخابات 88، برنارد کوشنر، وزیر خارجه‌ی یهودی‌الاصل فرانسه، در مصاحبه با شبکه‌ی «سی‌ان‌ان» می‌گوید: «گمان می‌کنم ایران کشوری بزرگ با تاریخی بزرگ است. اگر امروز بخواهیم از افغانستان سخن بگوییم، باید با ایران صحبت کنیم. اگر می‌خواهیم از خاورمیانه، عراق و سوریه سخن به میان آوریم، باید با ایران صحبت کنیم. پس واقع‌گرا باشیم و با این اشخاص صحبت کنیم.»9

همه‌ی این سخنان یادشده و از این دست اظهارات که در مقطع زمانی پیش از فتنه کم شنیده نمی‌شد، نشان از آن داشت که تصور، درک و محاسبات غرب از ایران، بر بی‌فایده بودن فشارها و لزوم گفت‌وگو با آن تأکید دارد. این درک و تصور در آخرین مذاکرات هسته‌ای پیش از انتخابات، که در ژوئن 2008 (سال 1387)، یعنی درست یک سال مانده به انتخابات انجام شد، به‌صراحت از سوی طرف‌های مذاکره‌کننده‌ی غربی بیان گردید که چاره‌ای جز پذیرش برنامه‌ی غنی‌سازی ایران نمی‌بینند.10 مذاکرات هسته‌ای نیز به‌صورت کاملاً هوشمند از سوی مقامات غربی تا اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری سال 88 به حالت تعلیق درآمد. آن‌ها منتظر بودند ببینند نتیجه‌ی انتخابات چه خواهد شد تا آن‌گاه متناسب با آن، روند و خط‌مشی‌های خود را مشخص کنند.

اما اوج عقب‌نشینی غرب در قبال ایران و پذیرش ایران قدرتمند را می‌توان در اولین نامه‌ی اوباما به رهبر انقلاب، که چند روز پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری 1388 ارسال شده بود، مشاهده کرد. اوباما در آن نامه اذعان کرده بود که بدون ایران، هیچ موضوعی در خاورمیانه فیصله نمی‌یابد. او خواستار گفت‌وگویی همه‌جانبه و کمک به شروع فصل جدیدی از مناسبات بین ایران و آمریکا شده بود. همه‌چیز حکایت از دست برتر جمهوری اسلامی در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی داشت، اما یک حادثه، همه‌ی معادلات را تغییر داد و دست برتر و پُر ایران را در چانه‌زنی با غرب، خالی کرد: آشوب‌های بعد از انتخابات 88!
اوج عقب‌نشینی غرب در قبال ایران را می‌توان در اولین نامه‌ی اوباما به رهبر انقلاب، که چند روز پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری 1388 ارسال شده بود، مشاهده کرد. اوباما در آن نامه اذعان کرده بود که بدون ایران، هیچ موضوعی در خاورمیانه فیصله نمی‌یابد. همه‌چیز حکایت از دست برتر جمهوری اسلامی در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی داشت، اما یک حادثه، معادلات را تغییر داد و دست برتر و پُر ایران را در چانه‌زنی با غرب، خالی کرد.

* پس از آغاز فتنه
آشوب‌های بعد از انتخابات 88 و یا به تعبیر دقیق «فتنه»، موجب «امیدواری» دشمنی شد که مترصد به وجود آمدن روزنه‌ای برای ضربه زدن به ایران بود. به همین علت، در اقدامی ناباورانه، تنها در طی ده روز اول آغاز فتنه، شش قطعنامه در کنگره‌ی آمریکا علیه ایران ارائه شد و به تصویب رسید!11 مسئولین غربی که تا پیش از این بر لزوم واقع‌گرایی در برابر ایران سخن به میان می‌آوردند و از ضرورت تعامل با ایران می‌گفتند، به‌یکباره شروع به اظهارات مداخله‌جویانه در امور داخلی ایران کردند. اوباما که چند روز پیش از انتخابات به رهبر انقلاب نامه نوشته بود تا او را در حل مشکلات منطقه کمک نماید، به‌ناگاه با آغاز فتنه، از ایرانی‌ها خواست تا به اعتراضات خود ادامه دهند و مشخصاً از میرحسین موسوی نام برد و وی را نماد غرب‌گرایی نامید.12 تغییر لحن آمریکایی‌ها و غربی‌ها با آغاز فتنه‌ی 88 به‌وضوح قابل مشاهده بود.

وضع و نگرش غربی‌ها در جریان فتنه‌ی 88 به قدری تغییر کرد که شانزده روز پس از اهانت فتنه‌گران در روز عاشورا به حضرت اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام، ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده وقت نیروهای آمریکایی در منطقه، حتی از احتمال حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران خبر داد! وی در گفت‌وگو با «سی‌ان‌ان» گفت: «حتماً می‌توان تأسیسات هسته‌ای ایران را مورد هدف قرار داد. تأسیسات ایران در مقابل حملات بمب‌ها آسیب‌پذیر هستند.» از سویی دیگر، این نکته نیز عجیب است که اقدام نظامی علیه برنامه‌ی هسته‌ای ایران با شروع فتنه‌ی 88 کلید خورد و ترور دانشمندان هسته‌ای ایران از همین زمان آغاز شد. این ترورها در شرایطی که کشور در نتیجه‌ی فتنه به «بی‌ثباتی» کشیده شده بود، انجام پذیرفت.

از فردای فتنه و تغییر درک دشمن از جمهوری اسلامی و ایجاد تصور امکان آسیب به جمهوری اسلامی و امیدوار شدن دشمن جهت عینیت‌بخشی به آن تصور، شاهد شکل‌گیری اراده و اجماع بین مسئولین آمریکایی و اروپایی برای مقابله با ایران و تحریم گسترده و به‌زعم خود، فلج‌کننده علیه آن هستیم. رهبر انقلاب در توضیح اینکه اجماع و شکل‌گیری جبهه‌ی متحد علیه ایران در نتیجه‌ی فتنه بوده است، می‌فرمایند: «کسانی که فتنه‌ی سال 88 را شروع کردند -حالا یا خودشان طراحی کرده بودند یا دیگران طراحی کرده بودند؛ نمی‌خواهیم نسبتی بدهیم، ولی به هر حال این فتنه طراحی شده بود- به کار کشور ضربه‌ی سختی زدند. اگر این فتنه نبود، بلاشک کارهای گوناگون کشور بهتر پیش می‌رفت. این‌ها دشمنان را امیدوار کردند و روحیه دادند به کسانی که علیه نظام اسلامی جبهه‌بندی کرده‌اند و یک جبهه‌ای تشکیل داده‌اند.»13
آشوب‌های بعد از انتخابات 88، موجب «امیدواری» دشمنی شد که مترصد به وجود آمدن روزنه‌ای برای ضربه زدن به ایران بود. در اقدامی ناباورانه، تنها در طی ده روز اول آغاز فتنه، شش قطعنامه در کنگره‌ی آمریکا علیه ایران ارائه شد و به تصویب رسید! اوباما که پیش از انتخابات به رهبر انقلاب نامه نوشته بود تا او را در حل مشکلات منطقه کمک نماید، با آغاز فتنه، از ایرانی‌ها خواست تا به اعتراضات خود ادامه دهند.

این امیدواری دشمن، موجب وضع تحریم‌های بیشتر علیه ایران شد. به همین علت، با دمیده شدن روحیه‌ی جدید به دشمنان و در پی آن، شکل‌گیری یک جبهه‌ی متحد علیه ایران، شاهد روند پُرسرعت گسترش تحریم‌ها علیه کشور بودیم. برای نمونه، با اندک دقت نظری در فرمان‌های اجرایی دولت آمریکا علیه ایران و در راستای تحریم آن، می‌توان دریافت که تعداد و وسعت اهداف تحریمی این فرمان‌ها اساساً قابل مقایسه با قبل از فتنه نیست. در سال‌های 2010، 2011 و 2012، 9 فرمان که بیشتر آنان قدرت تأثیرگذاری اقتصادی بالایی داشتند، از سوی دولت آمریکا در جهت تحریم جمهوری اسلامی صادر شد.14 همچنین کنگره‌ی آمریکا از این قاعده مستثنا نبود و شش قانون جهت تحریم ایران به تصویب رساند15 که در این میان، «قانون جامع تحریم‌ها، مسئولیت‌پذیری و محرومیت ایران»، موسوم به (CISADA) که شامل تحریم انرژی، بانکی و فروش بنزین ایران می‌شود، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

همچنین صدور قطعنامه‌ی 1929 توسط شورای امنیت سازمان ملل را، که در سالگرد فتنه‌ی 88 به تصویب رسید و به همین خاطر، دارای پیام روشنی به طرف ایرانی بود، می‌توان در همین چارچوب تحلیل کرد. در تأیید این مدعا، می‌توان به مقاله‌ی کیم آر. هلمز، تحلیل‌گر ارشد نشریه‌ی «واشنگتن‌تایمز» اشاره کرد که دو ماه پیش از قطعنامه‌ی 1929 در سرمقاله‌ی این نشریه نوشته بود: «تحریم به‌تنهایی کافی نیست. ما باید دیپلماسی عمومی را به نقض حقوق‌ بشر در ایران متمرکز کنیم. جمهوری اسلامی به دلیل وجود اپوزیسیون داخلی، دچار نقاط ضعف شده و باید بر این نقطه فشار وارد کرد.»16

روزنامه‌ی آلمانی «ولت» نیز چند هفته قبل از تحریم 1929 نوشت: «توان گروه‌های اپوزیسیون ایران برای تغییر رفتار مقامات این کشور کافی نیست. به همین علت است که غرب باید هم‌زمان تهدیدهای چندباره‌ی خود در اعمال تحریم‌های سخت علیه ایران را در پیش بگیرد.»17
وضع و نگرش غربی‌ها در جریان فتنه‌ی 88 به قدری تغییر کرد که شانزده روز پس از اهانت فتنه‌گران در روز عاشورا به حضرت اباعبدالله، ژنرال پترائوس، فرمانده وقت نیروهای آمریکایی در منطقه، حتی از احتمال حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران خبر داد! این نکته نیز عجیب است که اقدام نظامی علیه برنامه‌ی هسته‌ای ایران با شروع فتنه‌ی 88 کلید خورد و ترور دانشمندان هسته‌ای ایران از همین زمان آغاز شد.

برای فهم بهتر استراتژی غربی‌ها، بالاخص آمریکایی‌ها علیه ایران، می‌توان به سخنان آدام ارلی، سفیر آمریکا در بحرین که پیش از این و در دوران ریاست‌جمهوری جرج بوش سخن‌گوی وزارت خارجه‌ی آمریکا بوده است، اشاره نمود. وی پیش از اول اکتبر 2009 و برگزاری مذاکرات ژنو، در جلسه‌ای با برخی از مسئولان کشورهای عربی در منامه، صراحتاً اعلام کرد: «کاخ سفید هم‌زمان با انجام مذاکرات ایران و 1+5 نحوه‌ی حمایت از رهبران معارض جدید در ایران را پیگیری می‌کند.» او همچنین تصریح کرد که اگر مذاکرات ژنو برای آمریکا موفقیت‌آمیز نباشد و در آن پیشرفتی حاصل نشود، آمریکا قصد دارد هم‌زمان با تشدید تحریم‌ها، اعمال فشار سیاسی علیه تهران را با حمایت رسمی، علنی و گسترده از رهبران معارض جدید، ‌ وسعت بخشد؛ چراکه هیچ فشاری به دولت ایران بدون تقویت جریان‌های طرفدار غرب در ایران کارساز نیست.18

ریشه‌ی این موضع و این دست مواضع را، که در زمان فتنه به‌کرّات بیان می‌شد، باید در میان نوشته‌ها و سخنان مطرح‌شده در اندیشکده‌ها غربی که توسط استراتژیست‌ها، تصمیم‌سازان و سیاست‌سازان آمریکایی بیان می‌‌شود و به نگارش درمی‌آید، جست‌وجو کرد. به‌عنوان مثال، می‌توان به مقاله‌ی پولاک و ری تکیه با عنوان «افزایش فشار بر جمهوری اسلامی ایران»، که در سال 2011 به نگارش درآمده است، اشاره کرد. این دو استراتژیست در سال‌های پس از فتنه‌ی 88، درست زمانی که فشارها و تحریم‌ها علیه ایران رو به تزاید بود، با درکی که از شرایط جمهوری اسلامی یافتند، این‌گونه تحلیل کردند که «تشدید فشار بر رژیم ایران می‌تواند پیشبرد برنامه‌ی هسته‌ای تهران را به تأخیر اندازد. همچنین این قابلیت را دارد تا مشکلات و تنش‌های جدیدی را در نظام ایران به وجود آورد. ضمناً می‌تواند فرصت‌های جدیدی را برای افراد میانه‌رو در ایران فراهم سازد که بیشتر علاقه‌مندند تا در بحث هسته‌ای و سایر رفتارهای دردسرآفرین تهران، مثلاً حمایت از گروه‌های تروریستی، با جامعه‌ی بین‌المللی مصالحه نمایند. همچنین می‌تواند فرصت مناسبی را برای احیای توان جنبش سبز به وجود آورد.»19

در پس این تحلیل، توصیه و تجویزی که استراتژیست‌ها به تصمیم‌گیران و سیاست‌مداران آمریکایی می‌کنند، از این قرار است: «گام‌های اولیه بیشتر باید بر شناسایی احتمالات و تشخیص بهترین روش‌های تحقق اهداف مختلف تمرکز یابند، اما از ارکان مهم هر راهبردی، برقراری ارتباط با جنبش سبز خواهد بود. در حال حاضر، فرصت‌های بسیاری برای برقراری ارتباط با فعالان ایران وجود دارند. ایران سرزمین اعتراضات کارگری و تظاهرات سیاسی است. چالش موجود در برقراری ارتباط (علنی یا مخفی) ‌ با اتحادیه‌های مهم کارگری و سازمان‌های دانشجویی است که شبکه‌ی ملی دارند و از طریق رسانه‌های اجتماعی با یکدیگر در ارتباط‌اند. مخالفان حکومت روحانیون، از هر قشر و گروه، باید تحریک شوند تا نقاط ضعف اخلاقی رژیم اسلامی را محکوم نمایند. حال آنکه تلاش برای شتاب دادن به جریان فرار نخبگان سیاسی و صنعت هسته‌ای ایران باید دوچندان گردد. هرگونه تلاش سیستماتیک برای خالی کردن پشت حکومت اسلامی ایران باید یکی از اولویت‌های اصلی واشنگتن باشد.»20
روزنامه‌ی آلمانی «ولت» چند هفته قبل از تحریم 1929 نوشت: «توان گروه‌های اپوزیسیون ایران برای تغییر رفتار مقامات این کشور کافی نیست. به همین علت است که غرب باید هم‌زمان تهدیدهای چندباره‌ی خود در اعمال تحریم‌های سخت علیه ایران را در پیش بگیرد.»

آنچه از این بیان و گفته‌های مشابه، که در فضای تحلیلی غرب کم نیست، می‌توان دریافت این است که تصمیم‌سازان غربی پس از فتنه، بر این باور امیدوار شدند که با فشار مضاعف و هم‌زمان با آن، حمایت از عوامل اصلی فتنه، می‌توانند جمهوری اسلامی را به سمت براندازی به‌عنوان هدف حداکثری و یا تغییر رفتار و تمکین به خواست غرب به‌عنوان هدف حداقلی، پیش ببرند.
باور و امیدی که پیش از فتنه‌ی 88 رو به یأس گذاشته بود، به امیدواری تبدیل شد و از همین روی، پس از وقوع فتنه‌ی 88، مایکل الوی درباره‌ی این امیدواری، این‌چنین تحلیل می‌کند: «جریان سبز یکی از شکاف‌هایی است که مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، آن چیزی که بیش از همه مدنظر دولتمردان آمریکاست، گرایش‌های فرهنگی و اجتماعی است که در داخل ایران به آمریکا در بین برخی اقشار و طبقات وجود دارد. اگر این گرایش‌ها و مطالبات به خواست‌های جریان سبز متراکم گردد، می‌تواند به غرب کمک شایانی بنماید. گرچه راه‌اندازی یک حرکت شبه‌انقلابی برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی به‌لحاظ زمانی برای ایالات متحده‌ی آمریکا زمان‌بر است، اما هرگز از رده‌ی برنامه‌های روی میز خارج نشده است.»21
 
* فرجام سخن
همه‌ی آنچه گفته شد، مؤید این امر است که آن گناه و جرم بزرگی که شرایط امروز را برای جامعه‌ی ایران رقم زده و این جامعه را در تنگنای تحریم قرار داده، جرم امیدوار کردن دشمن است که از سوی فتنه‌گران صورت پذیرفته است؛ چراکه این امیدواری و شکل‌گیری درک جدیدی از ایران توسط غرب و آمریکا، که در ادامه‌ی ماجرای فتنه حاصل شد، غرب را به تحلیل، تصمیم و اقدام جدید نسبت به ایران مجاب کرد و این اراده را در دشمنان برای شکل‌دهی جبهه‌ای متحد علیه ایران به وجود آورد و حاصلِ آن شد تحریمی در این گستردگی. باری، جرم بزرگ فتنه‌گران، امیدوار کردن دشمنان بود.

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/10/8:: 1:53 عصر     |     () نظر

ما استشهادی حیدری امام مصلحمان سید علی بیش نیستیم ماعاشق و دلداده مولی خویش بیش نیستیم خدایا شهیدمان گردان انگونه که خط سید علی فرمانمان می دهد بر بودن ما که بیش و کم عاشقی از عشاق بی کران مولی بیش نیستیم لبیک یا مولا سید نا و شر یفنا الامام مصلح حاج سی د علیب حسینی خامنه ای هستی کیوان به فدایش انشاالله ربی قبول کن این نیمه جان که معشوقی اواره عشقش بیش نیستم

خبرگزاری فارس: هر اشکالی در مذاکرات هسته‌ای پیش بیاید مسئولیتش با 1+5 است/ پیام رزمایش محمد رسول‌الله(ص) امنیت منطقه است

 

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، آیت‌الله محمد امامی کاشانی امام جمعه موقت تهران امروز در خطبه دوم نماز عبادی سیاسی جمعه تهران درباره راهپیمایی اربعین گفت: این راهپیمایی از یک جهت فضایی عرفانی برای زائران بود اما مهم‌تر از آن پیامی است که به استکبار داده شد و آن این بود که همه جمعیت این بیست و چند میلیون که به کربلا رفتند نیستند بلکه آنها صرفا گروه کوچکی از یک میلیارد و 600 مسلمان هستند.

وی با اشاره به ارادت همه مسلمانان به اهل بیت از جمله اهل سنت ساکن در کاظمین اظهار داشت: دنیای استکبار بداند آنها که امثال داعش را طراحی کرده و می‌زایند و بعد ادعا می‌کنند که با آنها مخالفیم ما می‌دانیم که هدفشان دست‌اندازی به اعتاب مقدس مقدسه است اما در برابر آنها فقط ملت و ارتش عراق نبوده بلکه یک میلیارد و 600 میلیون مسلمان قرار دارد.

آیت‌الله امامی کاشانی گفت: نه تنها مسلمانان بلکه در سیما مشاهده کردیم که ارامنه هم صلیب بر گردن انداخته و به زیارت حضرت ابوالفضل رفتند و دنیای استکبار بداند که کوچک‌ترین اسائه ادب به اعتاب مقدسه با عکس‌العمل دنیای اسلام مواجه می‌شوند.

وی با تاکید بر معرفت و بصیرت حاکم بر جهان اسلام خاطرنشان کرد: بگذریم از چند صد نفر که در برابر یک میلیارد و 600 میلیون مسلمان با فکر وهابی‌گری و افکار جاهلانه قرار گرفته‌اند.

 

 

 

خطیب جمعه تهران بصیرت را طبق گفته ملاعبدالرزاق کاشی موجب جوشیدن چشمه‌های معرفت عنوان کرد و با تاکید براینکه الان دنیای اسلام با گذشته تفاوت یافته است گفت: سال 88 مشکلی پیش آمد و پس از انتخابات ریاست جمهوری یک طرف می‌گفت آرا متعلق به من است و دیگری می‌گفت متعلق به من است اما بحث به اینجا بسنده نشد و وارد اعلامیه‌ها و اطلاعیه‌ها شد.

وی با یادآوری حمایت صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها از این اطلاعیه‌ها و بیانیه‌ها و تبدیل یک مسئله جزئی به یک فتنه سراسری در کشور افزود: کاری که در داخل صورت گرفت طمع بیگانه را متوجه جمهوری اسلامی کرد و ملت ایران در 9 دی در  برابر این توطئه در سراسر کشور حرکت کردند و دشمن را بر سر جای خود نشاندند و دشمن فهمید که با این طراحی‌ها نمی‌تواند نسبت به جمهوری اسلامی و مقام ولایت کوچک‌ترین اسائه ادبی کند.

آیت‌الله امامی کاشانی گفت: این انسجام و یکپارچگی در کشور مسئله بسیار مهم و ارزنده است که جامعه با یک پیکر در کانونی به نام ولایت در ایران قرار گرفته است و در تمام مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این تجمع و استحکام در همه جا اثربخش است.

وی به نامه وزیر امور خارجه به همه وزرای امور خارجه کشورهای دیگر درباره مواضع جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات هسته‌ای اشاره کرد و افزود: این نامه به این اشاره دارد که ما از حقوقمان کوتاه نخواهیم آمد و بر آنچه دنیا قبول دارد عمل کرده‌ایم.

خطیب جمعه تهران با تاکید بر عمل ما به سیره امام راحل و فتوای مقام معظم رهبری در مورد حرمت دستیابی به بمب هسته‌ای گفت: نسبتی که شما به ما می‌دهید کذب و دروغ است و همه بدانند که هر اخلال و اشکالی در مذاکرات پدید آید بر گردن 1+5 است؛ این نکته‌ای مهم و برخواسته از همه قدرتی است که در کشور وجود دارد.

وی نمونه دیگری از انسجام و قدرت کشور را در رزمایش محمد رسول‌الله تجلی یافته خواند و با اشاره به همکاری ارتش و سپاه در این رزمایش هدف آن را طبق اطلاعیه این دو نهاد ایجاد امنیت در منطقه خواند و تصریح کرد: این رزمایش حرکتی مفید برای منطقه است و ثابت می‌کند که بیگانه نمی‌تواند دست‌اندازی کند.

آیت‌الله امامی کاشانی با تجلیل از حفاظت هواپیمایی کشور و 5 دی سالروز دستور امام(ره) مبنی بر سپردن حفاظت هواپیماها به سپاه گفت: از زمانی که سپاه وارد این عرصه شد یک مورد هواپیماربایی شاهد نبوده‌ایم.

وی در بخش دیگری از خطبه‌های دوم نماز جمعه تهران که در مورد موضوع اوقاف خطاب به کسانی که اموال وقفی را تصرف کرده‌اند تصریح کرد: بدانید که باید با تولیت موقوفه هماهنگ باشید و حرف او را عمل کنید. شما حق ندارید مال وقف را در دست بگیرید. همانطور که امام راحل تاکید داشتند که موقوفات باید در وقف باقی بماند.

امام جمعه موقت تهران خطاب به افرادی که مال وقف را می‌برند و در ازای آن بهایی اندک پرداخت کرده و یا اصلا هیچ نمی‌دهند گفت: در حدیث است که اولین چیزی که از دست مسلمان گرفته می‌شود امانت است؛ امانت نسبت به مال، حقوق، مردم، ناموس و ... و آخرین چیزی که از مسلمان گرفته می‌شود نماز اوست یعنی اگر امانت بر گردن او باشد نماز می‌خواند، روزه می‌گیرد، حج می‌رود اما خائن است زیرا اولین چیزی که از او گرفته می‌شود امانت است.

وی با تاکید براینکه وقف متعلق به خداست اظهار داشت: فقها معتقدند اگر واقف مالی را وقف کرد دیگر نمی‌تواند مصرف آن و یا تولیت آن را عوض کند چون به محض اعلام وقف مال متعلق به خدا می‌شود.

آیت‌الله امامی کاشانی خطاب به متمولین و ثروتمندان گفت: شما که تمکن مالی دارید وقف کنید چراکه وقف باقی است و از بین نمی‌رود و لذا باقیات الصالحات برای خود بگذارید.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر لزوم همکاری مردم با پرسنل و کارمندان اداره آمار به ویژه در اعلام تولدها و فوت‌ها درادامه با گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم آیت‌الله سید علی غیوری خاطرنشان کرد: ایشان در دوران مبارزه به خانواده‌های زندانیان کمک مالی می‌کرد و شاه با هدف قطع دسترسی او به این خانواده‌ها آیت‌الله غیوری را زندانی کرد اما او با کمک رابطه‌ها این کمک‌ها را ادامه داد.

 

خطیب نماز جمعه تهران بار دیگر ثروتمندان را به بذل مال خود در راه خدا دعوت کرد و گفت: اگر مال خود را نبخشید و یا خمس آن را پرداخت نکنید تبدیل به چاهی می‌شود که پس از مرگ در آن خواهید افتاد و به فقر عجیبی در عالم برزخ دچار خواهید شد.

 

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931005000270#sthash.O1Hqbq25.dpuf


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/10/5:: 4:6 عصر     |     () نظر
بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله

****

فرازی از وصیتنامه سردار شهید موسی اسکندری :

اگر می خواهید سعادتمند شوید ،

اگر می خواهید خیر دنیا و آخرت را بدست آورید ،

اگر می خواهید عاقبت بخیر شوید ،

شهیدان را بشناسید و به وصیتهای آنان عمل کنید …

به عشق رهبر دلها حماسه خواهم ساخت

shahid 115

***

پی نوشت :

پوستر یکی فرماندها برجسته و عارف و معنوی شهر اهواز – سردار شهید موسی اسکندری

سایز اصلی       A3         600 dpi

ببخشید از اینکه از گذاشتن سایز اصلی طرح ها و اجزای طرح معذورم …

***

10سال در انتظار بازگشت سردار

نگاهی به زندگی شهید موسی اسکندری
موسی اسکندری

اعتقاد شهید این بود که این سازمان مردمی ( حفظ سنگر مسجد) می بایست به صورت رسمی در سراسر کشور ایجاد شود تا انقلاب اسلامی بیمه گردد.علاوه بر موارد فوق، ایشان مطالعات بسیاری در زمینه های علمی، دینی، اخلاقی، فلسفی، عرفانی، قرآن و حدیث و تاریخی خصوصا تاریخ اسلام داشتند. کتابخانه شخصی اش، خلاصه برداری های کتابهای مورد مطالعه اش و یادداشت های متنوعش که به یادگار مانده است خود گواه تلاش همیشگی اش بر آموختن و تعلّم می باشد.

در عین فرماندهی، از شهرت فراری بود. در عین قاطعیت، مهربان بود. سادگی ظاهر و تواضعش، دنیایی تعلیم بود. آنجا که ظرف های غذای یارانش را مخفیانه می برد و می شست. او نفس خویش را کشته بود، در آخرین وداع با خانواده، هنگام رفتن به طور بی سابقه ای درب منزل را محکم می بندد و می رود تا تعلق خود را به خانواده بریده، به خدا بپیوندد، تعلق حبّ خانواده که خود در نامه ای می گوید: من خانواده ام را دوست دارم، علاقه دارم، چطور می شود کسی به زن و بچه اش علاقه نداشته باشد؟ اما تا کجا؟ تا وقتی که محبت بالاتری مطرح نباشد. آری من خدا را هم دوست دارم، من به ائمه هم محبت و عشق و علاقه دارم و مطیع آنها هستم حاضرم برای رضای آنها سالیان سال آواره کوه ها، بیابان ها، دره ها و دریاها شوم (1)

و  او که شیفته شهادت بود این بار یعنی در زمستان 1365 (پس از بارها حضور در جبهه ها و عملیات ها) به وصال نزدیک می شود و در عملیات کربلای چهار در خط اول و مقدم جبهه در همان جایی که نیروهای لشکر 7 ولی عصر (عج) حضور دارند رئیس ستاد لشکر نیز یعنی سردار موسی اسکندری حاضر است و در همین عملیات (که در برابر منطقه جزیره مینو آبادان شکل گرفت) حضورش ابدی می شود به ابدیت تاریخ تا در قیام قیامت، گواه و حجتی باشد برای همگان. و خداوند 2 خواسته او را اجابت می کند ]شهادت + سالها آوارگی در بیابان ها[ به این ترتیب در سال 1337 تولد و در سال 1365 شهادت برایش رقم  می خورد و تقدیر بعدی مفقود شدن است، 10 سال تمام کسی از سردار خبری ندارد و چون احتمال اسارتش به دست عراقی های بعثی کافر داده می شد برای حفظ جان ایشان، مراسمی و یادکردی برپا نشد پوستری چاپ نشد، حرفی زده نشد .. 10 سال انتظار بازگشت سردار از اسارت ... .

اما در بهمن 1375 بود که خبر رسید سردار بازگشت ...

بازگشت با پیکری سوخته شده در راه خدا، پیکری قطعه قطعه شده در راه حفظ دین خدا و انقلاب اسلامی به رهبری  ولایت فقیه.

بازگشت به همراه تعدادی دیگر از شهداء مفقود؛ بازگشت تا طلوعی دوباره داشته باشد، طلوعی و حضوری از جنس دیگر. آشنایان، دوستان و مریدانش به هر صورت که توانستند خود را برای مراسم تشییع و بزرگداشت رساندند (آنها که نتوانستند از جاده دل به همراهی توفیق پیدا کردند) مراسم تشییعی که شهدا نیز در آن حاضر بودند. (2) آری پیکر مطهر سردار در تاریخ16/11/75 پس از سالها مجاهدت، در کنار برادر شهیدش مهدی اسکندری و سایر دوستان، همرزمان و شاگردان شهیدش در بهشت شهداء اهواز به خاک سپرده شد.

و اکنون نیز مشتاقانش عاشقانه به زیارت مزارش می روند و خدا را به او قسم می دهند و خدا، خواسته آنان را از برکت خون مظلومانش، اجابت  می فرماید.

آنچه در ادامه می خوانید خاطراتی از سردار پاسدار شهید موسی اسکندری است.

جذبه ایمان!
علی محمد صباغیان در رابطه با ویژگی های شخصیتی شهید اسکندری می گوید:گاهی از در مسجد تا منزلش با او قدم می زدیم. در مسیر، آدمهایی بودند که نبش کوچه ها می ایستادند. باور کنید، زمانی که با آقا موسی بودیم، یا وقتی که از آنجا می گذشت، این افراد خودشان را از آقا موسی پنهان می کردند. من یک لحظه فکر می کردم، چرا از آقا موسی می ترسند؟ آقا موسی که کاری به آنها نداشت؟ بعد احساس کردم، آنها از وجود آقا موسی شرم و حیاء داشتند، خودشان را پنهان می کردند. اصلا به خودم می گفتم: الله اکبر! چی در وجود این بشر است؟ ... آری، اگر کسی با خدا مرتبط باشد، خداوند محبت آن شخص را در دل تمام دوستان و دشمنان او قرار می دهد. این ویژگی را در وجود نماز شب خوان ها دیده ام و شهید موسی اسکندری از همین افراد بود.

مثل آقا موسی
حاج حمید اسکندری از همرزمان شهید از انس او با قرآن اینچنین یاد می کند:یکی از پرسنل به من گفت: من آقا موسی را نمی شناختم و او را ندیده بودم؛ ولی می دانستم که رئیس ستاد لشکر 7 ولی عصر (عج) است. شنیده بودم؛ در هر فرصت کمی که به دست می آورد، قرآن می خواند.

یک روز در ایستگاه راه آهن تهران، موقع سوار شدن مشاهده کردم؛ یک نفر با لباس بسیجی گوشه ای نشسته است و قرآن می خواند. زمانی که باید سوار قطار می شدیم من پیش خودم گفتم: این مثل آقا موسی است، که از کمترین فرصت استفاده کرده و قرآن می خواند. این در دلم بود تا اینکه رفتم سوار قطار شدم. بعد ایشان در همان کوپه ای آمد که من بودم. نامش را پرسیدم. گفت: من موسی اسکندری هستم.

ناله ای از درون قبر
عبدالحسین اسکندری یکی از جانبازان و یاران سردار اسکندری خدا ترسی موسی را در قالب یک خاطره اینگونه بیان می کند:یک شب به بهشت شهدا رفتیم و زیارت عاشورا می خواندیم. صدای ناله ای دردناک می آمد. محیط بهشت شهدا تاریک بود. صدای ناله ای در تاریکی بلند بود و گریه می کرد. آرام آرام به طرف صدا رفتیم، به محل نزدیک شدیم، صدا از درون یکی از قبرها می آمد. نزدیک قبر رفیم، دیدیم آقا موسی در قبر خوابیده و دارد گریه می کند. ما ابتدا چیزی نگفتیم؛ ولی بعد همه بچه ها آقا موسی را از قبر بالا آوردند و در آغوش گرفتند و با هم برگشتند.

خبری از 10 سال بعد
شهید هرمزی نیز از آخرین دیدارش با آقا موسی روایت می کند:سردار شهید آقا موسی اسکندری از دوسان نزدیک اینجانب بود. پیش از اعزام رزمندگان به منطقه عملیاتی کربلای 4 خدمت ایشان رسیدم و گفتم: آقا موسی! مواظب برادرم سیامک باش. او فرمود: خیالت راحت باشد. من او را همراه خودم می آورم. عجبا! که هر دو در این عملیات مفقود شدند و اینک پس از ده سال، شهید آقا موسی، برادرم شهید سیامک هرمزی را نیز با خود به میهن اسلامی آورد و با یکدیگر تشییع شدند.

نسخه شفابخش سردار شهید
یکی از یاران سردار شهید موسی اسکندری از نسخه شفابخش او و حل مشکلش میگوید:سه سال پیش از اینکه پیکر پاک آقا موسی را پس از مدتها بیاورند، او را در خواب دیدم. من حاجتی داشتم و نزدیک به ده سال بود که من صاحب فرزند نمی شدم. آقا موسی در خواب به من گفت: راستی آن دعای شما مستجاب شده یا نه؟ گفتم: نه. ادامه دادم: آقا موسی! چه کنم؟ آقا موسی با اطمینان گفت: شما فقط توسل به حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) بکن؛ اگر توسل کنی، مشکلت حل می شود. مدتها گذشت و من هم به نسخه شهید عمل کردم؛ توسل کردیم و دعا کردیم و دعایمان مستجاب شد و خدا پسری به ما عطا کرد.

محافظ سرسخت بیت المال
همسر شهید اسکندری با ذکر دو خاطره زیبا از اوج پایبندی و حساسیت او به رعایت حقوق دیگران یاد می کند: موسی در استفاده از بیت المال خیلی حساس بود. یکبار پسرم مهدی مریض شده بود و به دلیل بمباران شهر وسیله ای نبود که او را به بیمارستان ببریم. ماشینی که سپاه در اختیار موسی قرار داده بود بیرون خانه پارک شده بود اما موسی اجازه نمی داد مهدی را با آن به بیمارستان ببریم. حال مهدی دائم بدتر می شد، تا اینکه پدر موسی به او گفت: «معادل کرایه تاکسی برای بیت المال کنار بگذار و مهدی را با ماشین سپاه به بیمارستان ببر.» موسی هم چون چاره ای نبود قبول کرده و او 80 تومان کنار گذاشت تا مهدی را به بیمارستان ببریم.

سکه را پس بده!
همچنین بار دیگر؛بانک اعلام کرده بود که به قیمت دولتی سکه بهار آزادی تحویل می دهد. من هم با اجازه موسی برای گرفتن سکه به بانک رفتم اما دیدم ازدحام مراجعه کنندگان به حدی است که برای گرفتن سکه ساعتها باید توی صف بمانم. من چون در بانک آشنا داشتم بدون صف سکه گرفتم و به خانه آمدم. موضوع را که به موسی گفتم خیلی ناراحت شد و گفت چون حق دیگران را رعایت نکرده ای سکه را پس بده. من هم به اصرار او سکه را پس دادم.

پی نوشت:
1- و بدین ترتیب 10 سال ]دی ماه 1365(شهادت) تا زمستان 1375 پیدا شدن پیکر مطهرش[ در بیابان ها پیکر پاکش، مفقود می شود.

2- یکی از برادران شهدا می گوید: قبل از تشییع پیکر مطهر سردار شهید، شهدای مسجد از جمله برادر شهید خود را در عالم رویا می بیند که برای تشییع پیکر مطهر مرادشان و عزیزشان «آقا موسی» به مسجد آمدند.

…………………………………………………………………….

نام و نام خانوادگی : موسی اسکندری
نام پدر: قربانعلی
تاریخ تولد : 1337/03/07
تاریخ شهادت : 1365/10/04
محل  تولد : اهواز
محل شهادت :جزیره سهیل
وصیتنامه:
بسمه تعالی
و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولا  نعم النصیر.

امشب آخرین شب است آخرین شب انتظار ، آخرین شب انتظار مستضعفین محروم و مظلوم لبنان و افغان و دیگر مردم مظلوم دنیا و امشب نیز شاید آخرین شب بسیاری از عزیزان و نخبگان این امت باشد که به جرات باید گفت مثل اینها در هیچ دوره ای جز در صدر اسلام و آنهم در معدود افراد پیدا نمی شود و انشا لله امیدوارم که با پیروزی پرورمان را شاد و شادناک نماید .
اما بعد بنده حقیر موسی اسکندری فرزند قربانعلی ملتمس ( التماس ) دعا از همه عزیزان را دارم از همه کسانی که به نحوی با آنها ارتباط شغلی داشته ام می خواهم که مرا ببخشند در صورتی که از بنده خطایی دیده باشند مرا عفو نمایند.
مسلما عفو یک گناهکار خود پاداش بسیار بزرگی دارد که العفو خیر لکم از خانواده ام پدر و مادر عزیز و مهربان و خوبم و از امیدانم ( شیخ محسن و محمود ) برادران عزیزم تا خواهران صابرم و تا خانواده مظلوم و صابرم التماس دعا دارام و از همه اَنها می خواهم که مرا دعا نمایند در صورت امکان مرا نزدیک قبر بچه ها ( مهدی – محسن – علیرضا ) دفن نمایند.
از مهدیه و مهدی عزیزان کوچولو و امیدان آینده اسلام می خواهم که پدرشان را از یاد نبرند و او را دعا نمایند از شان می خواهم که راه علم و معرفت ار پیش گیرند که سعادت دنیا و آخرت در آن نهفته است .
انشاالله با قلبی آکنده از معرفت ولایت و محبت آل علی علیهم السلام در تمام مراحل زندگی موفق که کسب نموده اید فراموش ننمائید و خیراتی نصیبش کنید .
دیگر عرضی ندارم جز در خواست عفو و بخشش از همه عزیزان و سفارش بر پیروزی مطلق و گام به گام نعل بالنعل از امام امت این پیر روشن ضمیر می نمایم .
مساجد و جلسات قرآن و کار با بچه های انقلاب و جلسات خانگی وغیره  را سفارش می نمایم .
در حدود سه ماه روزه به عنوان احتیاط برایم بگیرید در حدود یک ماه روزه بدهکارم که انشا الله به فکر باشید که به نحوی ادا شود.
در ضمن در حدود 000/40 ریال به حساب لشکر واریز شود .
مالی ندارم هر چه دارم به صلاحدید پدرم عمل شود .
از همسرم می خواهم آنچه پدرم صلاح دید باید عمل کند ، خلاف این روح مرا عذاب می دهد ، دلم نمی خواهد به هیچ وجه بچه هایم از پدر و ماردم جدا شوند لذا این امر را هم مدنظر داشته باشید تا خدای ناکرده مثل بعضی ها عمل نشود که موجب رضای خداوند نیست دل شکستن پدر و مادر شهید .
در هر حال این تذکر بود که منفعت دارد تذکر در هر حال به حال مومنین و مومنات و از پدر و مادرم خواهش می کنم که مرا دعا نمایند و مهدیه و مهدی و مادرشان را می سپارم به شما .خداحافظ همه عزیزانم .

********************************************

السلام علیک یا ابا عبدالله

خوره ای رفته به جانم و هر دم می گوید :

تو اگر پست نبودی حرمت می بردند ..

 

پیش نمایش طرح (کلیک کنید)

yadvare  9

***

پی نوشت :

پوستر اطلاعیه ویژه یادواره شهدا که با تصاویر خود شهدا مزین میشه

حیدر حیدریم حیدریه حیدر است لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار سردار تنها کیوان حیدری گیتی نژاد


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/9/24:: 2:10 عصر     |     () نظر

 

 

 

 

انتظار رهبری از افسران جوان جنگ نرم ، افزایش سطح معرفت

دریافت سایز اصلی :   DOWNLOAD

 

 

افسران - هشدار حاج قاسم سلیمانی به داعش و آل سعود

سردار قاسم سلیمانی در قسمتی از پیامی که برای حمایت از مقاومت مردم مظلوم فلسطین صادر کردند، پیام ویژه ای هم برای اسرائیل داشتند:

صحنه های دردناکی که در فلسطین شاهد هستیم، قلب ما را به درد می‌آورد و سینه را آکنده از غم می‌کند؛ غمی که در درون خود یک خشم عمیق را نهفته دارد، خشمی که در وقت مناسب آن را بر سر صهیونیست‌های مجرم خواهیم ریخت

پیش نمایش طرح (کلیک کنید)

پیام سردار قاسم سلیمانی برای اسرئیل

دریافت سایز اصلی : DOWNLOAD

متن کامل پیام سردار قاسم سلیمانی به این شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

ألا تقاتلون قوما نکثوا أیمانهم وهموا بإخراج الرسول وهم بدؤوکم أول مرة أتخشونهم فالله أحق أن تخشوه إن کنتم مؤمنین. (التوبه 13)

دوستان عزیز فلسطینی در تمام فلسطین، در غزه و در پایداری و مقاومت! سلام، درود و رحمت پروردگار بر شما باد.

ای آنان که در این لحظات پرشکوه از تاریخ امت اسلامی و تاریخ انسانیت، بالاترین الگوی دلاورمردی و مقابله با تجاوزات دشمن علیه ملت قهرمان غزه را خلق کرده‌اید. ای آنان که به دشمن اشغالگر و تمامی حامیان و همدستان دور و نزدیکش که البته تعدادشان کم هم نیست، درس پایداری و مقاومت در راه حق و عزت را فهماندید. فلسطین قلب تپنده‌ای است که خون و حیات را در شریان بشریت گسیل می‌دارد تا بشریت در هر لحظه حیات و زندگی جدیدی را تجربه کند. این فلسطین است که به جهان پویایی می‌دهد و با خون فرزندان و کودکان مظلوم خویش درخت آزادی و آزادگی را آبیاری می‌کند. این فلسطین است که وجدان‌ها و ملت‌ها را از خواب عمیق غفلت بیدار می‌نماید.

فلسطین در این زمان حد فاصل حق و باطل، جور و عدالت و ظالم و مظلوم است.

فلسطین آتشفشانی الهی است که تنها با بیرون راندن اشغالگران غاصب، خاموش می‌شود.

سلام خداوند و رحمتش بر زنان و مردان پایداری که با صلابت خود باعث سرافرازی انسانیت و اعتلای پرچم اسلام شدند.

رحمت خدا بر شهدا، شهدای فلسطین و مقاومت،

سلام به رهبران مقاومت که نام خود را با قلم شرف در تاریخ فلسطین حک کردند؛ رهبرانی که هیچ گونه چانه‌زنی در مورد حقوق خود را نمی‌پذیرند و هرگز در برابر فشارها و دسیسه‌ها سر تسلیم فرود نمی‌آورند.

سلام من به برادران عزیز، رهبران سیاسی حماس، جهاد اسلامی و تمامی گروه‌های مقاومت،

سلام و درود من به فرماندهان و مبارزان گردان‌های قسام، گروهان های قدس، گردان های ابوعلی مصطفی، گردان‌های شهدای الاقصی، تیپ‌های ناصر صلاح الدین و تمامی مجاهدان و جنبش های مقاومت موجود در این سرزمین

صحنه های دردناکی که در فلسطین شاهد هستیم، قلب ما را به درد می‌آورد و سینه را آکنده از غم می‌کند؛ غمی که در درون خود یک خشم عمیق را نهفته دارد، خشمی که در وقت مناسب آن را بر سر صهیونیست‌های مجرم خواهیم ریخت.

لعنت خدا بر کسانی که به شما ظلم کرده و می کنند.

لعنت خدا بر هر ظالمی باد که از این رژیم جنایتکار دفاع و حمایت کرده و می‌کند؛ به ویژه آمریکا که رأس ظلم و ستم در جهان است.

لعنت خدا بر تمامی کسانی که راه امدادرسانی و کمک به شما را می‌بندند و در جنایات صهیونیست‌ها مشارکت می‌کنند.

لعنت خدا بر هر کسی که اندوه و مرارت شما را می بیند و با سکوت بزدلانه خود، به صهیونیست ها اجازه کشتار ملت مظلوم تان را می دهد. همه جهان باید بداند که خلع سلاح مقاومت یک تصور باطل، یک توهم دست‌نیافتنی و یک خواب آشفته است که هرگز جامه تحقق نخواهد پوشید. خلع سلاح مقاومت توهم باطلی است که مدفون خواهد شد.

ما در محضر خداوند عز و جل با شهدا عهد می بندیم که راه شان را ادامه دهیم و در این راه «لن نبدل تبدیلا»

همان طور که پیش از این به وظیفه دینی خود در قبال حمایت از مقاومت جامه عمل پوشاندیم، ادای این وظیفه را ادامه می دهیم و بر یاری مقاومت و همراهی اش تا لحظه پیروزی پافشاری می کنیم تا اینکه مقاومت زمین، هوا و دریا به جهنمی برای صهیونیست ها مبدل نماید. قاتلان و مزدوران باید بدانند که ما لحظه ای از حمایت مقاومت و پشتیبانی از ملت فلسطین دست نخواهیم کشید و در این مسیر ذره ای تردید نداریم.

به همگان می گوییم که ما عاشق شهادت هستیم. شهادت در راه فلسطین و شهادت به خاطر قدس نه تنها آرزویی است که هر مسلمان شرافتمندی آرزوی آن را دارد ؛ بلکه انسان های آزادیخواه نیز به انجام چنین کاری افتخار می کنند.

در این لحظه مهم از تاریخ امت اسلام، به تمامی برداران مسلمان می گوییم و به آنها سفارش می کنیم به جای جنگ با یکدیگر که تنها دشمن را خوشحال می کند و باعث از بین رفتن انرژی شان می گردد سلاح خود را، خون خود را، عزت خود را به خاطر دفاع از انسانیت و اسلام که در فلسطین خلاصه شده است، به کار گیرند. وحدت به خاطر فلسطین باعث رعب و وحشت دشمنان می گردد و جهان را برای اشغالگران فلسطین نا امن می کند.

عزت، سربلندی، پیروزی و توفیق الهی را برای تک تک مجاهدان، مبارزان، زنان و مردان شجاع و غیرتمند و پایدار در فلسطین عزیز آرزومندم.

واقتلوهم من حیث ثقفتموهم وأخرجوهم من حیث أخرجوکم (البقره 191)

قاتلوهم یعذبهم الله بأیدیکم ویخزهم وینصرکم علیهم ویشف صدور قوم مؤمنین (التوبه 14)»

سردار شهید حسین خرازی

بسم رب الشهداءوالصدیقین و به نام خداوند بخشنده ای که ولیانی چون محمد رسول الله و علی ابن ابی طالب س و ائمه اطهار س و اولی الامر منکم که ولی حی و مطلق و قائم و عالم و عادل و حاذق و سید و شریف ما امام مصلح قاعدنا حاج علی حسینی خامنه ای هستی کیوان به فدایش سالار و فرمانده و نایب برحق و المدار حی و مطلق و کنون همه مسلمین مستظعفین و همه آزادیخواهان و حق طلبان و ظلم سنیزان در نیابت آن حضرت معصوم حضرت ولیعصر عج زمام اداره و صیانت از این جماعت عاشق ولایش را عهده دار است اجازه ای تمنا بدارم از برای همیاری با سردار حاج آقا سلیمانی که ابروی جهان حق طلب است وپس از کسب اطاعت از مولا و پدر و رهبرم امام مصلح سید و شریف حاج سید علی حسینی خامنه ای {هستی کیوان به فدایش}و ندای لبیک دیگر برادران عزیزم به مولایمان حضرت آقا {هستی کیوان به فدایش}در سپاه حیدری(حتفظان حریم ولایت امام مصلح سید علی حسینی خامنه ای هستی کیوان به فدایش وثلاله پاک و شایسته  اش) که من حقیر یعنی سردار تنها همراه دیگر اخوان حیدریم از برای کسب اجازه و حکم جهادی که به موجبش افتخار جهاد در کنار سردار سلیمانی فرمانده و دلاور مرد سپاه قدس این جمع حیدری یعنی سپاه حیدری روزی به ندای رهبر و به فریاد لبیک به ولایت این سپاه حیدری و حیدریه بتوانیم ولایق شویم در جوار شما با کفار و مفسدین تکفیری و وهابی و خوارج و منارق و ناکث و فتنه گر شمشیر زنیم البته مقام و عزت شما نزد حضرت آقا و ملت شهید پرور ایران ولایی اسلامی و جهان ستمدیده عاشق طریقت ولایت امام مصلح سید علی {هستیم به فدایش}کجا و مقام و جایگاه من سردار تنها با سپاهی که سربازانش تنها پدرشان حضرت آقا را دارند کجا ولی اخوی حاج سلیمان ما که می توانیم سپر سربازان غیور شما واقع شویم و در کنار شما و برادران شریفتان شمشیر برخصم دشمن مکار کفار و فتنه گر زنیم و یار و همنشین تنهایی ها و سختی هایتان شویم سردار اگر بیعت ما و لبیک ما را مولایمان سید علی هستیم به فدایش لبیک گفت بزرگترین و زیباترین واقعه ای است که به یمن مولایم امام مصلح بتوانم و توانسته باشم که در کنار و در بر شما با یزیدیان عصرمان زیر سایه مولایمان سید علی حسینی خامنه ای (هستی کیوتن به فدایش )لبیک الهم لبیک لبیک یانایب و سالار و المدار سپاه مهدی عج قاعدنا امام مصلح خامنه ای (هستی کیوان به فدایش) سردهیم و انشا الله سردار به یمن توفیق و به برکت طبقات عالیه ای که شما در سپاه امام مصلح خامنه ای (هستی کیوان به فدایش)هم جواری و هم رکابی باشما موجب شهادتی شود که به والله سوگند هیچ شهدی و هیچ نعمت و برکتی برای من عزیز تر از شهادت در سپاه  حیدری(حافظان و حارثان امام مصلح سید و شریف امام مصلح قاعدنا حاج علی حسینی خامنه ای {هستی کیوان به فدایش}و ذریه حیدر ثانی حضرتش آیت الله حاج مجتبی خامنه ای جانم به فدایش و دگر ثلاله گان پاک و شریف حضرتش)نبوده و نیست پس مولا ای یوسف تنهایی این سردار تنها کیوان حیدری گیتی نژاد تو فیق شهادت در بر سردار سپاه قدست حاج کاظم سلیمانی را بر من هبه فرما و شهادت را از خدای متعال از برایم خواستار و کار ساز فرما کیوان حیدری گیتی نژاد سردار تنهای سپاه حیدری حیدر حیدریم حیدریه حیدر است لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

yadvare  14

***


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/9/24:: 2:2 عصر     |     () نظر
گفته شد برای این‌که آقا مجتبی خامنه‌ای صاحب فرزند شود او و همسرش در یکی از بیمارستان‌های لندن یک میلیون پوند خرج کرده‌اند

 

به گزارش افکارنیوز به نقل از ایسنا، حداد عادل که در ویژه برنامه همیشه بیدار در گلستان شهدای اصفهان سخن می‌گفت، با اشاره به شایعات در خصوص فرزند مقام معظم رهبری اظهار کرد:  در فتنه 88 گفتند یک کامیون حاوی شمش طلا متعلق به آقا مجتبی خامنه‌ای از کشور خارج شده است و در گمرک ترکیه متوقف شده، باید از خود بپرسیم چرا این حرف مطرح می‌شود؟ آن‌ها می‌خواهند بگویند ولایت فقیه هم مانند دیگران است و هدفشان جدایی ملت از ولایت است.

وی به ترفند دیگر دشمن برای جدایی ولایت و ملت اشاره و اظهار کرد: گفته شد برای این‌که آقا مجتبی خامنه‌ای صاحب فرزند شود او و همسرش در یکی از بیمارستان‌های لندن یک میلیون پوند خرج کرده‌اند، ولی من به آن‌ها می‌گویم بچه آقا مجتبی، نوه بنده هم است و برای به دنیا آمدن نوه من نه کسی به خارج رفته نه پول زیادی خرج کرده است، نوه من در یکی از بیمارستان‌های تهران با مبلغ 500هزار تومان به دنیا آمده و دکتر او هم همین خانم مرضیه وحید دستجردی بوده و پرونده این عمل هم در بیمارستان موجود است.

 

 

 

اقا مجتبی خامنه ای (از وبلاگ اقای همایون)

آقا مجتبی خامنه ای ...

یکی! از شش فرزند امام خامنه ای است

که غربی ها از بیان بدگویی درباره اش لحظه ای غافل نمی شوند...

عزیزی می فرمود :

شاید دلیل این همه هجمه یک شباهت اسمی تاریخی است

 که می خواهند به مخاطبینشان القاء کنند!

علی و بعـــد مجتبی ...

و نمی خواهـند بفهمند که ولایـت موروثی نیـست

آن بار علی را کشتند و مجتبی را تــــیر بارانِ حسادت کردند

و این بار مجتبی را تیر بارانِ تهمت می کنند تا علی را بکشند...

غافل از ماهـیت ما، که ما از تبار کوفیـان نیسـتیم!

فلذا در این شباهتِ بازار چه شباهتی بین

 

دشمنان دو علی به چشم می خورد

 


 

  سید مجتبی خامنه ای یک بسیجی گمنام 

در حالی که تقریبا 95 درصد مردم ایران تاکنون تصویر سید مجتبی حسینی خامنه ای فرزند مقام معظم رهبری را ندیده اند و  منجمله خود من که تصویر وی را نمی شناسم و اکثر مردم نام او را هم نشنیده اند مدتی است که پس از انتخابات خرداد ماه 88 تعدادی از سایتهای سلطنت طلب و حامیان خاندان سلطنتی ضد انقلاب به مانور وسیع و عجیبی در مورد قدرت طلبی وی پرداخته اند کسی که تا کنون با وجود پارتی بزرگی مانند رهبری عزیز حتی در رده های میانی مدیرت کلان کشور هم قرار نگرفته و تا کنون از یک دختر دم بخت روستائی نیز کمتر در انظار عمومی ظاهر شده است گرچه عاقلان گویند که جواب ابلهان خاموشی است اما تحمل این صداهای بلند و ناهنجار و بی پاسخ گذاشتن آن از عهده یک انسان عادی خارج است

وارد کردن اتهامات ناجوانمردانه ای مانند حکومت دیکتاتوری و موروثی و سلطنتی به رهبر انقلاب و فرزند گمنامشان در حالی است که کتابهای درسی زمان پهلوی هنوز موجود است و صفحات نخست این کتابها که شامل عکس خانواده سلطنتی است که این شاه پور است و آن ملکه و این شاهدخت ! و انصافا آیا این بسیجی گمنام تا کنون در پی مطرح شده بوده آیا با وجود چنین مسیر میسوری نمی توانسته خود را مطرح کند یا توسط پدر هر چند با اشاره و کنایه مطرح شود

   آیا این تصویر سید مجتبی حسینی خامنه ایست ؟!   

 


 

 

بعد از جستجوی واژه سید مجتبی خامنه ای به دو عکس رسیدم که تقریبا در همه سایتها و وبلاگهائی که علیه سید مجتبی حسینی خامنه ای کیبورد فرسائی کردند مشترک بود که خلاصه من هم الان نمی دانم که کدام یک از این تصاویر مربوط به ایشان است جوان تقریبا 30 ساله تصویر زیر که مربوط به فیلمی است که صدا و سیما از کوهنوردی هفتگی مقام معظم رهبری شکار کرده یا تصویر رو به رو که به سن پدر جوانی است که در تصویر پائینی است

 

خلاصه این جماعت که در پرروئی و وقاهت دست هر کسی را از پشت بسته اند و سنگ پا را نیز از رو برده اند پا را از اظهارات ناشیانه نیز فراتر برده و به طراحی شعار های ابلهانه بر علیه این سلاله رسول اکرم پرداخته اند شعارهای شرم آوری چون مجتبی بمیری رهبری رو نبینی !!

را بر زبان راندند که مرگ صدها نامرد آنچنانی به افتادن یک موی سر بسیجیان گمنام و بی ادعا و سادات گرانقدری چون مجتبی خامنه ای

 

اما آنچه واضح است و واضح تر خواهد شد حقیقت است اینکه دیکتاتور ها و ظالمان تاریخ چه کسانی هستند و آزادمردان و راست قامتان کیانند 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

از دختر حداد عادل

 

رهبرو دکتر حداد عادل - توی گوگل بنویس شپلستان و اینتر بزنآقای دکتر حداد عادل تعریف می‌کردند:

سال 77،خانمی به منزل ما زنگ زده بود و گفته بود که:"می‌خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم."

خانم ما گفته بود: "دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می‌خواهد ادامه تحصیل دهد."

ایشان دوباره گفته بودند که:

"اگر امکان دارد ما بیاییم دختر خانم را ببینم تا بعد."

امّا خانم ما قبول نکرده بودند.بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند که اصلاً شما خودتان را معرفی کنید.

و ایشان هم گفته بودند: "من خانم مقام معظم رهبری هستم.

خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود: "ما تا حالا به همه پاسخ رد داده‌ایم.امّا شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم،بعد شما را خبر می‌کنم."

آن زمان خانم من مدیر دبیرستان هدایت بود.

بعد از صحبت با من،قرار بر این شد که آنها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اینکه اگر آنها نپسندیدند،لطمه‌ای به دختر ما نخورد.طبق هماهنگی قبلی،خانم آقا،آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند.

چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم.

آقا فرمودند: "خانم استخاره کرده‌اند،جوابش خوب نبوده است."

یکسال از این قضیه گذشت.مجدداً خانواده ی آقا تماس گرفتند و گفتند که:

"ما می‌خواهیم برای خواستگاری بیاییم."

خانم بنده پرسیده بودند که چطور شده تصمیمتان عوض شده؟

آقا گفته بودند: "خانم ما به استخاره خیلی اعتقاد دارد و دفع? اوّل چون خوب نیامده بود،منصرف شدند."

و خانم آقا هم گفته بودند: "چون دخترتان،دختر محجبه،فرهیخته و خوبی است،دوباره استخاره کردم که خوب آمد و اگر اجازه بدهید،بیاییم."

آن زمان دخترمان دیپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود.پس از مقدمات کار،یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی،نظر دخترم را پرسیدم.ایشان موافق بودند. بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم.

آقا فرمودند: "آقای دکتر! داریم خویش و قوم می‌شویم."

گفتم: "چطور؟"

گفتند: "خانواده آمدند و پسندیدند و در گفتگو هم به نتیج? کامل رسیده‌اند،نظر شما چیست؟"

گفتم: "آقا اختیار ما دست شماست."

آقا فرمودند:

"نه! شما،دکتر و استاد دانشگاهید و خانمتان هم همینطور.وضع زندگی شما مناسب است؛امّا زندگی من اینطور نیست.اگر بخواهم تمام زندگیم را باز کنم،غیر از کتابهایم یک وانت‌بار می‌شود.اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسؤولین در آنجا با من دیدار می‌کنند.من پول ندارم خانه بخرم.خانه‌ای اجاره کرده‌ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می‌کند.

شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می‌شود،چیزهایی در ذهنش باشد.ما اینطور زندگی می‌کنیم امّا شما زندگی نسبتاً خوبی دارید.حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود،کمی مشکل است.مجتبی معمم هم نیست.می‌خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود همه ی اینها را به او بگو،بداند."

من هم به دخترم گفتم و ایشان هم قبول کرد.

آقا در زمان قبل از رئیس جمهوریشان،در جنوب تهران خانه‌ای داشتند که آن را اجاره داده‌اند و خرج زندگی‌شان را از آن درمی‌آوردند(ایشان حقوق رهبری نمی‌گیرند و از وجوهات هم استفاده نمی‌کنند.)

هنگام صحبت در مورد مراسم عقد و مهریه و ... آقا فرمودند:

"در مورد مهریه،اختیار با دختر شماست.ولی من که برای مردم خطبه ی عقد می‌خوانم،سنت من این بوده که بیشتر از 14 سکه،عقد نخوانم و تا حالا هم نخوانده‌ام،اگر بخواهید می‌توانید بیشتر از 14 سکه مهریه معین کنید،ولی شخص دیگری خطبه عقد را بخواند.از نظر من اشکالی ندارد.چون تا حالا بیش از 14 سکه برای مردم عقد نخوانده‌ام،برای عروسم هم نمی‌خوانم."

من گفتم: "آقا! این طور که نمی‌شود.من با مادرش صحبت می‌کنم. فکر نمی‌کنم مخالفتی داشته باشد."

در مورد مراسم عقد هم گفتند:"می‌توانید در تالار بگیرید ولی من نمی‌توانم شرکت کنم."

گفتم: "آقا هر طور شما صلاح می‌دانید."

فرمودند: "می‌خواهید این دو تا اتاق اندرونی و یک اتاق بیرونی را با هم حساب کنید.هر چند نفر جا می‌شوند،نصف می‌کنیم؛نصف از خانواده ما و نصف از خانواده شما را دعوت می‌کنیم."

ما حساب کردیم و دیدیم بیشتر از 200-150 نفر جا نمی‌شوند.ما حتی اقوام درجه اولّمان را هم نمی‌توانستیم دعوت کنیم،امّا قبول کردیم.

آقا! غیر از فامیل،آقای خاتمی،آقای هاشمی و آقای ناطق نوری و رؤسای سه قوه و دکتر حبیبی را دعوت فرمودند.

یک نوع غذا هم درست کردیم.قبل از اینها صحبت خرید بازار شد.

پسر آقا گفت: "من نه انگشتر می‌خواهم و نه ساعت و نه چیز دیگری"

آقا گفتند: "خوب نیست."

من هم گفتم: "حداقل یک حلقه بگیرند."

امّا آقا فرمودند: "من یک انگشتر عقیق دارم که یکی برای من هدیه آورده،اگر دخترتان قبول می‌کند.من آن را به ایشان هدیه می‌دهم و ایشان هم به عنوان حلقه،به مجتبی هدیه دهد."

قبول کردیم و انگشتر را گرفتیم و بعد به آقا مجتبی دادیم.کمی بزرگ بود.به یک انگشتر سازی بردیم تا کوچکش کند و خرجش 600 تومان شد.

خلاصه خرج حلقه ی داماد 600 تومان شد.

به آقا گفتیم در همه این مسایل احتیاط کردیم،دیگر لباس عروس را به دست ما بسپارید و آقا هم فرمودند: "آنرا طبق متعارف حساب کنید."

در همان ایام،ما خودمان برای پسرمان عروسی می‌گرفتیم.و یک لباس عروس برای عروسمان سفارش داده بودیم،بدوزند.

خلاصه قبل از اینکه عروسمان استفاده کند،همان شب دخترمان استفاده کرد.

بعد آقا گفتند: "من یک فرش ماشینی می‌دهم،شما هم یک فرش بدهید."

و به این ترتیب مراسم برگزار شد.برای عروسی هم دو پیکان از اقوام ما و دو پیکان هم از اقوام آقا آمده بودند. مراسم در خانه ما تا ساعت 1 طول کشید.

خانواده ی آقا آمده بودند که عروس را ببرند.البته آقا ظاهراً کاری داشتند،نیامده بودند.امّا وقتی عروس را به خانه آوردیم دیدیم،آقا هنوز بیدار نشسته‌اند و منتظرند که عروس را بیاورند.

فرمودند: "من اخلاقاً وظیفه خودم می‌دانم برای اوّلین بار که عروسمان قدم به خانه ی ما می‌گذارد،من هم بدرقه‌اش کنم و به اصطلاح خوش آمد بگویم."

ما خیلی تعجب کرده بودیم و فکر نمی کردیم آقا تا آن ساعت شب بیدار باشند،حتی آقا آن شب هم غذا نخورده بودند.چون خانواده ی آقا سرشان شلوغ بود،به آقا غذا نداده بودند.

آقا گفتند: "دکتر! امشب شام هم نداشتیم،من به یکی از پاسدارها گفتم شما چیزی خوردنی دارید؟"

آنها گفتند: "که غیر از کمی نان چیز دیگری نداریم."

گفتم: "همان را بیاورید،می خوریم."

بعد هم که عروس وارد شد،آقا چند دقیقه ای برایشان در مورد تفاهم در زندگی و شرایط و اهمیت زندگی زناشویی صحبت کردند و تا پای در خانه، عروس را بدرقه کردند و خوش آمد گفتند. رعایت آداب حتی تا چنین جایگاهی چقدر ارزش دارد. اینها از برکت انقلاب اسلامی و خون شهداست.

ایشان دستور دادند حتی از ریزترین وسایل دفتر استفاده نشود، چون مال بیت المال است. حتی اگر مشکل وسیله ی نقلیه هم پیش آمد،اجازه ندارند از وسایل دفتر استفاده کنند.

منبع: نشریه ی "اشراق اندیشه" به نقل از حجت السلام پاینده،از اعضای دفتر مقام معظم رهبری

 

 


برچسب‌ها: اقا مجتبی خامنه ای

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/9/5:: 1:4 عصر     |     () نظر

ماجرای یک کامیون شمش طلا مربوط به آقا مجتبی خامنه ای!

فرزند یک میلیون پوندی مجتبی خامنه ای!

دکتر غلامعلی حدادعادل جمعه شب در جمع عزاداران 28 صفر در خیمه حسینی گلستان شهدای اصفهان گفت: بی بی سی در فتنه 88 می گفت یک کامیون شمش طلا مربوط به آقا مجتبی خامنه ای می خواسته از مرز خارج شود که ترکیه آن را بازداشت کرده است.

وی ادامه داد: یا می گویند آقامجتبی در لندن یک بیمارستان و یک طبقه هتل را گارانتی کرده که بچه اش به دنیا بیاید و یک میلیون پوند پول داده اند.

حدادعادل اظهار داشت: من زندگی آقا مجتبی را از نزدیک دیده ام، مگر من پدر بزرگ آن بچه نیستم که با 500 هزار تومان در یک بیمارستان معمولی تهران به دنیا آمد و دکترش خانم وزیر سابق بهداشت، خانم دستجردی بود.

 

سیر این شعارها در یک دوره زمانی محدود ، بی پرده و صریح ، اصل ولایت فقیه و جمهوری اسلامی را نشانه گرفت . در این بین نام برخی از شخصیت های دینی نیز مورد وهن معترضین به نتایج انتخابات واقع گردید . نوک پیکان این حملات ، بیش از آن که متوجه کاندیدای منتخب باشد ، مقام معظم رهبری را نشانه رفته بود . برخلاف یک دهه اخیر که در بین علمای دینی ، آیت الله مصباح یزدی پس از رو در رویی مستقیم با سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بیشترین هجمه تخریبی را بر ضد شخصیت و افکار خویش شاهد بود در جریان فتنه هشتاد و هشت این رکورد ، متوجه شخصیت هایی همچون حضرات آیات جنتی و خزعلی گردید . نفر اول به خاطر جایگاه ویژه در شورای نگهبان و نفر دوم نیز در پی طرد فرزند فتنه جوی خویش بیشترین هجمه تبلیغات منفی در فضای مجازی و سطح خیابان ها را پس از مقام معظم رهبری به خود اختصاص دادند .

 

 

در این بین به ناگاه نام دیگری بر سر زبان ها افتاد که پیشینه خاصی از وی در اذهان عموم وجود نداشت . سید مجتبی حسینی خامنه ای یکی از فرزندان مقام معظم رهبری بود که نامش در بین شعارهای اغتشاش گران ، توجه همه را به خود جلب نمود . این در حالی است که وی هیچ گونه حضور محسوسی در عرصه سیاست نداشته و از پست و مقامی بهره مند نبوده است . جالب آن که اکثریت مطلق شعاردهندگان بر ضد سید مجتبی ، حتی هیچ گونه تصویری نیز از او ندیده بودند . دلیل هجمه سنگین به وی از سوی آشوبگران ، اتهامات اقتصادی و سیاسی نامبرده بیان گردید که هر یک از آنها در جای خود محل تأمل و بررسی است :

الف – اتهامات اقتصادی

بسیاری از مردم تا کنون این موضوع را شنیده اند که مقام معظم رهبری بر خلاف برخی شخصیت هایی که خود را تالی تلو ایشان می دانند فرزندان خویش را از هر نوع فعالیت اقتصادی بر حذر داشته اند . آیا این مسئله صحت ندارد ؟!

به طور مثال ، فرزندان ریاست مجمع تشخیص و ریاست مجلس خبرگان ، بیش از دو دهه است که انواع اتهامات اقتصادی و زد و بندهای تجاری را متوجه خود دیده اند . این اتهامات در مقیاسی کوچکتر ، فزندان رییس بازرسی بیت رهبری و ریاست تولیت آستان قدس را نیز بی نصیب نگذاشته است . گفتنی است تا به حال هیچ منبعی اصل فعالیت های اقتصادی آقازادگان مذکور را تکذیب نکرده است . نام برخی از کارخانه ها و شرکت ها نیز در افواه عموم به اسم این افراد ثبت گردیده و به عنوان مصادیق نفوذ و گستره خیزش های اقتصادی آنان بیان می گردد . با کشف تقلب ! در انتخابات سال هشتاد و هشت ، فعالیت ها و حتی مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه ای نیز به یک باره کشف گردید و بر سر زبان ها افتاد . برای اثبات این اتهامات ، دو مصداق بیشتر از همه مطرح شد . یکی امتیاز خطوط ایرانسل بود . این اتهام در حالی طرح گردید که پس از راه اندازی خط ایرانسل در دوران حاکیت اصلاحات ، در بین مردم این طور شایع شد که یکی از فرزندان مهدی کروبی به عنوان سهامدار اصلی این شرکت مشغول به فعالیت می باشد . با روی کار آمدن دولت نهم ، دعواهای حقوقی بین وزارت ارتباطات با این شرکت نیز همواره در همین راستا تلقی می گردید . در جریان فتنه اخیر نیز استفاده گسترده آشوب طلبان از هزاران سیم کارت ارتباطی بی نام و نشان این شرکت برای دامن زدن به اغتشاشات ، نام ایرانسل را در ردیف متهمان کودتای مخملی قرار داد . به منظور احترام به صاحبان این شرکت لازم می دانم توضیح دهم که هیچ اتهام اقتصادی یا سیاسی درباره ایرانسل تا کنون به اثبات نرسیده است .

اما اتهام دوم مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه ای ، فروش نفت قاچاق به خانواده سلطنتی انگلستان بود . عظمت این اتهام دهان پرکن ، توجه بسیاری را به خود جلب نمود . این روابط پر مفسده نیز از فردای اثبات تقلب ! در انتخابات در فضای مجازی با آب و تاب روایت گردید . گذشته از منبع این خبر که در جای خود مورد بررسی قرار می گیرد ، بسیاری از تحلیل گران بر این نکته اتفاق نظر داشتند با آن شناختی که از عمق خصومت دشمنان مقام معظم رهبری وجود دارد اگر کوچکترین مدرکی در اثبات این نوع دعاوی در دست مدعیان بود امروز در کوره دهات های این مرز و بوم نیز می شد نسخه ای از آن را پیدا نمود !

با وجود تمام این اتهامات این تنها غلامعلی حداد عادل بود که پس از گذشت یک سال در مصاحبه ای با نشریه پرتیراژ ! پاسدار اسلام ، به دفاع از ساده زیستی و مناعت طبع سید مجتبی خامنه ای پرداخت .

ب – اتهامات سیاسی

نام سید مجتی خامنه ای را اول بار مهدی کروبی در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری در عرصه سیاسی کشور مطرح نمود . وی در نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری این گونه نوشت :

     " به‌رغم شفافیت مواضع جنابعالی، اخباری مبنی بر حمایت فرزند محترم شما - آقا سید مجتبی - از یکی از کاندیداها منتشر شد. پس از آن هم شنیدم که یکی از بزرگان به جنابعالی گفته‌اند که "آقازاده حضرتعالی از فلان شخص حمایت می‌کند" و شما فرموده‌اید‌ "ایشان آقا است نه آقازاده" و به هر حال مشخص شد که آن حمایت‌ها نظر شخصی آقا مجتبی بوده است.
در عین حال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان به نفع یکی از کاندیداها - که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایت‌ها به طرف فرد دیگر سرازیر شد - و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد. حضرتعالی به خوبی واقف هستید که دخالت‌های نسنجیده اطرافیان برخی از مقامات روحانی و سیاسی در سال‌های گذشته تبعات منفی فراوانی برای کشور و نظام داشته است و لذا اینجانب از سر اخلاص، احترام و دلسوزی از جنابعالی تقاضا می‌کنم اجازه ندهید تجربه دیگری به تجربه‌های تلخ گذشته اضافه شود. چون جنابعالی جانشین امامی هستید که وقتی در یک حادثه عده‌ای مدعی شدند مرحوم آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی باعث ‌ایجاد محدودیت‌هایی برای ارتباط مردم با امام شده است، به‌رغم جایگاه فکری و فقهی آن مرحوم دستور داد که "‌ایشان در کارهایی که مربوط به من است دخالت نکند".

به رغم نگارش چنین نامه ای تا چهار سال بعد ، آن هم پس از اعلام نتایج انتخابات دهم  ، بحثی به آن شکل درباره فعالیت های سیاسی سید مجتبی در محافل عمومی مطرح نگردید . روند حوادث ، البته واهی بودن توهمات کروبی در حصر اطلاعاتی مقام معظم رهبری به دلیل یکنواختی محیط پیرامونی ایشان را به اثبات رسانید . بر فرض صحت خبر حضور و فعالیت سید مجتبی خامنه ای در ستاد یکی از کاندیداها _ که هیچ گونه تصویر یا گزارشی از آن تاکنون منعکس نشده است – صرف وجود نظر شخصی برای فرزندان یک شخصیت سیاسی عیب به حساب نیامده و خلاف قانون تلقی نمی شود مانند آن چه که درباره حمایت سید احمد و بیت امام  از بنی صدر و میرحسین موسوی نقل می شود . اما اثبات عدم یک نواختی نگرش سیاسی در بیت مقام معظم رهبری کار چندان دشواری نیست . گذشته از کانال های متعدد خبری معظم له نگاهی به حمایت ها و روابط آشکار و پنهان و گاه مشکوک با کاندیدایی فتنه گر از سوی بسیاری از اطرافیان ایشان ، همچون حجج اسلام ناطق ، حجازی ، نواب ، ربانی ، اعرافی و مجموعه بحث برانگیز وی و . . . وجود عناصر وابسته به طیف قالیباف در بیت رهبری که به دلیل توصیف وی به عنوان هاشمی کوچک ! توسط حاج منصور ارضی ، دو سال مانع از مداحی او در محدوده بیت گردیدند و از همه جالب تر دست درازی برای علنی ساختن نامه محرمانه آقا به احمدی نژاد در خصوص تغییر اسفندیار مشایی از پست معاون اولی – که سکوت اهالی سیاست ، ثابت ساخت افشاگری تنها بر ضد خاندان هاشمی کاری ناصواب است !- و . . . مثال هایی اندک است که نشان می دهد آن طور که بهانه جویان دامن می زنند بیت مقام معظم رهبری بر وفق نگرش های جناحی اداره نمی شود .

با آغاز شورش های خیابانی حامیان کودتا ، موارد دیگری نیز بر ضد سید مجتبی خامنه ای در سطح فضای مجازی مطرح گردید مانند دستور برخورد با اوباش توسط  او و . .  . که نیازی به بحث و بررسی آن به چشم نمی خورد . نکته این جاست که به رغم طرح اتهامات اقتصادی و سیاسی بر ضد ایشان ، شعار خاصی بر سر زبان پیاده نظام فتنه تکرار شد که وجود پشتوانه خاص و تحلیل استراتژیک پشت این نوع ماجراها را دور از باور نمی سازد . شعار این بود : مجتبی بمیری رهبریو نبینی !( از ساحت این سلاله زهرا به خاطر ضرورت های اجتناب ناپذیر در تحلیل های تاریخی عذر می طلبم ) .

این شعار نشان می دهد که دعوای با سید مجتبی چیزی فراتر از دخالت های انتخاباتی و فعالیت های اقتصادی است . به راستی مگر کسی گفته بود قرار است سید مجتبی جانشین رهبری معظم باشد ؟ کیست که نداند انتخاب رهبری بر عهده مجلس خبرگان است ؟ چگونه ممکن است بحثی در محافل خاص سیاسی نظام درباره رهبری آینده به صورت محرمانه صورت گرفته باشد و درست پس از ایجاد فضای آشوب ، بدون ذکر هیچ منبعی افشا شود ؟

این که دلیل تخریب شخصیت سید مجتبی چیست می شود احتمالات متعددی را طرح کرد . مثلاً :

-          حسودی بعضی بزرگان که چرا فقط فرزندان آنها باید متهم به مفاسد اقتصادی و مورد لعن و نفرین ملت باشند !

-          فقدان دلیل کافی برای اثبات تقلب در انتخابات

-          بهانه قراردادن وی برای ایجاد اتهام و انتقام گیری از مقام معظم رهبری

-          تأثیر روانی اتهام زنی به اشخاصی که زوایای شخصیتی شان کمتر مورد شناخت عمومی قرار دارد

-          احتمال قریب به یقین توطئه گران به محاصره و فتح خیابان پاستور به سبک انقلابات مخملی و نگرانی از برافراشته ماندن پرچم ولایت توسط خاندان رهبری

-          شناخت تحلیل گران دشمن از عدم وجود شرایط کافی یا اقبال عمومی نسبت به شخصیت های مذهبی دیگر برای احراز مقام رهبری

-          و  . . . .

نباید از خاطر برد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بارها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده اند که بر خلاف نوه حضرت امام بدون هیچ تشریفاتی ، البته گاه با یک یا دو محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می پردازند . طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه ای فراگیر ، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و مریدان خویش در همه نقاط ایران رسانده اند . 

اما جالب تر از همه آن چه که گفته شد این است که مجموعه تحقیقات نگارنده ، سرچشمه تمام اتهامات عجیب و غریبی که به سید مجتبی خامنه ای نسبت داده شده است را تنها در یک نشریه خلاصه می داند . هزاران سطر از مطالبی که در حمله به سید مجتبی منتشر شده فقط به یک منبع استناد نموده اند . واقعیت آن است که تنها نشریه گاردین وابسته به دولت خبیث انگلیس بود که ده ها اتهام را با تکیه بر منابع موثق اما ناشناس ! بر ضد وی مطرح ساخت و خود مورد استناد صدها سایت و نشریه و رسانه دیگر قرار گرفت .

اطلاعات مندرج در نشریه گاردین درباره میزان تحصیلات ، نام اساتید ، نوع فعالیت ها ، دوستان و زیر دستان ! و . . . سید مجتبی خامنه ای به قدری ضعیف است که نیاز به رد و پاسخ گویی نداشته و نشان از شتاب زدگی نویسنده آن برای القای اتهامات مورد نظر دارد . اتهام فاقد سند مفاسد اقتصادی در باره روابط تجاری خانواده خامنه ای با خاندان سلطنتی انگلیس در حالی صورت می گیرد که وابستگی مدیران نشریه انگلیسی گاردین به هیئت حاکمه این کشور  بر هیچ یک از مطلعین عرصه رسانه مخفی نمی باشد . آنها البته خود بهتر از هر کسی از میزان نفرت جامعه ایرانی نسبت به استعمارگر پیر با خبر هستند . به بندی از این مطالب توجه کنید :


"علی انصاری، تحلیل‌گر ایران در دانشگاه سنت‌اندروز انگلیس، به گاردین گفته است: «اخیرا صحبت این بوده است که تمام این مسائل به مجتبی و جانشین شدن او مربوط است».
آقای انصاری می‌گوید: «او احتمالا در پی آن است که این مقام را در درازمدت برای خود به دست آورد و حفظ کند».
خبر تکمیلی: خبر مسدود شدن یک میلیارد و 600 میلیون دلار از دارا یی‌های ایران در بریتانیا تا حدی در میان خبرهای داغ این روز‌ها توجه زیادی به آن نشد، حال آن چه در زیر میخوانید پشت پرده این خبر و علت اصلی‌ عصبانیت آیت الله خامنه‌ای از دولت انگلیس و احضار سفیر ایران به وزارت خارجه دولت بریتانیا می‌باشد. حساب بانکی‌ به نام مجتبی خامنه‌ای پسر رهبر انقلاب ، در یکی‌ از بانک‌های لندن به مبلغ یک میلیارد و ششصد میلیون دلار وجود داشت که با پیگیر‌یهای تعدادی از ایرانیان و فشار اتحادیه اروپا به دولت انگلیس توقیف شد. و دولت انگلیس بخاطر روابط اقتصادی با خانواده خامنه‌ای تمایل به توقیف این پول را نداشت که عده ای موفق شدند با اقدام‌های قانونی کار را روز 23 خرداد به اتمام برسانند. این پول هم اکنون به نام ملت ایران بلوکه شده است.
گفتنیست تلاشها برای توقیف کل این پولها که توسط فروش نفت و دریافت حق کمیسیون به دست آمده است ادامه دارد و در حال پیگیری است."

و باز هم جای این پرسش باقی است که چرا همه این مفاسد اقتصادی و سیاسی ! بلافاصله پس از اعلام نتیجه انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری به یک باره کشف و اعلام گردید و در همه این سال ها که اتهاماتی متوجه فرزندان برخی از سران بود – که نمونه ای از آنها در مناظره معروف انتخاباتی با ارائه اسناد ، مورد تأیید قرار گرفت – کسی کار به کار فرزندان مقام معظم رهبری نداشته است ؟

آن چه که می شود به عنوان آموزه ای از تدبیر دشمن در نظر گرفت و آن را به مثابه مصداقی از تعرف الاشیا باضدادها دانست و اثباتی بر مثال عدو شود سبب خیر . . . این است که بی تردید آقا سید مجتبی خامنه ای ورای غفلت و ظاهربینی ما ، به انگشت اشاره دشمن که ناخواسته در مسیر اراده ذات احدیت بالا رفت ، گنجینه ای از ذخایر پنهان الهی است که وجود مبارکش اسباب دل خوشی و اطمینان قلب عاشقان و فدائیان اسلام انقلابی و سربازان آخرالزمانی اباعبدالله علیه السلام خواهد بود .

 

 

مصاحبه خواندنی فرید الدین حداد عادل درباره ی آقا سید مجتبی خامنه ای(فرزند مقام معظم رهبری)

 

کد خبر: 411
تاریخ انتشار: چهارشنبه 18 دی 1392 ساعت 15:18

 

حرف لر  نوشت:

پسر مقام معظم رهبری

رابطه شما با داماد‌تان، حاج آقا مجتبی [خامنه‌ای] چگونه است؟ ایشان اخلاقی‌ترین فردی است که من در طول عمرم دیده‌ام. در این13ـ12 سالی که با ایشان هستم هیچ وقت صدای بلند یا کلمه‌ای خلاف ادب از وی نشنیده‌ام. هیچ وقت نشد که خواهرم از ایشان نزد ما گله کنند. هیچ زمان هم منزل آنها خشک، تلخ و بی‌روح نبوده است. همانطور که می‌گوید و می‌خندد و با بچه‌ها و جوانان معاشرت می‌کند به همان اندازه جدی، پر‌کار و پر‌تلاش و درسخوان است. معمولا تا دو سه نیمه شب مطالعه می‌کند. بسیار اهل مطالعات مذهبی و اخلاقی است. در به‌ کار بردن الفاظ و اظهار‌نظر در مورد اقوال و اعمال افراد بسیار دقیق است. در مورد بدترین دشمنانش هم منصفانه حرف می‌زند.  ایشان چند فرزند دارد؟ یک پسر دارد.  تقریبا همسن هستید؟ خیر. ایشان 3ـ2 سال از من بزرگتر است.  با یکدیگر رابطه خانوادگی تنگاتنگی دارید؟ بعد از برادرانشان فکر می‌کنم رابطه ما به خاطر نسبت فامیلی‌مان زیاد است و اخیرا هم با هم در سفر خانوادگی دلچسبی بودیم.  رفت و آمد نزدیک با خانواده مقام معظم رهبری هم دارید؟ نه به آن معنی ولی در حد مناسبات فامیلی بی رابطه نیستیم اما رابطه عمیق و گسترده نداریم. مادر?ها با هم سلام و علیک خوبی دارند.  اولین بار که خبر خواستگاری فرزند مقام معظم رهبری را از خواهرتان شنیدید چه احساسی داشتید؟ من و خواهر‌هایم خیلی متعجب شده بودیم.  چرا؟ خانم آقا به طور ناشناس آمده بودند از خواهرم خواستگاری کرده بودند. مادرم گفته بود ایشان درس دارد. گفتند حالا صحبت کنیم. پدر و مادرم رفتند یک گوشه و با هم صحبت کردند. ما هم علت طولانی شدن صحبت آنها را از هم پرسیدیم. من رفتم گفتم چه خبر است؟ مادرم گفت می‌دانی برای خواهرت خواستگار آمده؟ گفتم اینکه طبیعی است. وی جواب داد نه، این بار برای پسر مقام معظم رهبری آمدند. من گفتم یعنی چه می‌شود؟ بالاخره هر برادری نسبت به آینده خواهرش حساسیت‌هایی دارد چه رسد به آنکه شوهر آینده وی بخواهد پسر مقام اول نظام باشد. از این بابت خیلی ذهنم مشغول شد.  بعد که ماجرا جلو رفت چه شد؟ اولین دیدار ما خیلی خوب بود، چون وقتی حاج آقا مجتبی آمدند با خواهرم صحبت کردند من اتاق دیگر بودم. ایشان از اتاق آمد بیرون. مادر گفت بنده خدا آقای مجتبی خامنه‌ای تنهاست، برو با ایشان صحبت کن. دیدم حاج آقا مجتبی کت و شلوار به تن دارد – آن وقتا ایشان هنوز معمم نشده بود- بعد از احوالپرسی، دیدم چیزی که در ایشان نیست روحیه‌ آقازادگی و تکبر و غرور است. لذا خیلی زود با هم صمیمی شدیم. همان روز هم یک بحث داغ و سنگین در مورد شخصیت‌های معروف اصلاح‌طلبان انجام دادیم.  چه سالی بود؟ 76 بود.  تا پیش از این وصلت حضرت آقا را از نزدیک دیده بودید؟ یکی، دو مورد پیش آمده بود. عموی من در کرمانشاه معاون سیاسی استاندار بود و بعد‌ها سرپرست استانداری شد. در این مدت به خاطرِ غائله کردستان و بعد جنگ، حضرت آقا زیاد به آنجا سفر کرده بودند و با هم خیلی آشنا بودند. ارادت فامیلی ما به مقام معظم رهبری از همان جا شروع شد. یک بار در باغ پدربزرگ مرحومم دور هم جمع بودیم، ایشام گفت آیت‌الله خامنه ‌ای بادیگران فرق می‌کنند. اصلا یک خصلت اضافه دارد. همان موقع به عمو هم گفت ایشان را دعوت کند. یک بار بیاید منزل ما که در همان ایام ایشان دعوترا قبول کردند. بعد هم که این لطف شامل حال ما شد. روزی که عروسی خواهرم بود به من گفتند آقا می‌خواهند عروس را ببینند.  تا آن موقع خواهر شما را ندیده بودند؟ نه. در مراسم عروسی رسم است که داماد همراه یک نفر سر سفره عقد برود و گفتند کسی باشد که به عروس و مادر عروس محرم باشد. من به مدت پنج دقیقه در کنار حضرت آقا تنها بودم بدون انکه محافظی باشد. پدرم آن موقع نبود. ما رفتیم به منزل مقام معظم رهبری. خانه ایشان را دیدم.

کف اتاق فرش ماشینی بود. ظاهرش خیلی ساده بود و یک گوشه ایستادیم و ایشان خوشامدی گفتند و به اقوام وی تبریک گفتند. یک نکته جالب اینجاست که وقتی رهبری آمدند خیلی از خانم ها آمدند جلو. خیلی التماس دعا گفتند و خیلی عرض ارادت کردند. چند نفر از خانم‌ها با دیدن ایشان منقلب شدند و گریه کردند. شما تصور کنید خانمی که آمده عروسی و بعد اشک بریزد چه وضع بدی در چهره او پیدا می‌شود. بعد از عروسی به یکی از محارم گفتم چرا چهره‌ات اینطور شده است؟ گفت آقا را دیدیم گریه کردیم. آن روز کف خانه فرش ماشینی بود. روز بعد که خانم من هم حضور داشت گفتم چطور بود؟ گفت موکت بود. یعنی همان یک شب خانه رهبری مملکت فرش ماشینی پهن بود.   از آن سال تا به حال حاج آقا مجتبی در آپارتمانی زندگی ‌می‌کنند. ایشان سه بار در طول زندگی‌شان اسباب‌کشی کرده‌اند. همیشه یک کامیون وسایل منزل را جابه‌جا می‌کند.  منزل مقام معظم رهبری از آن تاریخ نرفتید؟ تنها باری که رفتم روز عروسی خواهرم بود. بعد‌ها به اتفاق پدرم به کتابخانه‌ شخصی ایشان رفتم. فقط می‌توان بگویم ما نمی‌توانیم اینطور زندگی کنیم. یعنی ‌خواهید دید خدا چگونه با آقای مخملباف رفتار خواهد کرد. چون دروغ‌هایی را نسبت می‌دهد که هیچ کدام آنها صحت ندارد. ای کاش یک دانه از حرف‌های وی در یک سال اخیر درست بود.  آقا خیلی کتاب دارند، خیلی کتاب به ایشان هدیه می‌شود و خیلی کتاب هم می‌خرند و خیلی کتاب هم می‌خوانند. اما این محیط کاملا ساده است. کف آنجا موکت است. هیچ تجملات خاصی در آن نیست. نه اینکه امکان آن نباشد بلکه رهبری اجازه ورود تجملات به زندگی خودشان را نمی‌دهند. یک وقت هم به مناسبت تولد پسرم، آقا را دیدم و ایشان در گوش یحیی ما ( محی‌الدین) اذان گفتند. حاج آقا مجتبی به ایشان گفتند آقا فرید دوست دارند از شما یک چیزی به یادگار داشته باشند. مقام معظم رهبری گفتند یادگاری چه باشد؟ حاج آقا مجتبی چون می دانست من دوست دارم یک انگشتری از آقا بگیرم توصیفاتی کرد. ایشان فرمودند: فهمیدم و انگشترشان را دادند.  من خیلی از گرفتن این انگشتر خوشحال شده بوده و هستم. به خواهرم گفتم عجب انگشتری! همشیره‌ام گفت می‌دانی قصه‌اش چیست؟ یکی از شیعیان یمن یک شیشه بلورین بزرگ عقیق درجه یک یمنی برای آقا فرستاد. اول که آمده بود کسی از قیمت آن خبر نداشت و به مناسبت یکی از اعیاد مقدس ایشان به عروس‌ها و پسران خود یک نگین هم داده بودند.

بعد به طریقی کسی توانسته بود قیمت عقیق را بفهمد و از گران قیمت بودند آن آگاهی پیدا کند. بعد که آقا این قضیه را فهمید برای آنکه نرم زندگی تغییر نکند بقیه آن عقیق‌ها را دیگر وارده زندگی نکرده بودند و گذاشته بودند تا به خانواده شهدا بدهند. حالا انگشتر عقیق چیست که بخواهد نگین آن ارزش داشته باشد، بعد شیعه‌ای از یمن به مرجع تقلید خود آن را هدیه داده بود ولی مقام معظم رهبری اینقدر تحفظ دارند.  البته خاطره‌های مفصل دیگری دارم، ولی چون می‌دانم ایشان از بازگویی این مطلب مکدر می‌شوند نمی‌گویم. دقت‌های زیادی در این زندگی انجام می‌شود. مثلا در سفری همشیره‌ام با مقام معظم رهبری به سفر استانی رفته بود. بعد که آمد گفتم نکته جالب چه داری؟ وی گفت: آقا چندین جا را به صورت سرزده و به دور از چشم دیگران برای بازدید رفتند اما نکته عجیب این است که بعد از سفرآقا گفتند همه هزینه‌های سفر شما را از جیب خودم پرداخت کردم اگر جایی با وسیله‌ نقلیه دولتی برای کار خودت رفتی یا خریدی کردی که کسی حساب کرده یا جایی مورد پذیرایی ویژه‌ای قرار گرفتی بگو تا هزینه ان را بپردازم.  یا اینها یک جایی رفته بودند تا آثار تاریخی آن منطقه را بازدید کنند و متوجه شده بودند که مسئولان امنیتی و انتظامی آمدند یکسری بازدیدکننده‌ها را زودتر خارج کردند و جلوی ورود بقیه را نیز گرفته‌اند تا خانواده رهبری راحت بتوانند محوطه را بازدید کنند. رئیس دفتر آقا و خانواده مقام معظم رهبری از شنیدن این خبر آنقدر ناراحت شده بودند که هم از محافظین خود گله کرده و هم با مسئولان انتظامی برخورد کردند وبعد به خاطر خاصه خرجی آنها زودتر برگشتند. اینها تصویری کوچک از این زندگی است.  از لحاظ تفکر و دید سیاسی با حاج آقا مجتبی چقدر نزدیک هستید؟ خیلی دید سیاسی ما نزدیک است. چون ایشان نگاه و بینش‌ش کاملا با رهبری همگون و همسو است و ما ازاین حیث احساس آسودگی خاطر و اطمینان صد‌در‌صد داریم. هر جا تکلیف باشد و دستور رهبری، ایشان به وظیفه خود عمل می‌کنند.  ایشان به این شکل فعالیت سیاسی ندارند. ایشان خیلی درس می‌خوانند و خارج فقه تدریس می‌کنند و در کار خود نیز موفق هستند و خیلی پیچیده‌تر از دروس متداول درس خارج طرح مطلب می‌کنند.

 

منبع:  بر گرفته از سایت پارسینه: www.parsine.com/fa/pages/?cid=34111


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/9/5:: 12:50 عصر     |     () نظر

چرا از سید مجتبی خامنه‌ای می‌ترسند؟

رهبر انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای هم اکنون دارای6فرزند هستند. نام دخترانشان بشری و هدی، و نام فرزندان پسرشان سید مصطفی، سید مجتبی، سید مسعود و سید میثم است. دو تن از فرزندان پسر ایشان8سال در جبهه‌های جنگ ایران و عراق حضور داشتند. یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاه‌های کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت الله باقری کنی از اساتید دانشگاه امام صادق (ع) است. سید مصطفی فرزند بزرگ ایشان با دختر آیت‌الله خوشوقت ازدواج کرده ‌است. سید مجتبی داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است. سید مسعود نیز با فرزند آیت‌الله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده ‌است. سید میثم کوچک‌ترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است.
در این مقال با توجه به هجمه گسترده ضد انقلاب علیه فرزند دوم رهبر انقلاب به واکاوی شخصیت سید مجتبی خامنه‌ای و سناریوهای ساختگی برای ایشان می‌پردازیم.

وقت ایشان یا به مطالعه فقه و فقاهت می‌گذرد یا به عبادت

 

غلامعلی حدادعادل، رئیس سابق و نماینده فعلی مجلس – پدرزن مجتبی خامنه‌ای – در سال1391در مصاحبه با نشریه پاسدار اسلام درباره شخصیت سید مجتبی چنین می‌گوید: «می‌دانم که آقا مجتبی هرگز راضی نیست من درباره او صحبتی بکنم و سخنی بگویم و خودش هم هرگز درباره خودش کمترین سخنی به زبان نمی‌آورد و از خود در برابر تهمت‌ها و اهانت‌ها، دفاعی نمی‌کند. اما می‌دانم که سالهاست در قم درس خارج تدریس می‌کند و اوقات خود را در منزل یا به مطالعه فقه و فقاهت می‌گذارند یا به عبادت. پس از شلوغی‌های بعد از انتخابات سال88، جوانی بود که من او را می‌شناختم و شنیدم که او هم در این قضایا و در تظاهرات و اعتراضات و کارهای پشت صحنه بسیار فعال است. یک روز با او قرار گذاشتم و به دفتر من آمد و با او صحبت کردم و گفتم: این حرف‌هایی که زده می‌شود و این ادعای تقلب در انتخابات، کلاً دروغ است و من اگر مطمئن نبودم، وارد میدان نمی‌شدم. از میان این حرف‌هایی که در سایت‌ها و خیابان‌ها و تلویزیون‌های خارجی می‌زنند، دروغ بودن یکی را خیلی راحت‌تر می‌توانم به تو اثبات کنم و آن حرف‌هایی است که راجع به آقا مجتبی می‌زنند. می‌خواهی همین الآن و بدون قرار قبلی، دست تو را بگیرم و به منزل دخترم ببرم و بگویم مه‌مان دارم و تو ببینی که آقا مجتبی با40سال سن چه طوری زندگی می‌کند؟ بیا برویم تا ببینی که زندگی ایشان به مراتب از زندگی یک کارمند متوسط شهرستانی ساده‌تر است و آپارتمانی که ایشان دارد با هیچ یک از خانه‌های این آقایانی که خودشان را وسط انداخته‌ و ادعای تقلب را ساخته‌اند قابل مقایسه نیست. شما حتماً این شایعه را شنیده‌ای که5. 1میلیون پوندی که بانک‌های انگلیس مسدود کرده‌اند، متعلق به آقا مجتبی است! ‌ یا داستان کامیون پر از شمش طلا را که به ترکیه رفته و گفتند متعلق به ایشان بوده است، حتماً شنیده‌ای. اثباتش کاری ندارد. سرزده و همراه هم می‌رویم و زندگی آقا مجتبی را ببینی. البته آن جوان حرفم را قبول کرد، چون مرا می‌شناخت و گفت: می‌دانم این حرف‌ها دروغ است.»

 

نگاه و بینش ایشان کاملا با رهبری همگون و همسوست 

فرید حداد عادل نیز درباره تفکر و دید سیاسی آقا مجتبی در سالنامه مثلث می‌گوید: «ایشان نگاه و بینشش کاملا با رهبری همگون و همسو است. هر جا تکلیف باشد و دستور رهبری، ایشان به وظیفه خود عمل می‌کنند. ایشان به این شکل فعالیت سیاسی ندارند. ایشان خیلی درس می‌خوانند و خارج فقه تدریس می‌کنند و در کار خود نیز موفق هستند و خیلی پیچیده‌تر از دروس متداول درس خارج طرح مطلب می‌کنند.»

نباید از خاطر برد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بار‌ها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده‌اند که بر خلاف نوه و فرزندان دیگر مسئولین نظام بدون هیچ تشریفاتی، البته‌گاه با یک محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می‌پردازند. طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه‌ای فراگیر، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و مریدان خویش در همه نقاط ایران رسانده‌اند.


 


من نه انگشتر می‌خوام و نه ساعت و نه چیز دیگری!  

دکتر غلامعلی حداد عادل پدر همسر سید مجتبی، درباره عروسی آقا مجتبی خامنه‌ای نکات مختلفی را در اشراق اندیشه گفته است ولی آن بخشی از عروسی ایشان که نشان از حساسیت این بزرگوار نسبت به داشتن زندگی ساده همانند پدر دارد این بخش از ماجراست: «قبل از خرید بازار پسر آقا گفت: «من نه انگش‌تر می‌خوام و نه ساعت و نه چیز دیگری.» آقا گفتند: خوب نیست. من هم گفتم: «حداقل یک حلقه بگیرند.» اما آقا فرمودند: «من یک انگش‌تر عقیق دارم که یکی برای من هدیه آورده، اگر دخترتان قبول می‌کند، من آن را به ایشان هدیه می‌دهم و ایشان هم به عنوان حلقه، به مجتبی هدیه دهد.»

قبول کردیم و انگش‌تر را گرفتیم و بعد به آقا مجتبی دادیم. کمی بزرگ بود. به یک انگشترسازی بردیم تا کوچکش کند و خرجش600تومان شد. خلاصه خرج حلقه­یداماد600تومان شد! »

 

توقعاتشان از یک رزمنده عادی هم کمتر بود 

علی فضلی، از فرماندهان ارشد سپاه – فرمانده قرارگاه مرکزی راهیان نور ـ اما روایتش از مجتبی خامنه‌ای در–کتاب خورشید در جبهه این است: «توفیقی بود که مدتی را در لشگر سیدالشهدا محضر برادر بسیار بزرگوارم آقا «سید مجتبی» بودیم. ایشان مقطعی را که در لشگر سیدالشهدا بودند به من توصیه کردند که من را به عنوان آقای حسینی خطاب کنید، چون ما برای ادای تکلیف و برای انجام وظیفه به اینجا آمده‌ایم نه برای نام و عنوان و فخر فروشی. ویژگی‌های زیادی ما از ایشان در آن مدت دیدیم، توقعشان همانند یا کمتر از توقعاتی بود که سایر رزمندگان داشتند، هیچ‌گاه ندیدم چیزی بیشتر از دیگر رزمندگان بخواهد و یا حتی اشاره‌ای بکند، بلکه کمتر از آن را قانع بودند. سعی بر این داشتند که در جاهایی که امکان خطر بیشتری هست حضور داشته باشند و در مکان‌های امن تعیین شده نباشند. رفت و آمد و سرکشی به خط مقدم را همیشه جزو‌ مبنا‌ها و ملاک خودشان قرار می‌دادند، به موقع با بچه‌ها شوخی و مزاح هم می‌کردند، در مورد اقامه نماز یک ویژگی خاصی داشت، سعی داشت هنگامی که جماعت نبود نماز خود را در جاهای خلوت و تاریک که افراد کمتر حضور داشتند به جا آورد. ما آنجا چادرهای زیادی داشتیم، اما ایشان برای نماز و راز و نیاز، چادرهای پرت و دور را انتخاب می‌کرد. این حالت در طول مدتی که ایشان در لشگر بودند تکرار می‌شد و کار یک بار و دو بار نبود. بزرگواری خاصی در ایشان بود.»

 

شروع اتهامات سیاسی با فرضیه سازی‌های ساده‌ لوحانه 

 نام سید مجتی خامنه‌ای را اول بار مهدی کروبی در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری در عرصه سیاسی کشور مطرح نمود. وی در نامه‌ای خطاب به مقام معظم رهبری این گونه نوشت: «در عین حال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان [سید مجتبی خامنه‌ای] به نفع یکی از کاندیدا‌ها – که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایت‌ها به طرف فرد دیگر سرازیر شد – و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد. حضرتعالی به خوبی واقف هستید که دخالت‌های نسنجیده اطرافیان برخی از مقامات روحانی و سیاسی در سال‌های گذشته تبعات منفی فراوانی برای کشور و نظام داشته است و لذا اینجانب از سر اخلاص، احترام و دلسوزی از جنابعالی تقاضا می‌کنم اجازه ندهید تجربه دیگری به تجربه‌های تلخ گذشته اضافه شود.»

به رغم نگارش چنین نامه‌ای تا چهار سال بعد، آن هم پس از اعلام نتایج انتخابات دهم، بحثی به آن شکل درباره فعالیت‌های سیاسی سید مجتبی در محافل عمومی مطرح نگردید. روند حوادث، البته واهی بودن توهمات کروبی در حصر اطلاعاتی مقام معظم رهبری به دلیل یکنواختی محیط پیرامونی ایشان را به اثبات رسانید. بر فرض صحت خبر حضور و فعالیت سید مجتبی خامنه‌ای در ستاد یکی از کاندیدا‌ها _ که هیچ گونه تصویر یا گزارشی از آن تاکنون منعکس نشده است–صرف وجود نظر شخصی برای فرزندان یک شخصیت سیاسی عیب به حساب نیامده و خلاف قانون تلقی نمی‌شود مانند آنچه که درباره حمایت سید احمد و بیت امام از بنی صدر و میرحسین موسوی نقل می‌شود.

 

آغاز خط گسترده تخریب در تابستان88 

با آغاز شورش‌های خیابانی حامیان کودتا، موارد دیگری نیز بر ضد سید مجتبی خامنه‌ای در سطح فضای مجازی مطرح گردید مانند دستور برخورد با اوباش توسط او و… که نیازی به بحث و بررسی آن به چشم نمی‌خورد. نکته اینجاست که به رغم طرح اتهامات اقتصادی و سیاسی بر ضد ایشان، شعار خاصی بر سر زبان پیاده نظام فتنه تکرار شد که وجود پشتوانه خاص و تحلیل استراتژیک پشت این نوع ماجرا‌ها را دور از باور نمی‌سازد.

 

 

از مالکیت ایرانسل تا فروش نفت قاچاق به انگلیس 

بسیاری از مردم تا کنون این موضوع را شنیده‌اند که مقام معظم رهبری بر خلاف برخی شخصیت‌هایی که خود را تالی تلو ایشان می‌دانند فرزندان خویش را از هر نوع فعالیت اقتصادی بر حذر داشته‌اند. آیا این مسئله صحت ندارد؟!

نام برخی از کارخانه‌ها و شرکت‌ها نیز در افواه عموم به اسم این افراد ثبت گردیده و به عنوان مصادیق نفوذ و گستره خیزش‌های اقتصادی آنان بیان می‌گردد. با کشف تقلب! در انتخابات سال هشتاد و هشت، فعالیت‌ها و حتی مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه‌ای نیز به یک باره کشف گردید و بر سر زبان‌ها افتاد. برای اثبات این اتهامات، دو مصداق بیشتر از همه مطرح شد. یکی امتیاز خطوط ایرانسل بود.

با روی کار آمدن دولت نهم، دعواهای حقوقی بین وزارت ارتباطات با این شرکت نیز همواره در همین راستا تلقی می‌گردید. در جریان فتنه اخیر نیز استفاده گسترده آشوب طلبان از هزاران سیم کارت ارتباطی بی‌نام و نشان این شرکت برای دامن زدن به اغتشاشات، نام ایرانسل را در ردیف مته‌مان کودتای مخملی قرار داد. به منظور احترام به صاحبان این شرکت لازم می‌دانم توضیح دهم که هیچ اتهام اقتصادی یا سیاسی درباره ایرانسل تا کنون به اثبات نرسیده است.

اما اتهام دوم مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه‌ای، فروش نفت قاچاق به خانواده سلطنتی انگلستان بود. عظمت این اتهام دهان پرکن، توجه بسیاری را به خود جلب نمود. این روابط پر مفسده نیز از فردای اثبات تقلب! در انتخابات در فضای مجازی با آب و تاب روایت گردید. گذشته از منبع این خبر که در جای خود مورد بررسی قرار می‌گیرد، بسیاری از تحلیل گران بر این نکته اتفاق نظر داشتند با آن‌شناختی که از عمق خصومت دشمنان مقام معظم رهبری وجود دارد اگر کوچک‌ترین مدرکی در اثبات این نوع دعاوی در دست مدعیان بود امروز در کوره دهات‌های این مرز و بوم نیز می‌شد نسخه‌ای از آن را پیدا نمود!

 

حالا نوبت زندگی خانوادگی سید مجتبی است 

شایعات درباره ایشان از هر جنس و نوعی که باشد دیگر خیلی متعجبمان نمی‌کند. شاید شنیده باشید که مجتبی خامنه‌ای به دلیل بدرفتاری با همسرش طلاق گرفته است. فرید حداد برادر همسر آقا مجتبی خامنه‌ای درباره خلق و خوی ایشان با همسرشان چنین می‌گوید: «ایشان اخلاقی‌ترین فردی است که من در طول عمرم دیده‌ام. در این13ـ12سالی که با ایشان هستم هیچ وقت صدای بلند یا کلمه‌ای خلاف ادب از وی نشنیده‌ام. هیچ وقت نشد که خواهرم از ایشان نزد ما گله کنند. هیچ زمان هم منزل آن‌ها خشک، تلخ و بی‌روح نبوده است. همانطور که می‌گوید و می‌خندد و با بچه‌ها و جوانان معاشرت می‌کند به‌‌ همان اندازه جدی، پر‌کار و پر‌تلاش و درسخوان است. معمولا تا دو سه نیمه شب مطالعه می‌کند. بسیار اهل مطالعات مذهبی و اخلاقی است. در به‌ کار بردن الفاظ و اظهار‌نظر در مورد اقوال و اعمال افراد بسیار دقیق است. در مورد بد‌ترین دشمنانش هم منصفانه حرف می‌زند.»

 

سفر از کشور صاحب دانش ناباروری به کشور بی‌دانش!  

حداد عادل در ویژه برنامه همیشه بیدار در اصفهان به بخشی از شایعات پیرامون زندگی و شخصیت سید مجتبی خامنه‌ای، اشاره کرد: «در فتنه88گفتند یک کامیون حاوی شمش طلا متعلق به آقا مجتبی خامنه‌ای از کشور خارج شده است و در گمرک ترکیه متوقف شده، باید از خود بپرسیم چرا این حرف مطرح می‌شود؟ آن‌ها می‌خواهند بگویند ولایت فقیه هم مانند دیگران است و هدفشان جدایی ملت از ولایت است. گفته شد برای این‌که آقا مجتبی خامنه‌ای صاحب فرزند شود او و همسرش در یکی از بیمارستان‌های لندن یک میلیون پوند خرج کرده‌اند، ولی من به آن‌ها می‌گویم بچه آقا مجتبی، نوه بنده هم است و برای به دنیا آمدن نوه من نه کسی به خارج رفته نه پول زیادی خرج کرده است، نوه من در یکی از بیمارستان‌های تهران با مبلغ500هزار تومان به دنیا آمده و دکتر او هم همین خانم مرضیه وحید دستجردی بوده و پرونده این عمل هم در بیمارستان موجود است.»

درباره این خبر که سید مجتبی برای عمل به خارج از کشور سفر کرده باید بیشتر صحبت کرد. در کشوری که یکی از5کشور درمان نازایی در دنیا بوده است چگونه عقل سلیم به خود اجازه می‌دهد که اینگونه فکر کند رهبری فرزندش را برای معالجه به انگلستان فرستاده است. همچنین ذکر این نکته ضروری است که کشور انگلستان در درمان ناباروری هیچ تکنولوژی و دانش توسعه یافته‌ای ندارد و بسیاری و از کشورهای دیگر اروپایی در این مساله از انگلیس پیش‌تازترند این نکته این فرضیه را ذهن یقینی‌تر می‌کند که خالق این خبر اصلا به خود زحمت تحقیق درباره کشوری که می‌خواهد شایعه‌اش را بسازد نداده است یا اصلا به خود زحمت تحقیق درباره خبر را نداده است.

 

 

داستان طراحی شده دیگری که در کتاب خاطرات تازه منتشر شده پرویز ثابتی نفر دوم ساواک و بسیاری از رسانه های معارض جمهوری اسلامی نیز به آن پرداخته شده؛ ماجرای کانتینر طلایی است که توسط ترانزیت ترکیه کشف و مالکیت آن را با سید مجتبی خامنه­ای می­دانند. ثابتی و دیگر دوستان رسانه­ای­اش بدون توجه به فیلمی که دولت ترکیه مدعی است از کامیون حامل طلا و دلار متعلق به سید مجتبی در خاک ترکیه گرفته؛ مالکیت این طلاها را به عهده سید مجتبی می­داند در حالی که خود تلویزیون ترکیه صاحب اصلی این ثروت باد آورده را فردی به نام اسماعیل صفاریان معرفی می­کند، و اسناد و مدارک آن را هم در تلویزیون ملی ترکیه رو می­کند. حالا تلویزیون ترکیه از این کار چه نیتی را دنبال می­کند جای بحث در این مقال نیست ولی مساله جالب توجه جایی است که رسانه های غربی با عنایت به عدم دسترسی مردم عزیز کشورمان به اطلاعات صحیح اقدام به انتشار چنین اخباری می­کنند و می­دانند که با انتشار حجم وسیعی از اطلاعات نادرست و ناصواب بلاخره اگر نتوانند ذهنیت مردم را نسبت به رهبری و خانوادشان عوض کنند ولی می ­توانند آنها را دچار سوالات و شبهات ناجواب فراوان کنند که این خود مقدمه تغییر نگرش در افکار عمومی محسوب می­شود.

 

البته باید توجه داشت که برای انتقال میزان طلای ادعایی- 18?5 میلیارد دلار طلا – حداقل به 6 کامیون از نوعی که در عکس موجود است احتیاج است. ولی چرا در فیلم تلویزیونی فقط یک کامیون دیده می­شود و خود دولت ترکیه و پرویز ثابتی هم ادعای کشف یک کامیون را دارند جای تعجب دارد.

 

 

-سند ترجمه شده در دارالمترجمین ایران مبنی بر مالکیت بار به عهده آقای اسماعیل صفاریان

 

 

-تصاویر اسنادی که نشان میدهد محموله متعلق به آقای اسماعیل صفاریان است

 

-تصاویر کامیون تحت تعقیب نیروهای امنیتی ترکیه

 

 

-تصاویر تنها کامیون تحت تعقیب نیروهای امنیتی ترکیه از زوایای مختلف

 

 

وقتی سناریوی امیر فرشاد ابراهیمی باز هم سوراخ است 

مساله آقا مجتبی خامنه‌ای آنقدر اهمیت دارد که ضد انقلاب دست به کار شده و یکی از عناصر فریب خورده داخلی را که به ثمن بخسی دل به معاندین نظام اسلامی داده را مامور سناریو سازی علیه این بزرگوار می‌کند. امیر فرشاد ابراهیمی که در یک پروژه امنیتی در دهه70و با تحریک برخی از آقایان اصلاح طلب اقدام به پر کردن یک نوار ساختگی علیه نظام جمهوری اسلامی و برخی از مسئولین کشور کرده بود با ادعای دوستی با آقا مجتبی شروع به داستان سرایی‌های جدید علیه ایشان می‌کند. او با انتشار یک عکس در فضای مجازی مدعی می‌شود فردی که او را در این عکس همراهی می‌-کند کسی نیست جز فرزند مقام معظم رهبری و او با سید مجتبی ارتباط دارد و از بسیاری از خط و ربط‌ها و برنامه‌های سیاسی و اقتصادی ایشان با خبر است. غافل از اینکه صاحب اصلی عکس پیدا می‌شود و پنبه سناریو ساختگیشان را می‌زند. ابوالفضل محمدی صاحب اصلی عکس در وبلاگ آینه جادو می‌نویسد: «سال گذشته چند نفر از دوستانم زنگ زدند و گفتند که عکسی از من را در اینترنت گذاشته‌اند و بنده را مجتبی خامنه‌ای فرزند رهبر انقلاب نامیده‌اند!!! وقتی این عکس رادیدم کلی خندیدم! چراکه این عکس را در سفری که به همراه این3نفر (که درکنارم ایستاده‌اند) به یکی ازشهرهای مازندران داشتیم گرفته بودیم و خودم هم این عکس را نداشتم. کسانی که در تصویر هستند به ترتیب از راست:1-مجید ده‌نمکی2-امیر فرشاد ابراهیمی3-ابوالفضل محمدی (خودم)4 -سهیل کریمی

و اما کل ماجرا سال1376امیر فرشاد ابراهیمی به واسطه رفت و آمدی که به محل کار ما داشت با ما آشنا شده بود و از قضا روزی که ما قصد مسافرت به شمال را داشتیم در آنجا بود و با اصرار و التماس فراوان و بعنوان جایگزین یکی از دوستانی که قرار بود در این سفر همراه ما باشد ولی نیامده بود، علیرغم میل باطنی‌ام بنده را متقاعد کرد که او را به همراه خود ببریم…

حالا نمی‌دانم چرا و باچه انگیزه احمقانه‌ای بنده را بعنوان مجتبی خامنه‌ای معرفی کرده؟ یعنی اینقدر احمق است که با خود فکر نمی‌کند که نکند دروغش درآید؟»

 

گاردین نگران جانشین رهبری در ایران 

واقعیت آن است که تنها نشریه گاردین وابسته به انگلیس بود که ده‌ها اتهام را با تکیه بر منابع موثق اما نا‌شناس! بر ضد وی مطرح ساخت و خود مورد استناد صد‌ها سایت و نشریه و رسانه دیگر قرار گرفت: «علی انصاری، تحلیل‌گر ایران در دانشگاه سنت‌اندروز انگلیس، به گاردین گفته است: «اخیرا صحبت این بوده است که تمام این مسائل به مجتبی و جانشین شدن او مربوط است. او احتمالا در پی آن است که این مقام را در درازمدت برای خود به دست آورد و حفظ کند.»

گاردین می‌نویسد: «این نوع جانشینی خانوادگی تحت شرایط فعلی خیلی دشوار خواهد بود زیرا مجلس خبرگان رهبر را بر اساس موقعیت مذهبی انتخابت می‌کند. مجتبی لباس روحانیون را به تن می‌کند اما به هیچ وجه از درجات مذهبی لازم برای رفتن به صدر حکومت برخوردار نیست. برای این کار لازم است تشکیلات روحانی دستخوش ترمیم‌های عمده شود.»

خبر مسدود شدن یک میلیارد و600میلیون دلار از دارا یی‌های ایران در بریتانیا تا حدی در میان خبرهای داغ این روز‌ها توجه زیادی به آن نشد، حال آنچه در زیر می‌خوانید پشت پرده این خبر و علت اصلی‌ عصبانیت آیت الله خامنه‌ای از دولت انگلیس و احضار سفیر ایران به وزارت خارجه دولت بریتانیا می‌باشد: «حساب بانکی‌ به نام مجتبی خامنه‌ای پسر رهبر انقلاب، در یکی‌ از بانک‌های لندن به مبلغ یک میلیارد و ششصد میلیون دلار وجود داشت که با پیگیر‌یهای تعدادی از ایرانیان و فشار اتحادیه اروپا به دولت انگلیس توقیف شد. دولت انگلیس بخاطر روابط اقتصادی با خانواده آیت الله خامنه‌ای تمایل به توقیف این پول را نداشت که عده‌ای موفق شدند با اقدام‌های قانونی کار را روز23خرداد به اتمام برسانند. این پول هم اکنون به نام ملت ایران بلوکه شده است. گفتنی‌ست تلاش‌ها برای توقیف کل این پول‌ها که توسط فروش نفت و دریافت حق کمیسیون به دست آمده است ادامه دارد و در حال پیگیری است.»

سیاوش کاوه یکی از روزنامه نگاران و فعالان فضای مجازی ضد انقلاب در صفحه یکی از شبکه‌های اجتماعی فارسی زبان می‌نویسد: «یک منبع حوزوی در قم درباره میل به رهبر شدن در سید مجتبی خامنه‌ای می‌گوید هر چند این‌ها امروز شایعه است اما ممکن است بعد‌ها به واقعیت برسند. اینکه سید مجتبی بتواند پس از رهبری از سوی خبرگان منصوب شود فعلا به یک جوک شبیه است، چرا که بسیاری از اعضای خبرگان به این مقام نزدیکترند… رسانه‌ها عادت دارند برخی افراد را بزرگ کنند آنقدر که بعد خودشان هم از آن‌ها می‌ترسند، نمونه‌اش [آیت الله] مصباح یزدی و امروز هم سید مجتبی؛ «به اعتقاد من خیز سید مجتبی برای رهبری امروز تنها شایعه است.»

این جملات تقریبا جزء با انصاف‌ترین جملاتی است که درباره ایشان نگاشته شده است و علی رغم نگاه سیاسی مغرضانه نویسنده را مجبور به اعتراف به شوخی بودن میل سید مجتبی به رهبر شدن می‌کند.

 

خامنه‌ای جوان با وجود لباس روحانیت، روحانی واقعی نیست!  

مجتبی خامنه‌ای از تبلیغات گسترده‌ای که علیه پدر بزرگوارش می‌شود بی‌نصیب نمانده است و تقریبا علیه ایشان به هر زبانی و هر سلیقه‌ای مطالب خلاف واقع فراوان می‌توان یافت سایت خبری انگلیسی زبانnewserدرباره ایشان می‌ نویسد: «آیت الله علی خامنه‌ای به ندرت در انظار عمومی ظاهر می‌شود اما پسرش بیشتر در چشم عموم دیده شده است، پسر او به یکی از مردان قدرتمند در ایران تبدیل شده است. مجتبی خامنه‌ای یک روحانی محافظه کاراست که حدود50سال سن دارد، ارتباط او با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی شبه نظامی بسیج در سراسر ایران وجود دارد. همانطور که در گزارش لس آنجلس تایمز، آمده است او به محافظ قدرت پدرش و یار او در سرکوب تبدیل شده است.

خامنه‌ای جوان با وجود لباس روحانیت، روحانی واقعی نیست؛ او یکی از چهره‌های بعد از انقلاب بود که در خانه‌ای احاطه شده توسط سرویس‌های اطلاعاتی زندگی کرده است. او می‌خواهد به موفقیت پدر خود به عنوان رهبر عالی کشور دست پیدا کند، اگر چه اختلافات میان نخبگان مذهبی ممکن است زیاد باشد با این حال، قدرت او بلامنازع است. کار‌شناسان می‌گویند که او مورد اعتماد‌ترین مشاور آیت الله خامنه‌ای است؛ اگرچه، برخی روزنامه نگاران می‌گوید: هیچ کس چیز زیادی درباره او نمی‌داند.»

مطب فوق اوج بی‌اطلاعی رسانه‌های غربی از فرزند رهبر انقلاب را تصویر می‌کند ولی با توجه به این فضای وهم آلود رسانه‌ای دست از تخریب ایشان بر نداشته‌اند. روحانی جوان50ساله که با وجود لباس روحانیت، روحانی واقعی نیست اوج این نادانی رسانه‌ای را به تصویر می‌کشد.

 

سید مجتبی با سپاه رابطه جدی دارد؛ ببخشید ندارد!

نکته قابل توجه دیگر داستان آنجاست که رسانه‌های غربی بر سر تعامل سید مجتبی با سپاه دچار اختلاف نظرهای شدیدی هستند از یک سو نشریه آمریکایی لس آنجلس اعتقاد دارد که سید مجتبی با تمام فرماندهان ارشد سپاه و بسیج ارتباط دارد از این طرف گاردین ادعا می‌کند: «شکاف‌هایی در داخل سپاه پاسداران وجود دارد و علی جعفری فرمانده کل سپاه و علی فضلی فرمانده سپاه در استان تهران با قدرت گرفتن مجتبی مخالفند.»

حالا به غلط ملایی گرفتن از روزنامه معتبر گاردین کاری نداریم وگرنه فرمانده سپاه پاسداران عزیز جعفری است و سردار علی فضلی قائم مقام سازمان بسیج مستضعفین است.

 

 

 

جالب‌تر اینکه فضای رسانه‌ای در داخل کشور نیز با رقیب خارجی‌اش خیلی تفاوت چشم‌گیری نمی‌کند. تصاویر بسیاری از دیگر فرزندان رهبری در اینترنت منتشر شده است که کاربران به دلیل عدم اطلاع کافی از شخصیت و چهره مجتبی خامنه‌ای به ایشان نسبت داده‌اند که نشان از شناخت اندک از ایشان دارد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/9/5:: 12:41 عصر     |     () نظر

نوشته ها مجتبی خامنه ‌ای

سید مجتبی خامنه‌ای کیست؟ علت اینهمه حمله به او چیست؟

اسفند 25ام, 1389 دسته اندر احوالات جنبش سبز, انقلاب اسلامی, ره‌بر حکیم انقلاب, پاسخ به شبهات | 73 دیدگاه »

همه‌ی آنچه می‌خواهید درباره سیدمجتبی خامنه ای بدانید. اینجا را کلیک کنید (+) (از مالکیت ایرانسل؛ تا فروش نفت و درمان در لندن و…)

(اول روی خط بالا کلیک کنید بعد این مطلب را بخوانید) پارسال در میان دوستانی که با آنها در خصوص وقایع بعد از انتخابات صحبت می‌کردم، بودند کسانی که خیال می‌کردند این حوادث اعتراضی است به نتایج انتخابات. اما هر چه بیشتر زمان می‌گذاشت خود این دوستان هم واقف می‌شدند که این  آشوب‌ها در واقع عقده‌های فروخفته‌ی ضدانقلاب است که با توجه به فضا‌سازی‌های  دو کاندیدای شکست خورده ؛ مجال بروز پیدا کرده است.
همانگونه که مشاهده می‌شد، نوک پیکان شعار‌ها و توهین‌ها نه به کاندیدای پیروز بلکه به سمت ستون خیمه‌ی انقلاب یعنی ولایت فقیه بود.
حضرت امام خمینی سخنی دارند که می‌فرماید:”  تصور ولایت فقیه،‌عین قبول آن است” یعنی تعریف درستی از ولایت فقیه را ، به هر عقل سلیمی که ارائه بدهی، ناگزیر از پذیرش آن است و اساسا نیازی به اثبات ندارد و من با مخالفین ولایت فقیه که بحث می‌کنم همیشه شبهاتشان ناشی از تعریف اشتباهی است که از ولایت فقیه دارند و وقتی تعریف درست را می‌شوند، ناگزیر از پذیرش می‌شوند.
حال وقتی ضد انقلاب با اینچنین منطقی مواجه می‌شود، هیچ راهی ندارد الا اینکه به روش‌های القای رسانه‌ای رو بیاورد برای اینکه در ذهن کسی شبهه‌ی دیکتاتوری بودن ولایت فقیه را ایجاد کند
. یکی از این روشهای این هیاهوی رسانه‌ای هم  تشبیه ولی فقیه با دیگر رهبران است که مثلا فرزندانشان به شدت در امور مملکتی دخالت می‌کنند. و از همین روست که  شعار‌ها و حملات وسیعی علیه”آقاسیدمجتبی خامنه‌ای” صورت می‌گیرد! یعنی ضمن توهین‌ها به این بزرگوار باز هم هدف همان کوبیدن ولایت فقیه است.

البته در خصوص تخریب‌ شخصیت بی‌سابقه علیه این بزرگوار دلایل دیگری هم قابل ذکر است از جمله :
-حسادت بعضی‌ها که چرا فقط فرزندان آنها باید متهم به مفاسد اقتصادی و مورد لعن و نفرین ملت باشند !
– فقدان دلیل کافی برای اثبات تقلب در انتخابات و رو آوری به حواشی
-بهانه قراردادن ایشان برای ایجاد اتهام و انتقام گیری از مقام معظم رهبری
-تأثیر روانی اتهام زنی به اشخاصی که زوایای شخصیتی شان کمتر مورد شناخت عمومی قرار دارد
– و . . . .

اما سیدمجتبی خامنه‌ای کیست؟

(سید‌مجتبی‌خامنه‌ای همراه رهبر انقلاب/ کردستان)

رهبر معظم انقلاب اسلامی داری چهار فرزند پسر به نام‌های : “سید مصطفی”،” سید مجتبی”، “سید محسن(مسعود)” و “سید میثم” می‌باشند که هر چهار بزرگوار صرفا مشغول به تحصیل علوم دینی هستند.
افرادی که مدتی به حوزه‌ی قم رفت و آمد داشته باشد، متوجه واقعیتی خواهند شد. آری فرزندان شخص اول مملکت در حد اضعف طلبه‌‌ها زندگی می‌کنند. دشمن ما از این واقعیت اطلاع ندارد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بارها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده اند که بر خلاف نوه حضرت امام بدون هیچ تشریفاتی ، البته گاه با یک یا دو محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می پردازند . طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه ای فراگیر ، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و پا منبری‌های خویش در همه نقاط ایران رسانده اند و عملا نقشه‌ی دشمن را نقش بر‌آب کرده‌اند
دوستی می گفت  آقاسیدمصطفی فرزند ارشد رهبر انقلاب را دیده که مانند اضعف طلاب، مسیر قم تا تهران را بدون حتی یک محافظ و با مینی‌بوس‌! طی می‌فرمودند.
دیگر فرزندان معظم له نیز اینچنین. اما نکته‌ی قابل ذکر اینکه آقاسید‌مجتبی،که داماد جناب حداد‌عادل هم هستند، به اعتراف همه‌ی طلاب ،‌ گنجینه‌ای از معارف اسلامی است و اگر محدودیت‌‌های ناشی از فرزند رهبری بودن را نمی‌داشت، بدون تردید هم اکنون اجتهادش همانگونه که زبانزد خاص هست زیانزد عام هم میشد!

# پاسخ به  اتهامات اقتصادی
با وجود اینهمه تهمت، بسیار بسیار به ندرت دیدم که اتهام اقتصادی را به آقاسیدمجتبی وارد کنند!  سبک‌ زندگی مولای مطهر ما و منسوبین به ایشان  در زمینه‌ی اقتصادی آنقدر واضح است  که دشمن هم به آن معترف است! اینجا کلیک کنید
همین اتهامات اندک هم، جملگی بدون دلیل و مدرک بوده است. اما علاوه بر بدون دلیل بودن این اتهامات یک سوال وجود دارد و آن اینکه آدمی پول را می‌خواهد برای چکاری؟ برای تفریح و خوش‌گذرانی و سفر به اروپا و امریکا‌(!) و دبی(!) نه اینکه مثل ضعیف‌ترین طلبه‌ها در سالهای بعد از ازدواج تا کنون سه بار منزل اجاره‌ای عوض کند ! و سبک کلی زندگی هم به این صورت :‌ اینــــجا را کلیک کنید

# پاسخ به اتهام دخالت در امور سیاسی
شاید در مقام پاسخ همین کافی باشد که بدانید این اتهام را اولین بار شیخ‌ مهدی کروبی، مطرح کرده است!
اما پاسخ کاملتر اینکه هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات  این مدعا موجود نیست. بنابراین عقل حکم می‌کند هیچ چیزی را بدون دلیل نپذیریم. کما اینکه بنا به ادعای مطرح شده، دخالت ایشان در امور سیاسی  باید به یک طریقی اعمال شود، خوب این طریق چیست که هیچ اثری برجای نمی‌گذارد؟ تا به آن استناد کنند. اما اگر بخواهیم  این ادعا را بدون دلیل و مدرک هم بپذیریم به نتیچه‌ی جالبی می‌رسیم!: الحق که شایسته‌ی مدبریت بر کُل جهان است کسی که تنها یک فرزندش می‌تواند فتنه‌ی عظیمی که در آن همه‌ی استکبار متحد شده بودند را با این اقتدار خنثی کند!‌

و در آخر هم یک نکته‌ی کنکوری:
برایم بسیار جالب است که سایت‌های ضد اتقلاب هزاران سطر تهمت و اتهام به “آقاسیدمجتبی” وارد می‌کنند ولی در متن خودشان از تصویر “آقاسید مصطفی” استفاده می کنند ! : )

تصاویر :

در این تصویر قدیمی فرزندان رهبر به ترتیب از بزرگ به کوچک سید مصطفی، سید مجتبی، سید محسن(مسعود) و سید میثم می‌باشند

آقاسیدمصطفی خامنه‌ای در مسیر قم تهران!

سید مجتبی خامنه‌ای در حوزه علمیه

حجت الاسلام سید میثم خامنه ای، کوچکترین پسر رهبر انقلاب را درکنار پدر همسر وی در راهپیمایی امسال 22 بهمن

این عکس هم متعلق به دوران تحصیل ایشان میباشد که کنار استاد خود ایستاده اند.
به ترتیب از راست آقا مجتبی خامنه ای ، آقا سید مصطفی خامنه ای ، حاج آقا مجتهدی و حاج میثم خامنه ای و سید مسعود خامنه ای

عکس: حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی خامنه ای، فرزند رهبر معظم انقلاب در حال تدریس خارج فقه/ عکس از حمید رازی زاده
فارس نوشت:

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی تأکید کرد: وی تاکید کرد: با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبر معظم انقلاب و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در نشست مشترک جوانان و دانشجویان جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی افزود: به نظرم اراده ای که بین سران سه قوه در برخورد با مفاسد مالی و اقتصادی شکل گرفته دستاوردهای مهمی است. البته متأسفیم اگر نسبت به فرمان 8 ماده ای مقام معظم رهبری که سال 80 صادر فرمودند دقت لازم می شد شاهد شکل گیری اینگونه مفاسد نبودیم . ولی با توجه به فضایی که در کشور شکل گرفته و مطالبه به حقی که مردم دارند و عزم جدی سران سه قوه شاهد شکل گیری یک فرایند منطقی در برخورد با مفاسد مالی و اقتصادی هستیم که امیداواریم حاشیه سازان این مسیر را تغییر ندهند.

نائب رییس کمیسیون اصل 90، با اشاره به گزارش کمیسیون اصل 90 گفت: در گزارش کمیسیون اصل 90 چند جهت به صورت مشترک مطرح شد.1_ اصلاح در سیستمها 2_ اصلاح در روش ها 3_ اصلاح در ساختارها 4_ اصلاح در فرایند انتخاب مسئولین 5_ اصلاح در گزینش مدیران 6_ اصلاح در تنظیم روابط درون دستگاهی و بین دستگاهی 7_ اصلاح در نظام نظارتی (درونی و برونی) 8_ اصلاح در بازرسی ها

وی افزود: اگر این ملاحظه مورد توجه وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و دولت و مجلس قرار گیرد قطعاً می توان امید وار بود که می شود این فساد را به فرصتی بزرگ برای‏ اصلاحات لازم و تحول اساسی در نظام بانکی کشور تبدیل گردد.

فدایی ادامه داد: ولی اگر خدای نکرده مسئولی بخواهد فرافکنی و یا فرار به جلو کند و خودش را تطهیر نموده و دیگران را متهم کند این خسارت و زیان بزرگ استمرار می یابد و مردم و خدا مسببین را نمی بخشند.

وی اضافه کرد: البته نباید بگذاریم مطالبه به حق مردم و حق طلبان کمرنگ شود و این مطالبه، ریشه یابی فساد و تفاهم نانوشته کانونهای منحرف و فاسد "قدرت" و "ثروت" و رسانه است که منشأ و شکل گیری اینگونه فساد ها است.

فدایی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه اخیراً در یکی از سایت های ضد انقلاب طرح شد که شما با آقای احمدی نژاد ملاقات داشته اید و ایشان در این جلسه نسبتهایی به آقای حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی خامنه ای د ادند چقدر مقرون به صحت است؟ فدایی پاسخ گفت: این خبر را صد درصد تکذیب می کنم معلوم است که کار دشمن، دشمنی است عملیات روانی و جوسازی و دروغ بافی با رفتار مضحکانه می باشد که سرلوحه برنامه های خود قرار داده است.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی افزود: اولاً دیدار بنده با آقای احمدی نژاد خصوصی و دو نفره و با نظر ایشان بود. ثانیاً؛ ایشان اساساً وارد اینگونه مباحث نشدند. ثالثاً؛ خودتان می گویید سایتهای متعلق به نظام سلطه و ضد انقلاب چنین اخباری را ترویج می کنند بایستی شکرگزار باشیم که دشمنان چنین پریشان خاطر گشته و بهم ریخته اند و هذیان می گویند و به فرموده حضرت امام(س) «هر وقت دشمنان از شما تعریف کردند شک کنید» - دشمنان که خیر امام و انقلاب، رهبری و منسوبین ایشان و مردم را نمی خواهند و کارشان دشمنی است.

وی تاکید کرد: با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبری و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.

وی افزود: هر انسان آزاده در یک ارزیابی ساده نسبت به مواضع نظام سلطه، ضد انقلاب، فتنه و جریان انحراف متوجه واقعیتی می شود که آن واقعیت مواضع مشترک این چهار جریان است یعنی این چهار جریان در موضوعات و مسائل خاص مواضع مشترک دارند.

فدایی خاطرنشان ساخت: هم نظام سلطه ، هم ضد انقلاب، هم فتنه و هم جریان انحراف به دنبال بحران سازی در داخل کشور هستند به دنبال ایجاد اختلاف بین قوا هستند دنبال ایجاد یأس و ناامیدی در مردم هستند دنبال اختلاف بین اصولگرایان هستند دنبال تضعیف رهبری هستند دنبال اتهام به منسوبین رهبری هستند دنبال تضعیف سپاه و بسیج هستند دنبال تضعیف شورای نگهبان هستند دنبال اختلاف بین روحانیت هستند دنبال حاشیه‏سازی هستند در یک کلام دنبال تضعیف جبهه حق هستند. و این راهبردهای مشترک دشمنان می تواند درس عبرت برای همه وفاداران به ایران اسلامی باشد.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در پاسخ به سوالی در مورد در رابطه با سپاه و نیروی قدس گفت: نهاد انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهادهای بر آمده از اسلام ناب محمدی(ص) است. نهاد انقلابی سپاه پاسداران اسلامی نهادهای بر آمده از عدالت واقعی، آزادی واقعی، مردم سالاری واقعی، کرامت انسانی واقعی می باشد که بر قلعه های رفیع ارزش ها ، پاسدار خوبی هاست.

فدایی افزود: انتظار همه آزادی خواهان جهان حضور نیروی قدس و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمایت و پاسداری و گسترش مفاهیم والای ارزشی برای همه انسان ها در سراسر جهان می باشد.

وی اضافه کرد: پاسدار واقعی کسی است که دفاع از آزادی و عدالت و مظلومین و امنیت و صلح جهانی را به عنوان جهاد فی سبیل ا... سر لوحه همه برنامه های خود دارد و این مفاهیم دفاع از ارزش های مشترک همه انسانها است و محدوده جغرافیایی نمی شناسد.

نماینده مردم تهران در تحلیلی درخصوص در رابطه با بیداری اسلامی اظهار داشت: پاسداری از صلح و عدالت و آزادی و امنیت جهانی از شاخص¬های اصلی گفتمان انقلاب اسلامی است. گفتمان انقلاب اسلامی محدود به مرزهای جغرافیایی نبوده بلکه فراتر از مرزها، پاسدار ارزش های انسانی است.

وی افزود: تمام تلاش نظام سلطه محدود کردن گفتمان انقلاب اسلامی در محدوده های جغرافیایی بوده و هست و چون اسلام، فطرت پاک انسان ها را مخاطب قرار داده لذا محدودیت پذیر نیست.

وی اضافه کرد: بیداری اسلامی آغازی برای بین الملل اسلام است. آغازی برای عدالتخواه ها و آزادیخواهان جهان است. بیداری اسلامی آغازی برای افول نظام سلطه می باشد.

وی خاطرنشان شد: چگونه نظام سلطه به خود جرأت و اجازه داده تا به نام حقوق بشر، حقوق ملتها را زیر پای لگدمال کند. به نام مبارزه با تروریست، آزادیخواهان و حق طلبان را ترور کند. بنام دموکراسی حاکمیت دیکتاتوری را بر کشورهای اسلامی تثبیت کند و هر صدایی که با آزادی آمریکایی – حقوق بشر آمریکایی – عدالت آمریکایی مخالفت کند سرکوب می شود.

 

مطالب مرتبط
فارس نوشت:

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی تأکید کرد: وی تاکید کرد: با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبر معظم انقلاب و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در نشست مشترک جوانان و دانشجویان جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی افزود: به نظرم اراده ای که بین سران سه قوه در برخورد با مفاسد مالی و اقتصادی شکل گرفته دستاوردهای مهمی است. البته متأسفیم اگر نسبت به فرمان 8 ماده ای مقام معظم رهبری که سال 80 صادر فرمودند دقت لازم می شد شاهد شکل گیری اینگونه مفاسد نبودیم . ولی با توجه به فضایی که در کشور شکل گرفته و مطالبه به حقی که مردم دارند و عزم جدی سران سه قوه شاهد شکل گیری یک فرایند منطقی در برخورد با مفاسد مالی و اقتصادی هستیم که امیداواریم حاشیه سازان این مسیر را تغییر ندهند.

نائب رییس کمیسیون اصل 90، با اشاره به گزارش کمیسیون اصل 90 گفت: در گزارش کمیسیون اصل 90 چند جهت به صورت مشترک مطرح شد.1_ اصلاح در سیستمها 2_ اصلاح در روش ها 3_ اصلاح در ساختارها 4_ اصلاح در فرایند انتخاب مسئولین 5_ اصلاح در گزینش مدیران 6_ اصلاح در تنظیم روابط درون دستگاهی و بین دستگاهی 7_ اصلاح در نظام نظارتی (درونی و برونی) 8_ اصلاح در بازرسی ها

وی افزود: اگر این ملاحظه مورد توجه وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و دولت و مجلس قرار گیرد قطعاً می توان امید وار بود که می شود این فساد را به فرصتی بزرگ برای‏ اصلاحات لازم و تحول اساسی در نظام بانکی کشور تبدیل گردد.

فدایی ادامه داد: ولی اگر خدای نکرده مسئولی بخواهد فرافکنی و یا فرار به جلو کند و خودش را تطهیر نموده و دیگران را متهم کند این خسارت و زیان بزرگ استمرار می یابد و مردم و خدا مسببین را نمی بخشند.

وی اضافه کرد: البته نباید بگذاریم مطالبه به حق مردم و حق طلبان کمرنگ شود و این مطالبه، ریشه یابی فساد و تفاهم نانوشته کانونهای منحرف و فاسد "قدرت" و "ثروت" و رسانه است که منشأ و شکل گیری اینگونه فساد ها است.

فدایی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه اخیراً در یکی از سایت های ضد انقلاب طرح شد که شما با آقای احمدی نژاد ملاقات داشته اید و ایشان در این جلسه نسبتهایی به آقای حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی خامنه ای د ادند چقدر مقرون به صحت است؟ فدایی پاسخ گفت: این خبر را صد درصد تکذیب می کنم معلوم است که کار دشمن، دشمنی است عملیات روانی و جوسازی و دروغ بافی با رفتار مضحکانه می باشد که سرلوحه برنامه های خود قرار داده است.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی افزود: اولاً دیدار بنده با آقای احمدی نژاد خصوصی و دو نفره و با نظر ایشان بود. ثانیاً؛ ایشان اساساً وارد اینگونه مباحث نشدند. ثالثاً؛ خودتان می گویید سایتهای متعلق به نظام سلطه و ضد انقلاب چنین اخباری را ترویج می کنند بایستی شکرگزار باشیم که دشمنان چنین پریشان خاطر گشته و بهم ریخته اند و هذیان می گویند و به فرموده حضرت امام(س) «هر وقت دشمنان از شما تعریف کردند شک کنید» - دشمنان که خیر امام و انقلاب، رهبری و منسوبین ایشان و مردم را نمی خواهند و کارشان دشمنی است.

وی تاکید کرد: با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبری و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.

وی افزود: هر انسان آزاده در یک ارزیابی ساده نسبت به مواضع نظام سلطه، ضد انقلاب، فتنه و جریان انحراف متوجه واقعیتی می شود که آن واقعیت مواضع مشترک این چهار جریان است یعنی این چهار جریان در موضوعات و مسائل خاص مواضع مشترک دارند.

فدایی خاطرنشان ساخت: هم نظام سلطه ، هم ضد انقلاب، هم فتنه و هم جریان انحراف به دنبال بحران سازی در داخل کشور هستند به دنبال ایجاد اختلاف بین قوا هستند دنبال ایجاد یأس و ناامیدی در مردم هستند دنبال اختلاف بین اصولگرایان هستند دنبال تضعیف رهبری هستند دنبال اتهام به منسوبین رهبری هستند دنبال تضعیف سپاه و بسیج هستند دنبال تضعیف شورای نگهبان هستند دنبال اختلاف بین روحانیت هستند دنبال حاشیه‏سازی هستند در یک کلام دنبال تضعیف جبهه حق هستند. و این راهبردهای مشترک دشمنان می تواند درس عبرت برای همه وفاداران به ایران اسلامی باشد.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در پاسخ به سوالی در مورد در رابطه با سپاه و نیروی قدس گفت: نهاد انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهادهای بر آمده از اسلام ناب محمدی(ص) است. نهاد انقلابی سپاه پاسداران اسلامی نهادهای بر آمده از عدالت واقعی، آزادی واقعی، مردم سالاری واقعی، کرامت انسانی واقعی می باشد که بر قلعه های رفیع ارزش ها ، پاسدار خوبی هاست.

فدایی افزود: انتظار همه آزادی خواهان جهان حضور نیروی قدس و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمایت و پاسداری و گسترش مفاهیم والای ارزشی برای همه انسان ها در سراسر جهان می باشد.

وی اضافه کرد: پاسدار واقعی کسی است که دفاع از آزادی و عدالت و مظلومین و امنیت و صلح جهانی را به عنوان جهاد فی سبیل ا... سر لوحه همه برنامه های خود دارد و این مفاهیم دفاع از ارزش های مشترک همه انسانها است و محدوده جغرافیایی نمی شناسد.

نماینده مردم تهران در تحلیلی درخصوص در رابطه با بیداری اسلامی اظهار داشت: پاسداری از صلح و عدالت و آزادی و امنیت جهانی از شاخص¬های اصلی گفتمان انقلاب اسلامی است. گفتمان انقلاب اسلامی محدود به مرزهای جغرافیایی نبوده بلکه فراتر از مرزها، پاسدار ارزش های انسانی است.

وی افزود: تمام تلاش نظام سلطه محدود کردن گفتمان انقلاب اسلامی در محدوده های جغرافیایی بوده و هست و چون اسلام، فطرت پاک انسان ها را مخاطب قرار داده لذا محدودیت پذیر نیست.

وی اضافه کرد: بیداری اسلامی آغازی برای بین الملل اسلام است. آغازی برای عدالتخواه ها و آزادیخواهان جهان است. بیداری اسلامی آغازی برای افول نظام سلطه می باشد.

وی خاطرنشان شد: چگونه نظام سلطه به خود جرأت و اجازه داده تا به نام حقوق بشر، حقوق ملتها را زیر پای لگدمال کند. به نام مبارزه با تروریست، آزادیخواهان و حق طلبان را ترور کند. بنام دموکراسی حاکمیت دیکتاتوری را بر کشورهای اسلامی تثبیت کند و هر صدایی که با آزادی آمریکایی – حقوق بشر آمریکایی – عدالت آمریکایی مخالفت کند سرکوب می شود.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/9/5:: 12:38 عصر     |     () نظر

نوشته ها مجتبی خامنه ‌ای

سید مجتبی خامنه‌ای کیست؟ علت اینهمه حمله به او چیست؟

اسفند 25ام, 1389 دسته اندر احوالات جنبش سبز, انقلاب اسلامی, ره‌بر حکیم انقلاب, پاسخ به شبهات | 73 دیدگاه »

همه‌ی آنچه می‌خواهید درباره سیدمجتبی خامنه ای بدانید. اینجا را کلیک کنید (+) (از مالکیت ایرانسل؛ تا فروش نفت و درمان در لندن و…)

(اول روی خط بالا کلیک کنید بعد این مطلب را بخوانید) پارسال در میان دوستانی که با آنها در خصوص وقایع بعد از انتخابات صحبت می‌کردم، بودند کسانی که خیال می‌کردند این حوادث اعتراضی است به نتایج انتخابات. اما هر چه بیشتر زمان می‌گذاشت خود این دوستان هم واقف می‌شدند که این  آشوب‌ها در واقع عقده‌های فروخفته‌ی ضدانقلاب است که با توجه به فضا‌سازی‌های  دو کاندیدای شکست خورده ؛ مجال بروز پیدا کرده است.
همانگونه که مشاهده می‌شد، نوک پیکان شعار‌ها و توهین‌ها نه به کاندیدای پیروز بلکه به سمت ستون خیمه‌ی انقلاب یعنی ولایت فقیه بود.
حضرت امام خمینی سخنی دارند که می‌فرماید:”  تصور ولایت فقیه،‌عین قبول آن است” یعنی تعریف درستی از ولایت فقیه را ، به هر عقل سلیمی که ارائه بدهی، ناگزیر از پذیرش آن است و اساسا نیازی به اثبات ندارد و من با مخالفین ولایت فقیه که بحث می‌کنم همیشه شبهاتشان ناشی از تعریف اشتباهی است که از ولایت فقیه دارند و وقتی تعریف درست را می‌شوند، ناگزیر از پذیرش می‌شوند.
حال وقتی ضد انقلاب با اینچنین منطقی مواجه می‌شود، هیچ راهی ندارد الا اینکه به روش‌های القای رسانه‌ای رو بیاورد برای اینکه در ذهن کسی شبهه‌ی دیکتاتوری بودن ولایت فقیه را ایجاد کند
. یکی از این روشهای این هیاهوی رسانه‌ای هم  تشبیه ولی فقیه با دیگر رهبران است که مثلا فرزندانشان به شدت در امور مملکتی دخالت می‌کنند. و از همین روست که  شعار‌ها و حملات وسیعی علیه”آقاسیدمجتبی خامنه‌ای” صورت می‌گیرد! یعنی ضمن توهین‌ها به این بزرگوار باز هم هدف همان کوبیدن ولایت فقیه است.

البته در خصوص تخریب‌ شخصیت بی‌سابقه علیه این بزرگوار دلایل دیگری هم قابل ذکر است از جمله :
-حسادت بعضی‌ها که چرا فقط فرزندان آنها باید متهم به مفاسد اقتصادی و مورد لعن و نفرین ملت باشند !
– فقدان دلیل کافی برای اثبات تقلب در انتخابات و رو آوری به حواشی
-بهانه قراردادن ایشان برای ایجاد اتهام و انتقام گیری از مقام معظم رهبری
-تأثیر روانی اتهام زنی به اشخاصی که زوایای شخصیتی شان کمتر مورد شناخت عمومی قرار دارد
– و . . . .

اما سیدمجتبی خامنه‌ای کیست؟

(سید‌مجتبی‌خامنه‌ای همراه رهبر انقلاب/ کردستان)

رهبر معظم انقلاب اسلامی داری چهار فرزند پسر به نام‌های : “سید مصطفی”،” سید مجتبی”، “سید محسن(مسعود)” و “سید میثم” می‌باشند که هر چهار بزرگوار صرفا مشغول به تحصیل علوم دینی هستند.
افرادی که مدتی به حوزه‌ی قم رفت و آمد داشته باشد، متوجه واقعیتی خواهند شد. آری فرزندان شخص اول مملکت در حد اضعف طلبه‌‌ها زندگی می‌کنند. دشمن ما از این واقعیت اطلاع ندارد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بارها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده اند که بر خلاف نوه حضرت امام بدون هیچ تشریفاتی ، البته گاه با یک یا دو محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می پردازند . طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه ای فراگیر ، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و پا منبری‌های خویش در همه نقاط ایران رسانده اند و عملا نقشه‌ی دشمن را نقش بر‌آب کرده‌اند
دوستی می گفت  آقاسیدمصطفی فرزند ارشد رهبر انقلاب را دیده که مانند اضعف طلاب، مسیر قم تا تهران را بدون حتی یک محافظ و با مینی‌بوس‌! طی می‌فرمودند.
دیگر فرزندان معظم له نیز اینچنین. اما نکته‌ی قابل ذکر اینکه آقاسید‌مجتبی،که داماد جناب حداد‌عادل هم هستند، به اعتراف همه‌ی طلاب ،‌ گنجینه‌ای از معارف اسلامی است و اگر محدودیت‌‌های ناشی از فرزند رهبری بودن را نمی‌داشت، بدون تردید هم اکنون اجتهادش همانگونه که زبانزد خاص هست زیانزد عام هم میشد!

# پاسخ به  اتهامات اقتصادی
با وجود اینهمه تهمت، بسیار بسیار به ندرت دیدم که اتهام اقتصادی را به آقاسیدمجتبی وارد کنند!  سبک‌ زندگی مولای مطهر ما و منسوبین به ایشان  در زمینه‌ی اقتصادی آنقدر واضح است  که دشمن هم به آن معترف است! اینجا کلیک کنید
همین اتهامات اندک هم، جملگی بدون دلیل و مدرک بوده است. اما علاوه بر بدون دلیل بودن این اتهامات یک سوال وجود دارد و آن اینکه آدمی پول را می‌خواهد برای چکاری؟ برای تفریح و خوش‌گذرانی و سفر به اروپا و امریکا‌(!) و دبی(!) نه اینکه مثل ضعیف‌ترین طلبه‌ها در سالهای بعد از ازدواج تا کنون سه بار منزل اجاره‌ای عوض کند ! و سبک کلی زندگی هم به این صورت :‌ اینــــجا را کلیک کنید

# پاسخ به اتهام دخالت در امور سیاسی
شاید در مقام پاسخ همین کافی باشد که بدانید این اتهام را اولین بار شیخ‌ مهدی کروبی، مطرح کرده است!
اما پاسخ کاملتر اینکه هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات  این مدعا موجود نیست. بنابراین عقل حکم می‌کند هیچ چیزی را بدون دلیل نپذیریم. کما اینکه بنا به ادعای مطرح شده، دخالت ایشان در امور سیاسی  باید به یک طریقی اعمال شود، خوب این طریق چیست که هیچ اثری برجای نمی‌گذارد؟ تا به آن استناد کنند. اما اگر بخواهیم  این ادعا را بدون دلیل و مدرک هم بپذیریم به نتیچه‌ی جالبی می‌رسیم!: الحق که شایسته‌ی مدبریت بر کُل جهان است کسی که تنها یک فرزندش می‌تواند فتنه‌ی عظیمی که در آن همه‌ی استکبار متحد شده بودند را با این اقتدار خنثی کند!‌

و در آخر هم یک نکته‌ی کنکوری:
برایم بسیار جالب است که سایت‌های ضد اتقلاب هزاران سطر تهمت و اتهام به “آقاسیدمجتبی” وارد می‌کنند ولی در متن خودشان از تصویر “آقاسید مصطفی” استفاده می کنند ! : )

تصاویر :

در این تصویر قدیمی فرزندان رهبر به ترتیب از بزرگ به کوچک سید مصطفی، سید مجتبی، سید محسن(مسعود) و سید میثم می‌باشند

آقاسیدمصطفی خامنه‌ای در مسیر قم تهران!

سید مجتبی خامنه‌ای در حوزه علمیه

حجت الاسلام سید میثم خامنه ای، کوچکترین پسر رهبر انقلاب را درکنار پدر همسر وی در راهپیمایی امسال 22 بهمن

این عکس هم متعلق به دوران تحصیل ایشان میباشد که کنار استاد خود ایستاده اند.
به ترتیب از راست آقا مجتبی خامنه ای ، آقا سید مصطفی خامنه ای ، حاج آقا مجتهدی و حاج میثم خامنه ای و سید مسعود خامنه ای

عکس: حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی خامنه ای، فرزند رهبر معظم انقلاب در حال تدریس خارج فقه/ عکس از حمید رازی زاده
فارس نوشت:

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی تأکید کرد: وی تاکید کرد: با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبر معظم انقلاب و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در نشست مشترک جوانان و دانشجویان جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی افزود: به نظرم اراده ای که بین سران سه قوه در برخورد با مفاسد مالی و اقتصادی شکل گرفته دستاوردهای مهمی است. البته متأسفیم اگر نسبت به فرمان 8 ماده ای مقام معظم رهبری که سال 80 صادر فرمودند دقت لازم می شد شاهد شکل گیری اینگونه مفاسد نبودیم . ولی با توجه به فضایی که در کشور شکل گرفته و مطالبه به حقی که مردم دارند و عزم جدی سران سه قوه شاهد شکل گیری یک فرایند منطقی در برخورد با مفاسد مالی و اقتصادی هستیم که امیداواریم حاشیه سازان این مسیر را تغییر ندهند.

نائب رییس کمیسیون اصل 90، با اشاره به گزارش کمیسیون اصل 90 گفت: در گزارش کمیسیون اصل 90 چند جهت به صورت مشترک مطرح شد.1_ اصلاح در سیستمها 2_ اصلاح در روش ها 3_ اصلاح در ساختارها 4_ اصلاح در فرایند انتخاب مسئولین 5_ اصلاح در گزینش مدیران 6_ اصلاح در تنظیم روابط درون دستگاهی و بین دستگاهی 7_ اصلاح در نظام نظارتی (درونی و برونی) 8_ اصلاح در بازرسی ها

وی افزود: اگر این ملاحظه مورد توجه وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و دولت و مجلس قرار گیرد قطعاً می توان امید وار بود که می شود این فساد را به فرصتی بزرگ برای‏ اصلاحات لازم و تحول اساسی در نظام بانکی کشور تبدیل گردد.

فدایی ادامه داد: ولی اگر خدای نکرده مسئولی بخواهد فرافکنی و یا فرار به جلو کند و خودش را تطهیر نموده و دیگران را متهم کند این خسارت و زیان بزرگ استمرار می یابد و مردم و خدا مسببین را نمی بخشند.

وی اضافه کرد: البته نباید بگذاریم مطالبه به حق مردم و حق طلبان کمرنگ شود و این مطالبه، ریشه یابی فساد و تفاهم نانوشته کانونهای منحرف و فاسد "قدرت" و "ثروت" و رسانه است که منشأ و شکل گیری اینگونه فساد ها است.

فدایی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه اخیراً در یکی از سایت های ضد انقلاب طرح شد که شما با آقای احمدی نژاد ملاقات داشته اید و ایشان در این جلسه نسبتهایی به آقای حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی خامنه ای د ادند چقدر مقرون به صحت است؟ فدایی پاسخ گفت: این خبر را صد درصد تکذیب می کنم معلوم است که کار دشمن، دشمنی است عملیات روانی و جوسازی و دروغ بافی با رفتار مضحکانه می باشد که سرلوحه برنامه های خود قرار داده است.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی افزود: اولاً دیدار بنده با آقای احمدی نژاد خصوصی و دو نفره و با نظر ایشان بود. ثانیاً؛ ایشان اساساً وارد اینگونه مباحث نشدند. ثالثاً؛ خودتان می گویید سایتهای متعلق به نظام سلطه و ضد انقلاب چنین اخباری را ترویج می کنند بایستی شکرگزار باشیم که دشمنان چنین پریشان خاطر گشته و بهم ریخته اند و هذیان می گویند و به فرموده حضرت امام(س) «هر وقت دشمنان از شما تعریف کردند شک کنید» - دشمنان که خیر امام و انقلاب، رهبری و منسوبین ایشان و مردم را نمی خواهند و کارشان دشمنی است.

وی تاکید کرد: با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبری و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.

وی افزود: هر انسان آزاده در یک ارزیابی ساده نسبت به مواضع نظام سلطه، ضد انقلاب، فتنه و جریان انحراف متوجه واقعیتی می شود که آن واقعیت مواضع مشترک این چهار جریان است یعنی این چهار جریان در موضوعات و مسائل خاص مواضع مشترک دارند.

فدایی خاطرنشان ساخت: هم نظام سلطه ، هم ضد انقلاب، هم فتنه و هم جریان انحراف به دنبال بحران سازی در داخل کشور هستند به دنبال ایجاد اختلاف بین قوا هستند دنبال ایجاد یأس و ناامیدی در مردم هستند دنبال اختلاف بین اصولگرایان هستند دنبال تضعیف رهبری هستند دنبال اتهام به منسوبین رهبری هستند دنبال تضعیف سپاه و بسیج هستند دنبال تضعیف شورای نگهبان هستند دنبال اختلاف بین روحانیت هستند دنبال حاشیه‏سازی هستند در یک کلام دنبال تضعیف جبهه حق هستند. و این راهبردهای مشترک دشمنان می تواند درس عبرت برای همه وفاداران به ایران اسلامی باشد.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در پاسخ به سوالی در مورد در رابطه با سپاه و نیروی قدس گفت: نهاد انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهادهای بر آمده از اسلام ناب محمدی(ص) است. نهاد انقلابی سپاه پاسداران اسلامی نهادهای بر آمده از عدالت واقعی، آزادی واقعی، مردم سالاری واقعی، کرامت انسانی واقعی می باشد که بر قلعه های رفیع ارزش ها ، پاسدار خوبی هاست.

فدایی افزود: انتظار همه آزادی خواهان جهان حضور نیروی قدس و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمایت و پاسداری و گسترش مفاهیم والای ارزشی برای همه انسان ها در سراسر جهان می باشد.

وی اضافه کرد: پاسدار واقعی کسی است که دفاع از آزادی و عدالت و مظلومین و امنیت و صلح جهانی را به عنوان جهاد فی سبیل ا... سر لوحه همه برنامه های خود دارد و این مفاهیم دفاع از ارزش های مشترک همه انسانها است و محدوده جغرافیایی نمی شناسد.

نماینده مردم تهران در تحلیلی درخصوص در رابطه با بیداری اسلامی اظهار داشت: پاسداری از صلح و عدالت و آزادی و امنیت جهانی از شاخص¬های اصلی گفتمان انقلاب اسلامی است. گفتمان انقلاب اسلامی محدود به مرزهای جغرافیایی نبوده بلکه فراتر از مرزها، پاسدار ارزش های انسانی است.

وی افزود: تمام تلاش نظام سلطه محدود کردن گفتمان انقلاب اسلامی در محدوده های جغرافیایی بوده و هست و چون اسلام، فطرت پاک انسان ها را مخاطب قرار داده لذا محدودیت پذیر نیست.

وی اضافه کرد: بیداری اسلامی آغازی برای بین الملل اسلام است. آغازی برای عدالتخواه ها و آزادیخواهان جهان است. بیداری اسلامی آغازی برای افول نظام سلطه می باشد.

وی خاطرنشان شد: چگونه نظام سلطه به خود جرأت و اجازه داده تا به نام حقوق بشر، حقوق ملتها را زیر پای لگدمال کند. به نام مبارزه با تروریست، آزادیخواهان و حق طلبان را ترور کند. بنام دموکراسی حاکمیت دیکتاتوری را بر کشورهای اسلامی تثبیت کند و هر صدایی که با آزادی آمریکایی – حقوق بشر آمریکایی – عدالت آمریکایی مخالفت کند سرکوب می شود.

 

مطالب مرتبط
فارس نوشت:

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی تأکید کرد: وی تاکید کرد: با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبر معظم انقلاب و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در نشست مشترک جوانان و دانشجویان جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی افزود: به نظرم اراده ای که بین سران سه قوه در برخورد با مفاسد مالی و اقتصادی شکل گرفته دستاوردهای مهمی است. البته متأسفیم اگر نسبت به فرمان 8 ماده ای مقام معظم رهبری که سال 80 صادر فرمودند دقت لازم می شد شاهد شکل گیری اینگونه مفاسد نبودیم . ولی با توجه به فضایی که در کشور شکل گرفته و مطالبه به حقی که مردم دارند و عزم جدی سران سه قوه شاهد شکل گیری یک فرایند منطقی در برخورد با مفاسد مالی و اقتصادی هستیم که امیداواریم حاشیه سازان این مسیر را تغییر ندهند.

نائب رییس کمیسیون اصل 90، با اشاره به گزارش کمیسیون اصل 90 گفت: در گزارش کمیسیون اصل 90 چند جهت به صورت مشترک مطرح شد.1_ اصلاح در سیستمها 2_ اصلاح در روش ها 3_ اصلاح در ساختارها 4_ اصلاح در فرایند انتخاب مسئولین 5_ اصلاح در گزینش مدیران 6_ اصلاح در تنظیم روابط درون دستگاهی و بین دستگاهی 7_ اصلاح در نظام نظارتی (درونی و برونی) 8_ اصلاح در بازرسی ها

وی افزود: اگر این ملاحظه مورد توجه وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و دولت و مجلس قرار گیرد قطعاً می توان امید وار بود که می شود این فساد را به فرصتی بزرگ برای‏ اصلاحات لازم و تحول اساسی در نظام بانکی کشور تبدیل گردد.

فدایی ادامه داد: ولی اگر خدای نکرده مسئولی بخواهد فرافکنی و یا فرار به جلو کند و خودش را تطهیر نموده و دیگران را متهم کند این خسارت و زیان بزرگ استمرار می یابد و مردم و خدا مسببین را نمی بخشند.

وی اضافه کرد: البته نباید بگذاریم مطالبه به حق مردم و حق طلبان کمرنگ شود و این مطالبه، ریشه یابی فساد و تفاهم نانوشته کانونهای منحرف و فاسد "قدرت" و "ثروت" و رسانه است که منشأ و شکل گیری اینگونه فساد ها است.

فدایی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه اخیراً در یکی از سایت های ضد انقلاب طرح شد که شما با آقای احمدی نژاد ملاقات داشته اید و ایشان در این جلسه نسبتهایی به آقای حجت الاسلام و المسلمین سید مجتبی خامنه ای د ادند چقدر مقرون به صحت است؟ فدایی پاسخ گفت: این خبر را صد درصد تکذیب می کنم معلوم است که کار دشمن، دشمنی است عملیات روانی و جوسازی و دروغ بافی با رفتار مضحکانه می باشد که سرلوحه برنامه های خود قرار داده است.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی افزود: اولاً دیدار بنده با آقای احمدی نژاد خصوصی و دو نفره و با نظر ایشان بود. ثانیاً؛ ایشان اساساً وارد اینگونه مباحث نشدند. ثالثاً؛ خودتان می گویید سایتهای متعلق به نظام سلطه و ضد انقلاب چنین اخباری را ترویج می کنند بایستی شکرگزار باشیم که دشمنان چنین پریشان خاطر گشته و بهم ریخته اند و هذیان می گویند و به فرموده حضرت امام(س) «هر وقت دشمنان از شما تعریف کردند شک کنید» - دشمنان که خیر امام و انقلاب، رهبری و منسوبین ایشان و مردم را نمی خواهند و کارشان دشمنی است.

وی تاکید کرد: با قاطعیت می توان گفت یکی از پاک ترین بیوت و فرزندان، بیت رهبری و فرزندان ایشان است که این هم از الطاف و عنایات الهی است.

وی افزود: هر انسان آزاده در یک ارزیابی ساده نسبت به مواضع نظام سلطه، ضد انقلاب، فتنه و جریان انحراف متوجه واقعیتی می شود که آن واقعیت مواضع مشترک این چهار جریان است یعنی این چهار جریان در موضوعات و مسائل خاص مواضع مشترک دارند.

فدایی خاطرنشان ساخت: هم نظام سلطه ، هم ضد انقلاب، هم فتنه و هم جریان انحراف به دنبال بحران سازی در داخل کشور هستند به دنبال ایجاد اختلاف بین قوا هستند دنبال ایجاد یأس و ناامیدی در مردم هستند دنبال اختلاف بین اصولگرایان هستند دنبال تضعیف رهبری هستند دنبال اتهام به منسوبین رهبری هستند دنبال تضعیف سپاه و بسیج هستند دنبال تضعیف شورای نگهبان هستند دنبال اختلاف بین روحانیت هستند دنبال حاشیه‏سازی هستند در یک کلام دنبال تضعیف جبهه حق هستند. و این راهبردهای مشترک دشمنان می تواند درس عبرت برای همه وفاداران به ایران اسلامی باشد.

دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در پاسخ به سوالی در مورد در رابطه با سپاه و نیروی قدس گفت: نهاد انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهادهای بر آمده از اسلام ناب محمدی(ص) است. نهاد انقلابی سپاه پاسداران اسلامی نهادهای بر آمده از عدالت واقعی، آزادی واقعی، مردم سالاری واقعی، کرامت انسانی واقعی می باشد که بر قلعه های رفیع ارزش ها ، پاسدار خوبی هاست.

فدایی افزود: انتظار همه آزادی خواهان جهان حضور نیروی قدس و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حمایت و پاسداری و گسترش مفاهیم والای ارزشی برای همه انسان ها در سراسر جهان می باشد.

وی اضافه کرد: پاسدار واقعی کسی است که دفاع از آزادی و عدالت و مظلومین و امنیت و صلح جهانی را به عنوان جهاد فی سبیل ا... سر لوحه همه برنامه های خود دارد و این مفاهیم دفاع از ارزش های مشترک همه انسانها است و محدوده جغرافیایی نمی شناسد.

نماینده مردم تهران در تحلیلی درخصوص در رابطه با بیداری اسلامی اظهار داشت: پاسداری از صلح و عدالت و آزادی و امنیت جهانی از شاخص¬های اصلی گفتمان انقلاب اسلامی است. گفتمان انقلاب اسلامی محدود به مرزهای جغرافیایی نبوده بلکه فراتر از مرزها، پاسدار ارزش های انسانی است.

وی افزود: تمام تلاش نظام سلطه محدود کردن گفتمان انقلاب اسلامی در محدوده های جغرافیایی بوده و هست و چون اسلام، فطرت پاک انسان ها را مخاطب قرار داده لذا محدودیت پذیر نیست.

وی اضافه کرد: بیداری اسلامی آغازی برای بین الملل اسلام است. آغازی برای عدالتخواه ها و آزادیخواهان جهان است. بیداری اسلامی آغازی برای افول نظام سلطه می باشد.

وی خاطرنشان شد: چگونه نظام سلطه به خود جرأت و اجازه داده تا به نام حقوق بشر، حقوق ملتها را زیر پای لگدمال کند. به نام مبارزه با تروریست، آزادیخواهان و حق طلبان را ترور کند. بنام دموکراسی حاکمیت دیکتاتوری را بر کشورهای اسلامی تثبیت کند و هر صدایی که با آزادی آمریکایی – حقوق بشر آمریکایی – عدالت آمریکایی مخالفت کند سرکوب می شود.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/9/5:: 12:38 عصر     |     () نظر

اسفند 25ام, 1389 دسته اندر احوالات جنبش سبز, انقلاب اسلامی, ره‌بر حکیم انقلاب, پاسخ به شبهات | 73 دیدگاه »

همه‌ی آنچه می‌خواهید درباره سیدمجتبی خامنه ای بدانید. اینجا را کلیک کنید (+) (از مالکیت ایرانسل؛ تا فروش نفت و درمان در لندن و…)

(اول روی خط بالا کلیک کنید بعد این مطلب را بخوانید) پارسال در میان دوستانی که با آنها در خصوص وقایع بعد از انتخابات صحبت می‌کردم، بودند کسانی که خیال می‌کردند این حوادث اعتراضی است به نتایج انتخابات. اما هر چه بیشتر زمان می‌گذاشت خود این دوستان هم واقف می‌شدند که این  آشوب‌ها در واقع عقده‌های فروخفته‌ی ضدانقلاب است که با توجه به فضا‌سازی‌های  دو کاندیدای شکست خورده ؛ مجال بروز پیدا کرده است.
همانگونه که مشاهده می‌شد، نوک پیکان شعار‌ها و توهین‌ها نه به کاندیدای پیروز بلکه به سمت ستون خیمه‌ی انقلاب یعنی ولایت فقیه بود.
حضرت امام خمینی سخنی دارند که می‌فرماید:”  تصور ولایت فقیه،‌عین قبول آن است” یعنی تعریف درستی از ولایت فقیه را ، به هر عقل سلیمی که ارائه بدهی، ناگزیر از پذیرش آن است و اساسا نیازی به اثبات ندارد و من با مخالفین ولایت فقیه که بحث می‌کنم همیشه شبهاتشان ناشی از تعریف اشتباهی است که از ولایت فقیه دارند و وقتی تعریف درست را می‌شوند، ناگزیر از پذیرش می‌شوند.
حال وقتی ضد انقلاب با اینچنین منطقی مواجه می‌شود، هیچ راهی ندارد الا اینکه به روش‌های القای رسانه‌ای رو بیاورد برای اینکه در ذهن کسی شبهه‌ی دیکتاتوری بودن ولایت فقیه را ایجاد کند
. یکی از این روشهای این هیاهوی رسانه‌ای هم  تشبیه ولی فقیه با دیگر رهبران است که مثلا فرزندانشان به شدت در امور مملکتی دخالت می‌کنند. و از همین روست که  شعار‌ها و حملات وسیعی علیه”آقاسیدمجتبی خامنه‌ای” صورت می‌گیرد! یعنی ضمن توهین‌ها به این بزرگوار باز هم هدف همان کوبیدن ولایت فقیه است.

البته در خصوص تخریب‌ شخصیت بی‌سابقه علیه این بزرگوار دلایل دیگری هم قابل ذکر است از جمله :
-حسادت بعضی‌ها که چرا فقط فرزندان آنها باید متهم به مفاسد اقتصادی و مورد لعن و نفرین ملت باشند !
– فقدان دلیل کافی برای اثبات تقلب در انتخابات و رو آوری به حواشی
-بهانه قراردادن ایشان برای ایجاد اتهام و انتقام گیری از مقام معظم رهبری
-تأثیر روانی اتهام زنی به اشخاصی که زوایای شخصیتی شان کمتر مورد شناخت عمومی قرار دارد
– و . . . .

اما سیدمجتبی خامنه‌ای کیست؟

(سید‌مجتبی‌خامنه‌ای همراه رهبر انقلاب/ کردستان)

رهبر معظم انقلاب اسلامی داری چهار فرزند پسر به نام‌های : “سید مصطفی”،” سید مجتبی”، “سید محسن(مسعود)” و “سید میثم” می‌باشند که هر چهار بزرگوار صرفا مشغول به تحصیل علوم دینی هستند.
افرادی که مدتی به حوزه‌ی قم رفت و آمد داشته باشد، متوجه واقعیتی خواهند شد. آری فرزندان شخص اول مملکت در حد اضعف طلبه‌‌ها زندگی می‌کنند. دشمن ما از این واقعیت اطلاع ندارد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بارها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده اند که بر خلاف نوه حضرت امام بدون هیچ تشریفاتی ، البته گاه با یک یا دو محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می پردازند . طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه ای فراگیر ، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و پا منبری‌های خویش در همه نقاط ایران رسانده اند و عملا نقشه‌ی دشمن را نقش بر‌آب کرده‌اند
دوستی می گفت  آقاسیدمصطفی فرزند ارشد رهبر انقلاب را دیده که مانند اضعف طلاب، مسیر قم تا تهران را بدون حتی یک محافظ و با مینی‌بوس‌! طی می‌فرمودند.
دیگر فرزندان معظم له نیز اینچنین. اما نکته‌ی قابل ذکر اینکه آقاسید‌مجتبی،که داماد جناب حداد‌عادل هم هستند، به اعتراف همه‌ی طلاب ،‌ گنجینه‌ای از معارف اسلامی است و اگر محدودیت‌‌های ناشی از فرزند رهبری بودن را نمی‌داشت، بدون تردید هم اکنون اجتهادش همانگونه که زبانزد خاص هست زیانزد عام هم میشد!

# پاسخ به  اتهامات اقتصادی
با وجود اینهمه تهمت، بسیار بسیار به ندرت دیدم که اتهام اقتصادی را به آقاسیدمجتبی وارد کنند!  سبک‌ زندگی مولای مطهر ما و منسوبین به ایشان  در زمینه‌ی اقتصادی آنقدر واضح است  که دشمن هم به آن معترف است! اینجا کلیک کنید
همین اتهامات اندک هم، جملگی بدون دلیل و مدرک بوده است. اما علاوه بر بدون دلیل بودن این اتهامات یک سوال وجود دارد و آن اینکه آدمی پول را می‌خواهد برای چکاری؟ برای تفریح و خوش‌گذرانی و سفر به اروپا و امریکا‌(!) و دبی(!) نه اینکه مثل ضعیف‌ترین طلبه‌ها در سالهای بعد از ازدواج تا کنون سه بار منزل اجاره‌ای عوض کند ! و سبک کلی زندگی هم به این صورت :‌ اینــــجا را کلیک کنید

# پاسخ به اتهام دخالت در امور سیاسی
شاید در مقام پاسخ همین کافی باشد که بدانید این اتهام را اولین بار شیخ‌ مهدی کروبی، مطرح کرده است!
اما پاسخ کاملتر اینکه هیچ دلیل و مدرکی برای اثبات  این مدعا موجود نیست. بنابراین عقل حکم می‌کند هیچ چیزی را بدون دلیل نپذیریم. کما اینکه بنا به ادعای مطرح شده، دخالت ایشان در امور سیاسی  باید به یک طریقی اعمال شود، خوب این طریق چیست که هیچ اثری برجای نمی‌گذارد؟ تا به آن استناد کنند. اما اگر بخواهیم  این ادعا را بدون دلیل و مدرک هم بپذیریم به نتیچه‌ی جالبی می‌رسیم!: الحق که شایسته‌ی مدبریت بر کُل جهان است کسی که تنها یک فرزندش می‌تواند فتنه‌ی عظیمی که در آن همه‌ی استکبار متحد شده بودند را با این اقتدار خنثی کند!‌

و در آخر هم یک نکته‌ی کنکوری:
برایم بسیار جالب است که سایت‌های ضد اتقلاب هزاران سطر تهمت و اتهام به “آقاسیدمجتبی” وارد می‌کنند ولی در متن خودشان از تصویر “آقاسید مصطفی” استفاده می کنند ! : )

تصاویر :

در این تصویر قدیمی فرزندان رهبر به ترتیب از بزرگ به کوچک سید مصطفی، سید مجتبی، سید محسن(مسعود) و سید میثم می‌باشند

آقاسیدمصطفی خامنه‌ای در مسیر قم تهران!

سید مجتبی خامنه‌ای در حوزه علمیه

حجت الاسلام سید میثم خامنه ای، کوچکترین پسر رهبر انقلاب را درکنار پدر همسر وی در راهپیمایی امسال 22 بهمن

این عکس هم متعلق به دوران تحصیل ایشان میباشد که کنار استاد خود ایستاده اند.
به ترتیب از راست آقا مجتبی خامنه ای ، آقا سید مصطفی خامنه ای ، حاج آقا مجتهدی و حاج میثم خامنه ای و سید مسعود خامنه ای

نگاه و بینش ایشان کاملا با رهبری همگون و همسوست 

فرید حداد عادل نیز درباره تفکر و دید سیاسی آقا مجتبی در سالنامه مثلث می‌گوید: «ایشان نگاه و بینشش کاملا با رهبری همگون و همسو است. هر جا تکلیف باشد و دستور رهبری، ایشان به وظیفه خود عمل می‌کنند. ایشان به این شکل فعالیت سیاسی ندارند. ایشان خیلی درس می‌خوانند و خارج فقه تدریس می‌کنند و در کار خود نیز موفق هستند و خیلی پیچیده‌تر از دروس متداول درس خارج طرح مطلب می‌کنند.»

نباید از خاطر برد که بسیاری از طلاب حوزه علمیه قم بار‌ها فرزندان مقام معظم رهبری را دیده‌اند که بر خلاف نوه و فرزندان دیگر مسئولین نظام بدون هیچ تشریفاتی، البته‌گاه با یک محافظ در سطح فیضیه یا دیگر مدارس علمیه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدریس مشغول هستند و به سادگی و با فروتنی در بین مردم به رفت و آمد می‌پردازند. طلاب گرانقدر که هر یک متعلق به یکی از مناطق دور و نزدیک این کشور هستند همچون رسانه‌ای فراگیر، مشاهدات خدشه ناپذیر خود را به گوش اقوام و دوستان و مریدان خویش در همه نقاط ایران رسانده‌اند.


 


من نه انگشتر می‌خوام و نه ساعت و نه چیز دیگری!  

دکتر غلامعلی حداد عادل پدر همسر سید مجتبی، درباره عروسی آقا مجتبی خامنه‌ای نکات مختلفی را در اشراق اندیشه گفته است ولی آن بخشی از عروسی ایشان که نشان از حساسیت این بزرگوار نسبت به داشتن زندگی ساده همانند پدر دارد این بخش از ماجراست: «قبل از خرید بازار پسر آقا گفت: «من نه انگش‌تر می‌خوام و نه ساعت و نه چیز دیگری.» آقا گفتند: خوب نیست. من هم گفتم: «حداقل یک حلقه بگیرند.» اما آقا فرمودند: «من یک انگش‌تر عقیق دارم که یکی برای من هدیه آورده، اگر دخترتان قبول می‌کند، من آن را به ایشان هدیه می‌دهم و ایشان هم به عنوان حلقه، به مجتبی هدیه دهد.»

قبول کردیم و انگش‌تر را گرفتیم و بعد به آقا مجتبی دادیم. کمی بزرگ بود. به یک انگشترسازی بردیم تا کوچکش کند و خرجش 600تومان شد. خلاصه خرج حلقه­ی داماد 600تومان شد! »

 

توقعاتشان از یک رزمنده عادی هم کمتر بود 

علی فضلی، از فرماندهان ارشد سپاه – فرمانده قرارگاه مرکزی راهیان نور ـ اما روایتش از مجتبی خامنه‌ای درکتاب خورشید در جبهه این است: «توفیقی بود که مدتی را در لشگر سیدالشهدا محضر برادر بسیار بزرگوارم آقا «سید مجتبی» بودیم. ایشان مقطعی را که در لشگر سیدالشهدا بودند به من توصیه کردند که من را به عنوان آقای حسینی خطاب کنید، چون ما برای ادای تکلیف و برای انجام وظیفه به اینجا آمده‌ایم نه برای نام و عنوان و فخر فروشی. ویژگی‌های زیادی ما از ایشان در آن مدت دیدیم، توقعشان همانند یا کمتر از توقعاتی بود که سایر رزمندگان داشتند، هیچ‌گاه ندیدم چیزی بیشتر از دیگر رزمندگان بخواهد و یا حتی اشاره‌ای بکند، بلکه کمتر از آن را قانع بودند. سعی بر این داشتند که در جاهایی که امکان خطر بیشتری هست حضور داشته باشند و در مکان‌های امن تعیین شده نباشند. رفت و آمد و سرکشی به خط مقدم را همیشه جزو‌ مبنا‌ها و ملاک خودشان قرار می‌دادند، به موقع با بچه‌ها شوخی و مزاح هم می‌کردند، در مورد اقامه نماز یک ویژگی خاصی داشت، سعی داشت هنگامی که جماعت نبود نماز خود را در جاهای خلوت و تاریک که افراد کمتر حضور داشتند به جا آورد. ما آنجا چادرهای زیادی داشتیم، اما ایشان برای نماز و راز و نیاز، چادرهای پرت و دور را انتخاب می‌کرد. این حالت در طول مدتی که ایشان در لشگر بودند تکرار می‌شد و کار یک بار و دو بار نبود. بزرگواری خاصی در ایشان بود.»

 

شروع اتهامات سیاسی با فرضیه سازی‌های ساده‌ لوحانه 

 نام سید مجتی خامنه‌ای را اول بار مهدی کروبی در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری در عرصه سیاسی کشور مطرح نمود. وی در نامه‌ای خطاب به مقام معظم رهبری این گونه نوشت: «در عین حال کماکان خبرهایی در مورد فعالیت ایشان [سید مجتبی خامنه‌ای] به نفع یکی از کاندیدا‌ها – که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنایت‌ها به طرف فرد دیگر سرازیر شد – و حتی رفت و آمد به ستاد انتخاباتی آن کاندیدا منتشر شد. حضرتعالی به خوبی واقف هستید که دخالت‌های نسنجیده اطرافیان برخی از مقامات روحانی و سیاسی در سال‌های گذشته تبعات منفی فراوانی برای کشور و نظام داشته است و لذا اینجانب از سر اخلاص، احترام و دلسوزی از جنابعالی تقاضا می‌کنم اجازه ندهید تجربه دیگری به تجربه‌های تلخ گذشته اضافه شود.»

به رغم نگارش چنین نامه‌ای تا چهار سال بعد، آن هم پس از اعلام نتایج انتخابات دهم، بحثی به آن شکل درباره فعالیت‌های سیاسی سید مجتبی در محافل عمومی مطرح نگردید. روند حوادث، البته واهی بودن توهمات کروبی در حصر اطلاعاتی مقام معظم رهبری به دلیل یکنواختی محیط پیرامونی ایشان را به اثبات رسانید. بر فرض صحت خبر حضور و فعالیت سید مجتبی خامنه‌ای در ستاد یکی از کاندیدا‌ها _ که هیچ گونه تصویر یا گزارشی از آن تاکنون منعکس نشده است صرف وجود نظر شخصی برای فرزندان یک شخصیت سیاسی عیب به حساب نیامده و خلاف قانون تلقی نمی‌شود مانند آنچه که درباره حمایت سید احمد و بیت امام از بنی صدر و میرحسین موسوی نقل می‌شود.

 

آغاز خط گسترده تخریب در تابستان 88

با آغاز شورش‌های خیابانی حامیان کودتا، موارد دیگری نیز بر ضد سید مجتبی خامنه‌ای در سطح فضای مجازی مطرح گردید مانند دستور برخورد با اوباش توسط او و… که نیازی به بحث و بررسی آن به چشم نمی‌خورد. نکته اینجاست که به رغم طرح اتهامات اقتصادی و سیاسی بر ضد ایشان، شعار خاصی بر سر زبان پیاده نظام فتنه تکرار شد که وجود پشتوانه خاص و تحلیل استراتژیک پشت این نوع ماجرا‌ها را دور از باور نمی‌سازد.

 

 

از مالکیت ایرانسل تا فروش نفت قاچاق به انگلیس

بسیاری از مردم تا کنون این موضوع را شنیده‌اند که مقام معظم رهبری بر خلاف برخی شخصیت‌هایی که خود را تالی تلو ایشان می‌دانند فرزندان خویش را از هر نوع فعالیت اقتصادی بر حذر داشته‌اند. آیا این مسئله صحت ندارد؟!

نام برخی از کارخانه‌ها و شرکت‌ها نیز در افواه عموم به اسم این افراد ثبت گردیده و به عنوان مصادیق نفوذ و گستره خیزش‌های اقتصادی آنان بیان می‌گردد. با کشف تقلب! در انتخابات سال هشتاد و هشت، فعالیت‌ها و حتی مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه‌ای نیز به یک باره کشف گردید و بر سر زبان‌ها افتاد. برای اثبات این اتهامات، دو مصداق بیشتر از همه مطرح شد. یکی امتیاز خطوط ایرانسل بود.

با روی کار آمدن دولت نهم، دعواهای حقوقی بین وزارت ارتباطات با این شرکت نیز همواره در همین راستا تلقی می‌گردید. در جریان فتنه اخیر نیز استفاده گسترده آشوب طلبان از هزاران سیم کارت ارتباطی بی‌نام و نشان این شرکت برای دامن زدن به اغتشاشات، نام ایرانسل را در ردیف مته‌مان کودتای مخملی قرار داد. به منظور احترام به صاحبان این شرکت لازم می‌دانم توضیح دهم که هیچ اتهام اقتصادی یا سیاسی درباره ایرانسل تا کنون به اثبات نرسیده است.

اما اتهام دوم مفاسد اقتصادی سید مجتبی خامنه‌ای، فروش نفت قاچاق به خانواده سلطنتی انگلستان بود. عظمت این اتهام دهان پرکن، توجه بسیاری را به خود جلب نمود. این روابط پر مفسده نیز از فردای اثبات تقلب! در انتخابات در فضای مجازی با آب و تاب روایت گردید. گذشته از منبع این خبر که در جای خود مورد بررسی قرار می‌گیرد، بسیاری از تحلیل گران بر این نکته اتفاق نظر داشتند با آن‌شناختی که از عمق خصومت دشمنان مقام معظم رهبری وجود دارد اگر کوچک‌ترین مدرکی در اثبات این نوع دعاوی در دست مدعیان بود امروز در کوره دهات‌های این مرز و بوم نیز می‌شد نسخه‌ای از آن را پیدا نمود!

 

حالا نوبت زندگی خانوادگی سید مجتبی است

شایعات درباره ایشان از هر جنس و نوعی که باشد دیگر خیلی متعجبمان نمی‌کند. شاید شنیده باشید که مجتبی خامنه‌ای به دلیل بدرفتاری با همسرش طلاق گرفته است. فرید حداد برادر همسر آقا مجتبی خامنه‌ای درباره خلق و خوی ایشان با همسرشان چنین می‌گوید: «ایشان اخلاقی‌ترین فردی است که من در طول عمرم دیده‌ام. در این13ـ12سالی که با ایشان هستم هیچ وقت صدای بلند یا کلمه‌ای خلاف ادب از وی نشنیده‌ام. هیچ وقت نشد که خواهرم از ایشان نزد ما گله کنند. هیچ زمان هم منزل آن‌ها خشک، تلخ و بی‌روح نبوده است. همانطور که می‌گوید و می‌خندد و با بچه‌ها و جوانان معاشرت می‌کند به‌‌ همان اندازه جدی، پر‌کار و پر‌تلاش و درسخوان است. معمولا تا دو سه نیمه شب مطالعه می‌کند. بسیار اهل مطالعات مذهبی و اخلاقی است. در به‌ کار بردن الفاظ و اظهار‌نظر در مورد اقوال و اعمال افراد بسیار دقیق است. در مورد بد‌ترین دشمنانش هم منصفانه حرف می‌زند.»

 

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کیوان گیتی نژاد 93/9/5:: 12:16 عصر     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >